استقامت
حانيه صفارى مفهوم استقامت
استقامت در لغت به معناى راست شدن, راست ايستادن, درست شدن, ايستادگى و پافشارى كردن و پايدارى كردن است, و در اصطلاح, تحمل و بردبارى در مقابل سختى ها و مصايب زندگى است. مشكلاتى كه مى توانند چشم انسان را از ديدن واقعيت ها باز دارد و در ادامه مسير زندگى ما را دچار تزلزل كند.استقامت, در گرو داشتن اراده اى پولادين در انجام كارهاى مهم زندگى است; امورى كه در زندگى روزمره با آن روبرو مى شويم و يا امورى كه جهت دهنده مسير زندگى ما هستند. انسانِ با استقامت از هر امتحانى سربلند بيرون مى آيد. به قول حافظ:
صبر كن حافظ به سختيِ روز و شب
عـاقـبـت روزى بـيــابـى كـــام را
عـاقـبـت روزى بـيــابـى كـــام را
عـاقـبـت روزى بـيــابـى كـــام را
احترام بهارى
شماره اشتراك5545, از اراك:راغب اصفهانى در معناى صبر مى نويسد: (خويشتن دارى و حبس نفس بر چيزى كه عقل و دين تقاضا مى كند و از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مى كند)1; به عبارت ديگر, صبر يعنى وادار كردن خويشتن بر تبعيت از (اوامر و نواهى).واژه صبر در آيات قرآن با تعبيرهاى گوناگون, فراوان به چشم مى خورد. اضافه بر آن, روايات بسيارى هم درباره صبر و اهميت آن وارد شده است. سوره (والعصر) جايگاه صبر را در استحكام ايمان نشان مى دهد. علامه طباطبائى در تفسير اين سوره مى نويسد: (اين سوره, چكيده معارف [است] و اهداف مختلف قرآن را دربردارد. توصيه به حق جزيى از عمل صالح است كه به جهت اهميتش جدا ذكر شده است. توصيه به صبر هم با توجه به اين كه جزء توصيه به حق است, به علت عنايتش كه خدا بر آن دارد, جداگانه ذكر شده است.)2حسين جعفرى
شماره اشتراك5663, از سى ريز, دهخواجه:ريشه فطرى استقامتاستقامت از مباحث مهم سياسى و اجتماعى است. در قرآن كريم از واژه (استقامت) و (صبر) بسيار ياد شده است. صبر و استقامت يكى از ارزش هاى والاى انسانى و اسلامى است و هر مكتب و ايدئولوژى قطع نظر از خاستگاه و هدفش, اين ارزش اصيل انسانى را به نحوى ستوده است. اين برخورد نشان دهنده اين حقيقت است كه صبر و استقامت ريشه در فطرت انسان دارد. در طول تاريخ به علت نادانى و ناآگاهى, ارزش هاى بسيارى هدف تيرهاى زهرآگين انتقاد و انتقام قرار گرفته است ولى صبر و استقامت از جمله ارزش هايى است كه از تيررس اين شبيخون ها در امان مانده و در فرهنگ نامه لغات اصيل انسانى, همواره مكانتى عظيم به خود اختصاص داده است.زهرا موسوى
شماره اشتراك515, از ملاير:صبر زيبا(شكيبايى در برابر حوادث سخت و طوفان هاى سنگين, نشانه شخصيت و وسعت روح آدمى است; آن چنان وسعتى كه حوادث بزرگ را در خود جا مى دهد و لرزان نمى گردد. يك نسيم ملايم مى تواند آب استخر كوچكى را به حركت درآورد اما اقيانوس هاى بزرگ هم چون اقيانوس آرام, بزرگ ترين طوفان ها را هم در خود مى پذيرد و آرامش آن برهم نمى خورد. گاه انسان ظاهراً شكيبايى مى كند ولى چهره اين شكيبايى را با گفتن سخنان زننده كه نشانه ناسپاسى و عدم تحمل حادثه است, زشت مى سازد. اما افراد باايمان و قوى الاراده و پرظرفيت كسانى هستند كه در اين گونه حوادث هرگز پيمانه صبرشان لبريز نمى گردد و سخنى كه نشان دهنده ناسپاسى و كفران و بى تابى و جزع باشد, بر زبان جارى نمى سازند; صبر آن ها صبر زيبا و جميل است.)3كبرى بهارى
