غزل 422 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • گرفته ساغر عشرت فرشته رحمت
    ز شور و عربده شاهدان شيرين کار
    سلام کردم و با من به روي خندان گفت
    که اين کند که تو کردي به ضعف همت و راي
    وصال دولت بيدار ترسمت ندهند
    بيا به ميکده حافظ که بر تو عرضه کنم
    فلک جنيبه کش شاه نصره الدين است
    خرد که ملهم غيب است بهر کسب شرف
    ز بام عرش صدش بوسه بر جناب زده



  • ز جرعه بر رخ حور و پري گلاب زده
    شکر شکسته سمن ريخته رباب زده
    که اي خمارکش مفلس شراب زده
    ز گنج خانه شده خيمه بر خراب زده
    که خفته‌اي تو در آغوش بخت خواب زده
    هزار صف ز دعاهاي مستجاب زده
    بيا ببين ملکش1) دست در رکاب زده141
    ز بام عرش صدش بوسه بر جناب زده
    ز بام عرش صدش بوسه بر جناب زده



غزل 422




  • اي که با سلسله زلف دراز آمده‌اي
    ساعتي ناز مفرما و بگردان عادت
    پيش بالاي تو ميرم چه به صلح و چه به جنگ
    آب و آتش به هم آميخته‌اي از لب لعل
    آفرين بر دل نرم تو که از بهر ثواب
    کشته غمزه خود را به نماز آمده‌اي



  • فرصتت باد که ديوانه نواز آمده‌اي
    چون به پرسيدن ارباب نياز آمده‌اي142
    چون به هر حال برازنده ناز آمده‌اي
    چشم بد دور که بس شعبده بازآمده‌اي
    کشته غمزه خود را به نماز آمده‌اي
    کشته غمزه خود را به نماز آمده‌اي



1) خ ق : فلکش،

/ 519