سه بار طلاق دادن - فقه خانواده نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فقه خانواده - نسخه متنی

ع‍ل‍ی‌اص‍غ‍ر ال‍ه‍ام‍ی ‌ن‍ی‍ا؛ ت‍ه‍ی‍ه‌ک‍ن‍ن‍ده‌: پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ اس‍لام‍ی‌ ن‍م‍ای‍ن‍دگ‍ی‌ ول‍ی‌ ف‍ق‍ی‍ه‌ در س‍پ‍اه‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

.(ت ، ج 2، ص 281، م 24)

سه بار طلاق دادن

مـردى كـه زنـش را سه بار طلاق دهد، ديگر نمى تواند با وى ازدواج كند، مگر اينكه مرد ديگرى (مُحَلِّل)
با وى ازدواج كند(19) و اگر كسى نُه بار زنش را طلاق (عِدّى)  دهـد و در ايـن بـين دو محلّل با وى ازدواج
كنند، براى بار نهم حرام ابدى مى شود.(همان ، ص 284، م 12)

كفـر

يكى ديگر از موانع ازدواج كفر است .

(كـافـر) كـسـى اسـت كـه در آيـيـنـى غـيـر از اسـلام بـاشد و يا مسلمان بوده ، ولى منكر ضروريات دين
(مانند نماز، روزه و حج)  شود، بطورى كه افكارش به انكار رسالت يا تـكـذيـب پـيامبر(ص) يا ناقص شمردن
شريعت مقدّس اسلام بازگردد، يا گفتار و كردار كفرآميز از وى صادر شود.(ت ، ج 1، ص 118)

الف ـ حربى

مانند صهيونيستها.

1 ـ اصلى

1 ـ ذمّى مانند يهودى و مسيحى اى كه در پناه حكومت اسلامى اند.

ب ـ كـتـابـى (20)

2 ـ غـيـر ذمـّى مـانـنـد يهوديان و مسيحيانى كه در كشورهاى غير اسلامى زندگى مى
كنند.

اقـسـام كـافـر

الف ـ فـطـرى

يـعـنـى كـسـى كـه در حـال انـعـقـاد نـطـفـه لااقـل يـكـى ازپـدر و
مـادرش مسلمان بوده اند و خود پس از بلوغ ،2 ـ مرتداسلام را پذيرفته و سپس كافر شده است .

ب ـ مـلّى

:ًّيعنى كسى كه در حال انعقاد نطفه هيچ يك از پدرو مادرش مسلمان نبوده اند، ولى پس از بلوغ ،
اظهاراسلام نموده وسپس كافرشده است .(همان ، ج 2،ص 285)

احكام ازدواج با غيرمسلمان

1 ـ ازدواج زن مسلمان ـ چه دايم و چه موقت ـ با مرد كافر ـ به تمام اقسام آن ـ جايزنيست .

2 ـ ازداج مرد مسلمان با زن كافر:

الف ـ غير كتابى ، از اصناف كفار بطور دايم جايز نيست .

ب ـ كتابى ، مثل زن يهودى و مسيحى ، بطور دايم به احتياط واجب ممنوع است ، ولى بطور موقت جايز است . (م
2397 و ت ، ج 2، ص ‍ 286 ، م 7)
3 ـ ازدواج زن مـؤ مـن باناصبى و غالى (21) (غلوّكننده) ونيز ازدواج مرد مؤ من با زن نـاصـبـى و غـالى
جـايزنيست ، زيرا اينها به كفّار ملحق هستند گرچه دين اسلام را به خود بسته اند.(همان ، ص 286، م 7)

چند نكته

1 ـ ازدواج مـرد مـؤ مـن بـا زن مـخـالف غـيـر نـاصـبـى (از اهـل سـنـت)  جـايـز اسـت ، ولى ازدواج زن
مـؤ مـن بـا مـرد مـخـالف (سـنـّى) و غـيـرنـاصـبى مـحل اختلاف است و با وجود كراهت جايز است ، ليكن
تا حد امكان بايد احتياط كرد.(همان ، م 8)

2 ـ ازدواج با زن مجوسى حرام است .(همان ، ص 285، م 1)

3 ـ دين مقدس اسلام به مقرّرات ازدواج اديان و مذاهب ديگر به ديده احترام مى نگرد. البته در صـورتـى
كه ازدواج از نظر مذهب خودشان صحيح و منطبق با شرايط مذهبى آنان انجام شـده بـاشد و در اين جهت فرقى
ميان كتابى و غيركتابى وجود ندارد؛ حتى اگر زن و مرد بـا همديگر مسلمان شوند و اقرار بر ازدواج با
يكديگر نمايند، نيازى به به عقد جديد نيست .(همان ، م 2)

4 ـ (ازدواج زن ايرانى با تبعه خارجى در مواردى هم كه مانع قانونى [و شرعى ] ندارد موكول به اجازه مخصوص
از طرف دولت است .)(22)

5 ـ (دولت مى تواند از ازدواج بعضى از مستخدمان و ماءموران رسمى و محصّلين دولتى را با زنى كه تبعه
خارج باشد موكول به اجازه مخصوص نمايد.)(23)

ازدواج در حال احرام

از چـيـزهـايـى كـه مـوجـب حـرمـت ابـدى اسـت ، تـزويـج ـ دايـمـى يـا مـوقـت ـ در حـال احـرام اسـت
، چـه زن مـُحـرِم بـاشـد يـا مـُحـِلّ، خـود اقـدام كـنـد يـا وكـيـل بـگـيـرد ـ وكـيـل مـُحـرم

/ 27