شماره اشتراك2057, از ملاير:استقامت, سرآمد صفات نيك(نيروى صبر و استقامت از هر عظيمى تر و از هر سختى محكم تر, و كليد هر مشكلى است. مرد با استقامت حرف نفى از دهانش خارج نمى شود, نمى توانم, نمى شود, ممكن نيست, در قاموس او يافت نمى شود و پيوسته از دريچه اثبات به مقاصد خود مى نگرد; يعنى مى گويد: مى شود, ممكن است, كار آسانى است و چيزى نيست.)4شخصى كه داراى اين صفت باشد در تمام كارهايش پيروز و موفق خواهد شد, چون استقامت رمز پيروزى و سرآمد همه صفت هاى نيك و پسنديده است. قرآن مجيد مكرر هم به پيامبر بزرگ اسلام و هم به عموم مؤمنان اين مسئله را يادآور مى شود كه غلبه و پيروزى از آن كسانى است كه سهم بيشترى از صبر و استقامت دارند.محسن فتاحى
شماره اشتراك756, از ايوان غرب:استقامت نابغه هادانشمندان و نوابغ اگر به جايى رسيده اند. 50% موفقيتشان را مديون پشتكار و استقامت خويش مى دانند; الكساندر هاميلتون, يكى از نوابغ دنيا, مى گويد: مردم مى گويند: (تو نابغه هستى, من از نبوغ خود خبر ندارم, فقط مى دانم شخص زحمت كشى هستم).5 نيوتن نيز مى گويد: اگر من به جايى رسيده ام بر اثر كار و كوشش است.)زندگى مردان پيروز شهادت مى دهد همگى اهل كار و كوشش بوده اند. صنايع شگفت انگيز, اختراعات و اكتشافات, نتيجه كوشش هاى خستگى ناپذير دانشمندان است. حقيقت اين است كه بسيارى از آنان نابغه نبوده اند و تنها در سايه كوشش و استقامت و پشتكار به چنان توفيقاتى دست يافته اند. علامه امينى براى تأليف كتاب ارزشمند (الغدير) به كشورهاى مختلف سفر مى كرد. يكى از سفرهاى وى به هندوستان حدود شش ماه به طول انجاميد. پس از بازگشت از او پرسيدند: هواى هندوستان چگونه بود؟ پس از اندكى تفكر پاسخ داد: من به دليل اين كه همواره سرگرم مطالعه بودم, نفهميدم هواى آن جا چگونه است, و اين نشان دهنده پشتكار وى در امر كسب دانش است.6حمزه نظرپور
شماره اشتراك1725, از مسجدسليمان:برترين اخلاق ها در تنگناهاكانت, فيلسوف بزرگ آلمانى, يك مثال زيبا دارد كه ذكر آن شايسته است. وى گفته است: (كبوتر در هنگام پرواز, تنها چيزى را كه مانع مى بيند باد است و نزد خود چنين مى پندارد كه اگر باد نمى وزيد مى توانست سريع تر پرواز كند, اما از تو چه پنهان كه اگر همين باد نمى بود هرگز امكان پرواز وى ميسر نمى شد. بنابراين, باد كه از نظر كبوتر مانع پرواز است, عامل اصلى طيران وى به حساب مى آيد.)7دكتر مارون نيز در تعبير بسيار جالبى چنين بيان مى كند: بهترين ابزار و آلات نيرومند از آتش به دست مى آيند; يعنى اين كه بايد يك دوره اى را در كوره سپرى كنند. همين طور برترين اخلاق ها نيز در تنگناى مشكلات پرورش مى يابند.رضا بهارى
شماره اشتراك1451, از ملاير:پايدارى در تحصيل علم(براى رسيدن به موقعيت, بايد كار و كوشش با استقامت عجين باشد. موفقيت در هر كارى وابسته به استقامت و پايدارى است و بدون استقامت هيچ كس, در هيچ امرى به پيروزى نمى رسد. كسى كه مى خواهد دانشمند شود, بايد رنج تحصيل و علم و مشكلات آن را تحمل كند و در برابر استاد زانو بزند, از درس و مطالعه خسته نشود, از هر فرصتى براى فراگرفتن علم استفاده كند, از وقت تلف كردن اجتناب كند تا رفته رفته به جايى از علم و دانش برسد. كسى كه مايل است به ثروتى دست يابد بايد به كار و كوشش تن دهد و از تلاش و فعاليت خوددارى ننمايد. اگر در مراحل اوليه دچار شكست شد و زيانى ديد دلسرد نگردد و با پشتكار و استقامت به كار خود ادامه دهد تا كم كم ثروتى فراهم سازد. بيمارى كه مايل است بهبود يابد بايد بر تلخى معالجات و پرهيز كامل و احياناً تحمل رنج جراحى استقامت كند تا تندرستى خود را مجدداً به دست آورد… مسلمانى كه بخواهد ايمان خود را حفظ كند بايد در مقابل استهزا و مسخرگى هاى بى دينان و يا اذيت و آزار آن ها پافشارى كند, در برابر حب مال و جاه و مقام, شهرت از خود پايدارى نشان دهد, با سختى ها بسازد, محروميت ها را تحمل كند و از آلوده شدن به گناه, خود را حفظ نمايد تا بتواند ايمان خود را نگه دارد.