غزل 369 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزل 369




  • ما ز ياران چشم ياري داشتيم
    تا درخت دوستي برگي دهد
    گفت و گو آيين درويشي نبود
    شيوه چشمت فريب جنگ داشت
    گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
    نکته‌ها رفت و شکايت کس نکرد
    گفت خود دادي به ما دل حافظا
    ما محصل بر کسي نگماشتيم



  • خود غلط بود آن چه ما پنداشتيم
    حاليا رفتيم و تخمي کاشتيم21
    ور نه با تو ماجراها داشتيم22
    ما غلط کرديم و صلح انگاشتيم
    ما دم همت بر او بگماشتيم
    جانب حرمت فرونگذاشتيم
    ما محصل بر کسي نگماشتيم
    ما محصل بر کسي نگماشتيم



غزل 370




  • صلاح از ما چه مي‌جويي که مستان را صلا گفتيم
    در ميخانه‌ام بگشا که هيچ از خانقه نگشود
    من از چشم تو اي ساقي خراب افتاده‌ام ليکن
    اگر بر من نبخشايي پشيماني خوري آخر
    قدت گفتم که شمشاد است بس2) خجلت به بار آورد
    که اين نسبت چرا کرديم و اين بهتان چرا گفتيم



  • به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتيم
    گرت باور بود ور نه سخن اين بود1) و ما گفتيم
    بلايي کز حبيب آيد هزارش مرحبا گفتيم
    به خاطر دار اين معني که در خدمت کجا گفتيم
    که اين نسبت چرا کرديم و اين بهتان چرا گفتيم
    که اين نسبت چرا کرديم و اين بهتان چرا گفتيم



1) ق م ي اين واو عاطفه را ندارند،

2) ق: و بس ما واو عاطفه)،



/ 519