قطعنامه
از مجموعه 8 قطعنامه منتشره از سوي شوراي امنيت سازمان ملل راجع به جنگ تحميلي، قطعنامه 540، چهارمين مورد آن به شمار ميرود. 1 اين قطعنامه با وجود آن كه در پي اعزام گروه حقيقتياب سازمان ملل براي بررسي آثار حملات توپخانهاي عراق به مناطق مسكوني ايران و تهيه گزارش مستند و ارائه آن به شوراي امنيت سازمان ملل صورت گرفت، 2 نكته تازهاي در برنداشت و تكرار قطعنامههاي پيشين اين شورا بود. علاوه بر اين، قطعنامه 540 متعاقب يك رشته پيروزيهاي جمهوري اسلامي ايران در جبهههاي جنگ صورت گرفت .
در فاصله قطعنامة 5 22 تا قطعنامة بعدي (540) در جبهههاي جنگ عمليات زير توسط نيروهاي جمهوري اسلامي صورت گرفت :
ـ عمليات محرم كه در دهم آبان ماه 1361 در منطقة شمال فكه و جنوب غربي ايران شروع شد و طي سه مرحله، آزادي بيش از 700 كيلومتر مربع از سرزمينهاي ايران و تسلط بر خطوط مواصلاتي مهم عراق و اسارت حدود 3000 نفر از نيروهاي عراقي را به دنبال داشت .
ـ عمليات والفجر مقدماتي كه در 18 بهمن 1361 در جبهههاي مياني انجام شد .
ـ عمليات والفجر 1 كه در 23 فروردين 1362 در منطقة شمال فكه شروع و منجر به آزادي حدود 150 كيلومتر مربع از خاك ايران شد .
ـ عمليات والفجر 2 كه در 29 تير ماه در منطقة پيرانشهر آغاز و به تصرف ارتفاعات استراتژيك منطقه وپادگان حاج عمران انجاميد .
ـ عمليات والفجر 3 كه ده روز پس از عمليات والفجر 2 در جبهة مركزي منطقه مهران انجام شد و آزادي ارتفاعات حساس و استراتژيك منطقه و سد كنجان چم و جادة استراتژيك مهران به دهلران را در پي داشت .
ـ عمليات والفجر 4 كه در 28 مهر سال 1362 در منطقة بانه و مريوان انجام و منتهي به آزادي حدود 700 كيلومتر مربع از خاك ايران و تسلط بر ارتفاعات مهم منطقه گرديد .
گفتني است عمليات والفجر 4، تا آن تاريخ موفقترين عمليات ايران بود؛ شايد به همين دليل بود كه چند روز بعد، شوراي امنيت به فكر صدور قطعنامهاي ديگر افتاد و آن قطعنامة شمارة 540 بود .
ـ طرح قطعنامه توسط كشورهاي گويان، زئير و توگو ارائه شد و درجلسة نهم آبان 1362 با 12 رأي موافق، سه رأي ممتنع (پاكستان، نيكاراگوئه و مالت) و بدون رأي مخالف تصويب شد. متن قطعنامة شماره 540 به شرح زير است :
قعطنامة شمارة 540 ( 1983 )
« شوراي امنيت،
با بررسي مجدد موضوع تحت عنوان «وضعيت مابين ايران و عراق » ،
با يادآوري قطعنامهها و بيانيههاي شورا كه در آن من جمله آتش بس كامل و پايان عمليات نظامي ميان طرفين خواسته شده است، با يادآوري گزارش مورخ 20 ژوئن 1983 (15834 / S) دبير كل در مورد هيئت اعزامي منتخب او جهت بازرسي مناطق غير نظامي در ايران و عراق كه مورد حملات نظامي قرار گرفتهاند و قدرداني از دبير كل به خاطر تقديم گزارش واقعبينانه، متوازن و عيني در اين مورد، و نيز با ابراز قدرداني از تشويقها و كمكها و همكاريهايي كه دولتين ايران و عراق نسبت به هيئت اعزامي دبير كل مبذول داشتهاند، با ابراز تأسف مجدد از مناقشة ميان دو كشور كه منجر به خسارات هنگفت جاني و زيانهاي فراوان به شهرها، اموال و تأسيسات زيربنايي اقتصادي شده است و با تأييد لزوم بررسي واقعبينانة علل جنگ،
1. از دبير كل تقاضا مينمايد تا به كوششهاي ميانجيگرانة خود ميان طرفين به منظور نيل به حل اختلاف به نحو كامل و عادلانه و شرافتمندانه كه مورد قبول هر دو طرف باشد، ادامه دهد
2. نقض حقوق انساني و بشر دوستانه، مخصوصاً مفاد كنوانسيون 1949 را در كلية زمينههاي آن محكوم ميسازد وخواستار توقف فوري كليه عمليات نظامي عليه هدفهاي غير نظامي از جمله شهرها و مناطق مسكوني است .
