غزل 59 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزل 59




  • دارم اميد عاطفتي از جانب دوست
    دانم که بگذرد ز سر جرم من که او
    چندان گريستم که هر کس که برگذشت
    هيچ است آن دهان و نبينم از او نشان
    دارم عجب ز نقش خيالش که چون نرفت
    بي گفت و گوي زلف تو دل را همي‌کشد
    عمريست تا ز زلف تو بويي شنيده‌ام
    حافظ بد است حال پريشان تو ولي
    بر بوي زلف يار پريشانيت نکوست



  • کردم جنايتي و اميدم به عفو اوست32
    گر چه پريوش است وليکن فرشته خوست
    در اشک ما چو ديد روان گفت کاين چه جوست
    موي است آن ميان و ندانم که آن چه موست
    از ديده‌ام که دم به دمش کار شست و شوست
    با زلف دلکش تو که را روي گفت و گوست
    زان بوي در مشام دل من هنوز بوست
    بر بوي زلف يار پريشانيت نکوست
    بر بوي زلف يار پريشانيت نکوست



غزل 60




  • آن پيک نامور که رسيد از ديار دوست
    خوش مي‌دهد نشان جلال و جمال يار
    دل دادمش به مژده و خجلت همي‌برم
    شکر خدا که از مدد بخت کارساز
    سير سپهر و دور قمر را چه اختيار
    گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند
    کحل الجواهري به من آر اي نسيم صبح
    ماييم و آستانه عشق و سر نياز
    دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک
    منت خداي را که نيم شرمسار دوست



  • آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست33
    خوش مي‌کند حکايت عز و وقار دوست34
    زين نقد قلب خويش که کردم نثار دوست
    بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست
    در گردشند بر حسب اختيار دوست
    ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست
    زان خاک نيکبخت که شد رهگذار دوست
    تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست35
    منت خداي را که نيم شرمسار دوست
    منت خداي را که نيم شرمسار دوست



غزل 61




  • صبا اگر گذري افتدت به کشور دوست
    به جان او که به شکرانه جان برافشانم
    اگر به سوي من آري پيامي از بر دوست



  • بيار نفحه‌اي از گيسوي معنبر دوست36
    اگر به سوي من آري پيامي از بر دوست
    اگر به سوي من آري پيامي از بر دوست



/ 519