غزل 276 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • ساقي چو شاه نوش کند باده صبوح
    گو جام زر به حافظ شب زنده دار بخش



  • گو جام زر به حافظ شب زنده دار بخش
    گو جام زر به حافظ شب زنده دار بخش



غزل 276




  • باغبان گر پنج روزي صحبت گل بايدش
    اي دل اندربند زلفش از پريشاني منال
    رند عالم سوز را با مصلحت بيني چه کار
    تکيه بر تقوا و دانش در طريقت کافريست137
    با چنين زلف و رخش بادا نظربازي حرام
    نازها زان نرگس مستانه‌اش بايد کشيد
    ساقيا در گردش ساغر تعلل تا به چند
    کيست حافظ تا ننوشد باده بي آواز رود139
    عاشق مسکين چرا چندين تجمل بايدش



  • بر جفاي خار هجران صبر بلبل بايدش
    مرغ زيرک چون به دام افتد تحمل بايدش
    کار ملک است آن که تدبير و تامل بايدش136
    راهرو گر صد هنر دارد توکل بايدش 138
    هر که روي ياسمين و جعد سنبل بايدش
    اين دل شوريده تا آن جعد و کاکل بايدش
    دور چون با عاشقان افتد تسلسل بايدش
    عاشق مسکين چرا چندين تجمل بايدش
    عاشق مسکين چرا چندين تجمل بايدش



غزل 277




  • فکر بلبل همه آن است که گل شد يارش
    دلربايي همه آن نيست که عاشق بکشند
    جاي آن است که خون موج زند در دل لعل
    بلبل از فيض گل آموخت سخن ور نه نبود
    اي که در کوچه معشوقه ما مي‌گذري141
    آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
    صحبت عافيتت گر چه خوش افتاد اي دل
    صوفي سرخوش از اين دست که کج کرد کلاه
    دل حافظ که به ديدار تو خوگر شده بود
    نازپرورد وصال است مجو آزارش



  • گل در انديشه که چون عشوه کند در کارش
    خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
    زين تغابن که خزف مي‌شکند بازارش
    اين همه قول و غزل تعبيه در منقارش 140
    بر حذر باش که سر مي‌شکند ديوارش
    هر کجا هست خدايا به سلامت دارش
    جانب عشق عزيز است فرومگذارش
    به دو جام دگر آشفته شود دستارش
    نازپرورد وصال است مجو آزارش
    نازپرورد وصال است مجو آزارش



/ 519