غزل 45 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزل 45




  • در اين زمانه رفيقي که خالي از خلل است
    جريده رو که گذرگاه عافيت تنگ است
    نه من ز بي عملي در جهان ملولم و بس
    به چشم عقل در اين رهگذار پرآشوب
    بگير طره مه چهره‌اي و قصه مخوان
    دلم اميد فراوان به وصل روي تو داشت
    به هيچ دور نخواهند يافت هشيارش
    چنين که حافظ ما مست باده ازل است15



  • صراحي مي ناب و سفينه غزل است
    پياله گير که عمر عزيز بي‌بدل است
    ملالت علما هم ز علم بي عمل است
    جهان و کار جهان بي‌ثبات و بي‌محل است
    که سعد و نحس ز تاثير زهره و زحل است
    ولي اجل به ره عمر رهزن امل است
    چنين که حافظ ما مست باده ازل است15
    چنين که حافظ ما مست باده ازل است15



غزل 46




  • گل در بر و مي در کف و معشوق به کام است
    گو شمع مياريد در اين جمع که امشب
    در مذهب ما باده حلال است وليکن
    گوشم همه بر قول ني و نغمه چنگ است
    در مجلس ما عطر مياميز که ما را
    از چاشني قند مگو هيچ و ز شکر
    تا گنج غمت در دل ويرانه مقيم است
    از ننگ چه گويي که مرا نام ز ننگ است
    ميخواره و سرگشته و رنديم و نظرباز
    با محتسبم عيب مگوييد که او نيز
    حافظ منشين بي مي و معشوق زماني
    کايام گل و ياسمن و عيد صيام است17



  • سلطان جهانم به چنين روز غلام است
    در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
    بي روي تو اي سرو گل اندام حرام است
    چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
    هر لحظه ز گيسوي تو خوش بوي مشام است
    زان رو که مرا از لب شيرين تو کام است
    همواره مرا کوي خرابات مقام است
    وز نام چه پرسي که مرا ننگ ز نام است16
    وان کس که چو ما نيست در اين شهر کدام است
    پيوسته چو ما در طلب عيش مدام است
    کايام گل و ياسمن و عيد صيام است17
    کايام گل و ياسمن و عيد صيام است17



/ 519