به بهانه وحدت حوزه و دانشگاه
جوان و تحصيل علم
محمدباقر شريعتى سبزوارى
با توجه به تقاضاهاى مكرر مشتركين مقطع راهنمايى مبنى بر اين كه موضوع پژوهش هاى ارائه شده براى مقطع راهنمايى و دبيرستان (به صورت مشترك) گاهى براى گروه سنى راهنمايى سنگين است و آنان نمى توانند درباره موضوع پژوهش معرفى شده مقاله بنويسند, تصميم گرفتيم با توجه به توان و معلومات مشتركين مقطع راهنمايى, از اين شماره به بعد موضوع پژوهش جداگانه اى براى اين مقطع در نظر بگيريم.
مقطع راهنمايى از مقاطع بسيار حساس و سرنوشت ساز است. نوجوان پس از طى مقطع ابتدايى وارد عرصه جديدى مى شود, آموزگاران متعددى پيدا مى كند و در برابر علوم تازه و گوناگون قرار مى گيرد, بنابراين لازم است با شوق و ذوق به درس آموزى پرداخته و جدى تر درس بخواند, چرا كه پايه هاى درسى را از دوره راهنمايى بايد محكم كرد تا در مقطع دبيرستان با مشكل مواجه نشد.
نوجوانان بايد بدانند كه دوران كودكى سپرى شده و مقطع ابتدايى نيز گذشته است, همّ و غم آنان نبايد بازى كودكانه باشد, آينده را در نظر بگيرند و براى فرداهاى خود تلاش كنند. جوان نوخاسته از همين دوران بايد به فكر خودكفايى مادى و معنوى باشد, پول هايى كه به عنوان عيدى و يا توجيبى به دست مى آورد نبايد بدون محاسبه خرج كند, بلكه بايد آن را براى روز مبادا ذخيره نگه دارد. حتى اگر پدر و مادر هم ثروت مند باشند نوجوان نبايد پول ها را در راه خريدن چيزهاى غير لازم و هوس هاى بچه گانه خرج كند, بايد حساب پس اندازى در بانك باز كند و پول هاى اضافى خود را در آن نگه دارد كه گفته اند: قطره قطره جمع گردد وانگهى دريا شود. در اين صورت خواهد فهميد كه خودكفايى مالى چه قدر جالب و لذت بخش است. كم نيستند نوجوان هايى كه در تعطيلات تابستان كار مى كنند تا بتوانند به تحصيل ادامه دهند, زيرا زندگى بدون درس و تحصيل ارزش ندارد. حيات واقعى انسان در پرتو تحصيل است. آدم بى سواد, كور است و نمى تواند در زندگى شخصيتى پيدا كند. حضرت على در ضمن شعرى مى فرمايد: (كسى كه همدم علم و دانش است, همواره زنده است و پس از مرگش نيز حيات جاودانى دارد; ولى آن كس كه همراه جهل و بى سوادى باشد, مرده است, اگرچه روى زمين زندگى كند.)
خوش بختانه دين اسلام بيشتر و جدى تر از هر مذهب و مكتبى ديگر, پيروان خود را به درس و تحصيل تشويق كرده است. امام صادق(ع) مى فرمايد: (من دوست دارم اصحابم را با تازيانه بزنند و آنان را به درس و تحصيل وادار كنند). اين همان تعليمات اجبارى عمومى است كه امروزه به صورت شعار در دنيا مطرح شده است.
پيامبر فرمود: (هركس در مجلس دوستانه اى بنشيند و بر علم و معرفت او افزوده نشود, چنين نشستى باعث دورى وى از خدا خواهد شد). چون انسان نبايد وقت گران بهاى خود را بيهوده مصرف كند.چنين گفت پيغمبر راستگوى/ز گهواره تا گور دانش بجوى.
غربى ها علم را براى رسيدن به پول و مقام ضرورى مى دانند, اما مسلمان علم را يك ارزش معنوى مى شمارد و دانش را براى انسان يك نوع كمال و شرافت به حساب مى آورد. اگر بچه هاى مسلمان در تحصيل علم نكوشند, روز قيامت آن ها را بازخواست مى كنند. مضافاً اين كه به كمك علم, مى توان مشكلات زندگى آينده را برطرف كرد. حديثى از پيامبر اكرم رسيده است كه فرمود: (بچه هاى آدم در قيامت قدم از قدم برنمى دارند مگر اين كه سه چيز از آنان مى پرسند: 1. عمرت را در چه راهى تلف كردى؟ 2. مالت را از كجا به دست آوردى و در چه راهى خرج كردى؟ 3. جوانى ات را چگونه به پيرى رساندى؟)
يكى از امتيازات علم اين است كه عموم مردم, عالمان را احترام مى كنند و آنان را در بالاى مجلس مى نشانند. حضرت على مى فرمايد: (در شرافت علم همين قدر بس كسى را كه سواد و علم ندارد, اگر به او بگويى تو عالم و دانشمندى, بسيار خوشحال مى شود, و در پستى جهل و بى سوادى همين بس كه اگر شخصى را بى سواد خطاب كنند, سخت ناراحت مى شود.)
پس بايد همگى تلاش كنيم و با بى سوادى مبارزه كنيم و به مدارج عالى علمى برسيم.
قرآن در سوره علق مى فرمايد: (اقرأ وربّك الاكرم* الذى عَلَّم بالقلم* علم الانسانَ ما لم يعلم; بخوان پروردگارت را كه اكرم و از هر كريمى باكرامت تر است* آن خدايى كه به قلم آموخت و علومى را كه انسان نمى دانست به وى تعليم داد.)
روزگارى كه مردم شبه جزيره عربستان از علم و دانش و قلم و كاغذ خبرى نداشتند و جهل و بى سوادى زندگى آنان را فراگرفته بود, قرآن از علم و قلم سخن به ميان آورد و آنان را با دانش و علم آموزى آشنا كرد. قرآن يكى از علل توجه به خدا را علم آموزى آن معلم بزرگ به انسان ها مى داند; پس علم مايه فضيلت و برترى انسان است و اولين و بزرگ ترين آموزگار بشر, خداوند متعال است.
نوجوان ذاتاً به دانش علاقه مند است, ليكن در روش درس خواندن نياز به راهنمايى دارد. براى اين كه بتوانيم مطالب را بهتر به خاطر بسپاريم و در تحصيل موفق باشيم, رعايت امورى لازم است: 1. علاقه به مطالعه; 2. برنامه ريزى; 3. فهم مطالب; 4. استراحت مطلق پس از مطالعه علمى; 5. تكرار; 6. انتخاب مكان و زمان مناسب براى مطالعه; 7. يادداشت بردارى و خلاصه نويسى; 8. نقل و بيان مطالب; 9. خط كشيدن زير عبارات مهم; 10. تغذيه مناسب.
محورهاى بحث:
1ـ ارزش علم و دانش.
2ـ راز موفقيت در تحصيل.
3ـ نقش پدر و مادر در پيشرفت تحصيلى نوجوان.
4ـ موانع تحصيل.
منابع
1ـ ده گفتار, شهيد مطهرى.
2ـ بيست گفتار, شهيد مطهرى.
3ـ وحى و نبوت, شهيد مطهرى.
4ـ اسلام و مقتضيات زمان, ج1, شهيد مطهرى.
5 ـ تعليم و تربيت در اسلام, شهيد مطهرى.
6 ـ رمز پيروزى مردان بزرگ, جعفر سبحانى.
7ـ تعاليم آسمانى اسلام, سيد محمد صحفى.