3. حق كشتيراني و بازرگاني آزاد را در آبهاي بينالمللي مورد تأكيد قرار داده و از كلية كشورها ميخواهد كه اين حق را رعايت كنند و از طرفين متخاصم ميخواهد كه بلافاصله به خصومتها در منطقة خليج [ فارس] منجمله خطوط دريايي و آبراههاي قابل كشتيراني، بنادر، پايانهها، تأسيسات دور از ساحل و همة بنادري كه به طور مستقيم يا غير مستقيم به دريا راه دارند، پايان داده و به تماميت ارضي ديگر كشورهاي ساحلي احترام بگذارند .
4. از دبير كل درخواست مينمايد كه با طرفين در مورد طرق توقف خصومت، من جمله احتمال اعزام ناظران سازمان ملل مشورت نمايد و گزارش نتيجة اين مشورتها را به شوراي امنيت تسليم نمايد .
5. از هر دو طرف ميخواهد كه از هر اقدامي كه صلح و امنيت بينالمللي و همچنين حيات دريايي در منطقة خليج [فارس] را در معرض مخاطره قرار ميدهد خودداري ورزند .
6. بار ديگر از كلية كشورها ميخواهد كه حداكثر خويشتنداري را در مورد اقداماتي كه ممكن است به افزايش و گسترش مناقشه منجر شود به كار برند و بدين ترتيب اجراي اين قطعنامه را تسهيل نمايند .
7. از دبير كل درخواست مينمايد كه در مورد اجراي فوري و مؤثر اين قطعنامه با طرفين به مشورت بپردازد .»
در بررسي و تحليل تطبيقي اين قطعنامه نكات زير حائز اهميت است :
1. عنوان اين قطعنامه همچنان « وضعيت ميان ايران و عراق» است .
2. اين قطعنامه نيز همانند قطعنامههاي قبلي « توصيه» است .
3. رياست شورا در موقع تصويب قطعنامه نمايندة اردن بود كه با توجه به روابط ويژة اردن با عراق در آن زمان، رئيس شورا در تصويب قطعنامه نقش مهمي داشت .
4. قطعنامه متعاقب عمليات زنجيرهاي والفجر و به ويژه «والفجر 4» صادر شده و متأثر از آن بود. فاصله زماني شروع عمليات والفجر تا صدور قطعنامه 540 فقط 12 روز است .
5. شورا براي تأكيد بر رعايت حق كشتيراني و بازرگاني آزاد (پاراگراف 3 اجرايي) دير عمل كرده است. زيرا در واقع پس از صدور قطعنامة 522 بود (مهر 1361) كه عمليات شديد حمله به كشتيها و نفتكشها در خليج فارس توسط عراق آغاز شد .
6. در بندهاي 3 و 5 قطعنامه به «خليج» اشاره شده و منظور «خليج فارس» است. بحث در مورد نام اصيل و تاريخي خليج فارس خود مبحث گستردهاي است كه كوچكترين ترديدي در صحت و اصالت اين نام باقي نميگذارد. كاربرد نام ناقص و اسمي عام به جاي اسم خاص «خليج فارس» در قطعنامة شوراي امنيت مبين جهتگيري شورا به سود محافلي است كه سعي در تحريف نام تاريخي خليج فارس دارند؛ زيرا در اين مورد علاوه بر صدها سند و مدرك، دستورالعمل صريح و كاملاً روشن دبيرخانة سازمان ملل متحد راه را بر هرگونه ابهامي بسته است. 3 قاعدتاً شوراي امنيت نميتواند از چنين دستورالعملي بياطلاع باشد . مضافاً آنكه تأكيدات مكرر و حساسيت جمهوري اسلامي ايران را نيز در اين مورد شاهد بوده است .
