غزل 408 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزل 408




  • اي آفتاب آينه دار جمال تو
    صحن سراي ديده بشستم ولي چه سود
    در اوج ناز و نعمتي اي پادشاه حسن
    مطبوعتر ز نقش تو صورت نبست باز1)
    در چين زلفش اي دل مسکين چگونه‌اي
    برخاست بوي گل ز در آشتي درآي
    تا آسمان ز حلقه به گوشان ما شود
    تا پيش بخت بازروم تهنيت کنان
    اين نقطه سياه که آمد مدار نور
    در پيش شاه2) عرض کدامين جفا کنم
    حافظ در اين کمند سر سرکشان بسيست
    سوداي کج مپز که نباشد مجال تو



  • مشک سياه مجمره گردان خال تو
    کاين گوشه نيست درخور خيل خيال تو
    يا رب مباد تا به قيامت زوال تو
    طغرانويس ابروي مشکين مثال تو125
    کشفته گفت باد صبا شرح حال تو
    اي نوبهار ما رخ فرخنده فال تو
    کو عشوه‌اي ز ابروي همچون هلال تو
    کو مژده‌اي ز مقدم عيد وصال تو
    عکسيست در حديقه بينش ز خال تو
    شرح نيازمندي خود يا ملال تو
    سوداي کج مپز که نباشد مجال تو
    سوداي کج مپز که نباشد مجال تو



غزل 409




  • اي خونبهاي نافه چين خاک راه تو
    خورشيد سايه پرور طرف کلاه تو



  • خورشيد سايه پرور طرف کلاه تو
    خورشيد سايه پرور طرف کلاه تو



1) نخ ر: يار،

2) بعضي نسخ: خواجه،

/ 519