به طور كلى با استقامت مى توان به تمام صفات انسانى و ترقيات مادى و معنوى دست يافت. جاهل با استقامت مى تواند عالم شود, بخيل با استقامت مى تواند سخى شود, خودپرست با استقامت مى تواند خداپرست شود, تهى دست با استقامت مى تواند ثروت مند بشود. از سوى ديگر هركس براى حفظ سرمايه هاى موجود خود نيز بايد استقامت نشان دهد. حضرت على(ع) مى فرمايد: سعليك بنهج الاستقامة فانه يكسبك الكرامة ويكفيك الملامة;8 بر تو باد به پيمودن راه استقامت, زيرا اين راه براى تو سرورى و بزرگوارى مى آورد و تو را از سرزنش اين و آن محفوظ مى دارد.ز)9مسعود شجرى
شماره اشتراك3039, از كاشان:ممكن است در طول زندگى, انسان گرفتار خسارت ها و زيان هاى مادى, اجتماعى و معنوى شود; اما مهم چگونه برخورد كردن با اين مشكلات است; مثلاً در مورد مرگ نزديكان بايد گفت: اين طور نيست كه دوستان و خويشاوندان همه با هم متولد شوند و همه با هم بميرند; بعضى زودتر و بعضى ديرتر چشم از جهان مى پوشند. آن ها كه زودتر مى روند, بازماندگان را به داغ و فراغ خود مبتلا مى سازند. اگر انسان, صبور نباشد به زودى سلامتش را از دست مى دهد, از همه چيز زندگى مأيوس مى شود و از كار باز مى ماند. آرى, اين صبر است كه با وجود تمام حوادث ناگوار, به روح و قلب انسان توانايى ادامه حيات مى دهد. زندگى عرصه جهاد دائمى و پيكارى شديد است كه از نخستين دوره حيات تا آخرين لحظات عمر, امتداد دارد و شكيبايى, قوى ترين سلاح برنده اين نبرد مى باشد. در اين صحنه مبارزه, پيروزى به افراد شجاع و دليرى اختصاص دارد كه در هيچ شرايطى تسليم موانع نگردند و هرقدر به زمين بخورند بار ديگر به پا خيزند و تلاش خود را از سر گيرند و با سرانگشت تدبير و درايت گره ها را بگشايند.بهيه شهبازيان
شماره اشتراك2676, از ايوان غرب:استقامت در موجوداتدر اين جهان گسترده و اسرارآميز, با اندكى دقت در آفرينش هريك از موجودات, نمونه هاى واضحى از استقامت كه خداوند در وجود آن ها نهاده است, جلوه مى كند; براى نمونه به مثال زير توجه كنيد:دستگاه دفاعى بدن, سازمان پيچيده اى است شامل غدد لنفاوى, غده تيموس, طحال, كبد و مغز استخوان. سلول هاى موجود در اين اعضا با اين كه از نظر ساختمان با هم اختلاف دارند, هدف مشتركى را تعقيب مى كنند و آن, مقاومت در برابر عناصر بيگانه, هم چون ميكروب ها و سموم است. در اين ميان گلبول هاى سفيد كه در غده لنفاوى متمركزند, نقش مهمى دارند. هنگام ورود يك جسم خارجى به بدن, گلبول هاى سفيد كه بين 7تا30 ميكرون اندازه دارند, فوراً متوجه كانون ميكروبى مى شوند و به روش هاى گوناگون از گسترش خطر پيش گيرى مى كنند. گذشته از اين نمونه ها, اگر پا را فراتر گذارده و از افقى ديگر نظاره گر شويم مى بينيم كه دست يابى به مقاصد و اهداف عالى تنها با پشتكار و شكيبايى و استقامت امكان پذير است.افراد ناشكيبا و آسيب پذير در برابر سختى ها تاب و توان خود را از دست مى دهند و گاه از هستى ساقط مى شوند. امام على(ع) شكيبايى و استقامت را يكى از اركان ايمان مى داند و مى فرمايد: (ايمان بر چهار پايه استوار است: شكيبايى, يقين, داد و جهاد, و شكيبايى را چهار شاخه است: آرزومند بودن, ترسيدن, پارسايى و چشم اميد داشتن. پس آن كه مشتاق بهشت بود, شهوت ها را از دل زدود, و آن كه از دوزخ ترسيد, از آن چه حرام است دورى گزيد و آن كه ناخواهان دنيا بود مصيبت ها بر وى آسان نمود, و آن كه مرگ را چشم داشت در كارهاى نيك پاى پيش گذاشت.)10محمد نواپور
شماره اشتراك3001, از اهر:انواع استقامت