7. قطعنامة 540 اولين مورد از قطعنامههاي مورد بررسي است كه به اتفاق آرا به تصويب نرسيده است. اين اولين بار بود كه اتفاق آرا شكسته ميشد و سه كشور به آن رأي ممتنع ميدادند .
8. قطعنامة 540 شامل عناصر مثبتي نيز هست. از جمله اين كه در آخرين بند مقدماتي لزوم بررسي واقع بينانة علل جنگ را كه پيوسته جمهوري اسلامي ايران بر آن پاي ميفشرد ميپذيرد و اين در نوع خود تا آن زمان بي نظير است؛ اگر چه اين كار با سه اشكال عمده توأم بود: اول آنكه چنين مسئله مهمي تنها در قسمت مقدماتي قطعنامه آورده شده و در قسمت اجرايي براي آن روشي اختصاص داده نشده است؛ دوم با وجود آن كه شورا پذيرفته است جنگي واقع شده اما از تجاوز سخني به ميان نياورده است. حتي اگر شورا براي اين كار «محذوراتي» داشته، ميتوانسته است با كاربرد لفظ «نقض صلح» منظور خود را ابزار دارد كه چنين نكرده است؛ و سوم آن كه به مسئلهاي با اين اهميت، بسيار مبهم و گذرا اشاره شده است .
به هر حال اين نكته را نميتوان منكر شد كه تا اين مقدار نيز پيشرفت مهم و چرخشي اميدبخش در سلسله حركات شورا پديد آمده بود .
9. اشاره به گزارش هيئت بازرسي مناطق غير نظامي در ايران و عراق كه هدف حملات نظامي قرار گرفته بودند و «واقعبينانه، متوازن و عيني» خواندن آن، باتوجه به نتيجهگيري گزارش، نكتهاي مثبت به نفع جمهوري اسلامي ايران بود .
10. تصريح و احصاي موارد مذكوردر بند 3 قسمت اجرايي قطعنامه، به نحوي است كه بتواند رضايت هر دو طرف را در برداشته باشد. مثلاً امنيت خطوط دريايي بيشتر مورد نظر ايران بود و امنيت آبراههاي قابل كشتيراني مورد درخواست عراق. پايانهها به قصد جلب رضايت ايران و بنادري كه به طور غير مستقيم به دريا راه دارند، با نيت رضايت عراق ذكر شده بود .
اگر چه امام جمعة تهران، در خطبة نماز جمعه تهران قطعنامة 540 را رد كرده و توضيح دادند كه اصولاً سياست جمهوري اسلامي ايران در قبال شوراي امنيت تغيير نكرده است، مگر آنكه شورا سياستهاي خود را تغيير دهد. 4 ، ليكن با توجه به آنچه در بندهاي 7 تا 10 ذكر شد، براي اولين بار نگاه جديتري در مورد اين قطعنامه در جمهوري اسلامي ايران به عمل آمد. اين بررسي اگر چه تغييري در موضع رد قطعنامه در پي نداشت، اما اين فكر به وجود آمد كه در آينده ميتوان انتظار صدور قطعنامههاي واقع بينانهتري از شوراي امنيت سازمان ملل داشت .
1 ـ اين قطعنامهها عبارتند از قطعنامه 479 مصوب ششم مهر 1359 ، قطعنامه 514 مصوب 21 تير 1361، قطعنامه 522 مصوب 12 مهر 1361، قطعنامه 540 مصوب 9 آبان 1362، قطعنامه 552 مصوب 11 خرداد 1363، قطعنامه 582 مصوب 5 اسفند 1364، قطعنامه 588 مصوب 16 مهر 1365 و قطعنامه 598 مصوب 29 تير 1366 .
2 ـ اين گروه از 30 ارديبهشت تا 20 خرداد 1362 از ايران و عراق بازديد كردند و گزارش خود را به دبير كل سازمان ملل دادند. در اين گزارش به ويرانيهاي سنگين مناطق مسكوني ايران و خسارات محدود عراق اشاره شده است .
3 ـ نامة دبير كل وقت سازمان ملل متحد به نمايندگي ايران كه تحت شمارة AD311/1/GEN به تاريخ 5 مارس 1971 به عنوان سند سازمان ملل متحد منتشر شده است .
4 ـ روزنامه كيهان؛ 13 آبان 1362؛ ص 2 .