رباعيات - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • ساقيا باده که اکسير حيات است بيار
    چشم بر دور قدح دارم و جان بر کف دست
    همچو گل بر چمن از باد ميفشان دامن1)
    بر مثاني و مثالث بنواز اي مطرب 106
    وصف آن ماه که در حسن ندارد ثاني



  • تا تن خاکي من عين بقا گرداني
    به سر خواجه که تا آن ندهي نستاني
    زانکه در پاي تو دارم سر جان‌افشاني
    وصف آن ماه که در حسن ندارد ثاني
    وصف آن ماه که در حسن ندارد ثاني



ايضاًله




  • پادشاها لشکر توفيق همراه تو اند
    با چنين جاه و جلال از پيشگاه سلطنت
    با فريب رنگ اين نيلي خم زنگارفام
    آن که ده با هفت و نيم آورد بس سودي نکرد
    فرصتت بادا که هفت و نيم با ده مي‌کني 107



  • خيز اگر بر عزم تسخير جهان ره مي‌کني
    آگهي و خدمت دلهاي آگه مي‌کني
    کار بر وفق مراد صبغه الله مي‌کني
    فرصتت بادا که هفت و نيم با ده مي‌کني 107
    فرصتت بادا که هفت و نيم با ده مي‌کني 107



رباعيات




  • جز نقش تو در نظر نيامد1) ما را
    جز کوي تو رهگذر نيامد ما را



  • جز کوي تو رهگذر نيامد ما را
    جز کوي تو رهگذر نيامد ما را



1) دامن افشاندن از چيزي و بر چيزي کنايه از خويشتن را دور داشتن از آن است بهار عجم)، يعني مانند گل

که در اثر باد دامن بر چمن مي افشاند بر من دامن ميفشان يعني از من اعراض مکن و خويشتن را از من دور

مدار، -

2) بعضي نسخ: نيايد در هر سه مصراع)،




  • خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت
    حقا که به چشم در نيامد ما را



  • حقا که به چشم در نيامد ما را
    حقا که به چشم در نيامد ما را





/ 519