1. استقامت در اطاعت از خداوند
راز موفقيت در دو جهان در اطاعت از فرامين خداوند نهفته است. هركس در اطاعت خدا پايدارتر باشد خوش بختى او بيشتر است. معنى پايدارى در اين زمينه يعنى انجام وظايفى كه از جانب خدا تعيين شده مانند نماز, روزه, زكات, خمس, حج, جهاد, امر به معروف و نهى از منكر و غيره.2. استقامت در جهاد
خداوند به پيامبرش توصيه مى كند كه به مؤمنان بگويد: اگر از شما بيست تن در جهاد پايدارى كنند بر دويست تن پيروز مى شوند و اگر صد تن باشند بر هزار تن از كفار پيروز مى شوند.3. استقامت در عهد و پيمان
وفادارى به عهد و پيمان يكى از صفات پسنديده است كه مى طلبد انسان به انجام آن پايدار باشد, خواه آن عهد با خدا باشد و خواه با مردم.4. استقامت در برابر فقر
انسان فقير بايد در برابر رضاى خداوند و خواسته او تسليم باشد, ناشكرى نكند, زبان به اعتراض نگشايد, دست از ايمان و عقيده خود برندارد, زيرا شايد در فقر مصلحتى باشد كه او نمى داند. البته اين به معناى دست روى دست گذاشتن و تلاش نكردن براى رفع فقر نيست.5. استقامت در برابر مرض
بعضى افراد وقتى مريض مى شوند زبان به ناله و شكايت مى گشايند و خود را ناتوان و رنجور نشان مى دهند, خداوند از اين قبيل آدم ها بيزار است. انسان بايد در مقابل مرض چنان از خود استقامت نشان دهد تا اراده او بر مرض چيره شود.6. استقامت در برابر مصايب
از دست دادن عزيزان, يا پست و مقام و ثروت مصيبت است و استقامت براى آن دو مرحله دارد: 1. شكايت نكردن و خود را ضعيف و ناتوان نشان ندادن; 2. خونسردى را از دست ندادن و از هدف دست برنداشتن بلكه محكم تر و استوارتر به سوى هدف پيش رفتن.7. استقامت در دانش طلبى
در راه تحصيل, مشكلات فراوانى هست مانند: فقر, نبود امكانات تحصيلى و غير آن, چنين موانعى نبايد انسان را از هدف تحصيل باز دارد.8. استقامت در حق گويى
زندگى فردى و اجتماعى بشر به پايدارى در گرفتن حق و گفتن حق بستگى دارد. هرچه استقامت در اين راه بيشتر باشد و حيات اجتماعى پر ارزش تر خواهد شد.11افسر احمدى
شماره اشتراك2844, از اراك:يكى از عوامل استقامت, قدم برداشتن به صورت آرام و پرهيز از شتاب و عجله است. استقامت پيوسته با كندى همراه است و استحكام و سرعت با يك ديگر تناسب معكوس دارند, هرچه قدم سريع تر برداشته شود استحكام عمل ضعيف تر مى شود. امام صادق(ع) مى فرمايد: (مع العجلة تكون الندامة; پشيمانى هميشه با شتاب همراه است. اگر با كندى به سوى مقصود گام برداشته شود در هر قدمى نيروى تازه اى كسب مى شود و اگر با شتاب و تندى قدم برداشته شود به زودى خستگى عارض مى شود و در اثر خستگى, نيرويى كمتر از قدمِ پيش همراه او خواهد بود و پس از چند قدم نيروى آدم تمام خواهد شد و قبل از رسيدن به مقصود واخواهد ماند.عامل مؤثر ديگر در پيدايش استقامت از نظر روان شناسى, هدف و مقصود را شدنى و ممكن دانستنى و موانع را برداشتنى و متزلزل نگريستن است; به عبارت روشن تر هركس مقصود و هدف خويش را در نظر بياورد و انجام شدن و رسيدن به آن را تقويت كند و نگذارد يأس و نوميدى در او راه يابد و اين همان استقامت است.1ـ المفردات فى الفاظ القرآن.
2ـ تفسير الميزان, ج20, ص355ـ357.
3ـ تفسير نمونه, ج9, ص351.
4ـ سيد رضا صدر, استقامت, ص24.
5 ـ جعفر سبحانى, رمز پيروزى مردان بزرگ, ص18.
6 ـ همان, ص22.
7ـ رسالت اخلاق, ص296.
8 ـ غررالحكم و دررالكلم, كلمه 3741.
9ـ سيد محمد صحفى, تعاليم اسمانى اسلام, از ص457 به بعد.
10ـ نهج البلاغه, ترجمه جعفر شهيدى, ص128.
11. با بهره گيرى از استقامت نوشته سيد رضا صدر و تعاليم آسمانى اسلام نوشته سيد محمد صحفى.