احكام طلاق باين - فقه خانواده نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فقه خانواده - نسخه متنی

ع‍ل‍ی‌اص‍غ‍ر ال‍ه‍ام‍ی ‌ن‍ی‍ا؛ ت‍ه‍ی‍ه‌ک‍ن‍ن‍ده‌: پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ اس‍لام‍ی‌ ن‍م‍ای‍ن‍دگ‍ی‌ ول‍ی‌ ف‍ق‍ی‍ه‌ در س‍پ‍اه‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

5 ـ طلاق مبارات .

6 ـ طـلاق سـوّمـى كـه در بـيـن آن (يـعـنـى مـيـان طـلاق اوّل و دوّم و طـلاق دوّم وسـوّم) شـوهـر دو
بـار رجـوع كرده باشد، اگر چه رجوعش با عقد جديد و تمام شدن عده ، صورت گرفته باشد.(ت ، ج 2، ص 332)

احكام طلاق باين

طلاق باين احكامى دارد كه احكام برخى از اقسام آن را بقدر ضرورت بيان مى كنيم :

1 ـ طـلاق خـُلْع

خـلع درلغـت بـه مـعـنـاى از جـابـر كـنـدن ، عزل نمودن و كسى را از شغل و عمل
انداختن است .(40)

در اصـطـلاح شـرع طـلاق زنـى را كـه بـه شـوهـرش مـايـل نـيـسـت و مـهـر يـا مال ديگر خود را به او
مى بخشد كه طلاقش دهد( خلع)  گويند و بـنـابـراحـتياط واجب شرط است كه خلع ، ناشى از كراهت شديد زن
باشد، بطورى كه از گفتار يا كردار زن ، بيم خروج وى از اطاعت و ورود در معصيت برود.(م 2528 و ت ، ج 2، ص 352،
م 13)

در طـلاق خـلع پـس از آنـكـه زن صـيـغـه بـخـشـش مـال يـا مهر را اجرا كرد، شوهر بگويد:

(خـَلَعـْتـُكِ عَلى كَذا) (تو را در برابر اين بخشش ، خلع كردم)  و به همين اكتفا كند، يا به دنبالش
بگويد: (فَاءَنْتِ طالِقٌ عَلى كَذا) (بنابراين تو طلاق يافته اى)  و به آن اكـتـفـا كـنـد، ولى
سـزاوار اسـت كـه براى احتياط هردو با هم گفته شود، بلكه اين احتياط ترك نشود.(ت ، ج 2، ص 349، م 2)

طـلاق خـلع در صـورتـى صـحـيـح اسـت كه بين بخشش زن و صيغه طلاق فاصله اى نيفتد (يـعنى پس از آنكه زن
مهر يا مال را بخشيد، مرد بلافاصله صيغه طلاق را بخواند) پس اگـر فـاصـله اى افـتـاد طـلاق خـلع
بـاطـل اسـت و مـرد مـسـتـحـق مال بخشيده شده نيست .(ت ، ج 2، ص 350، م 4)

طـلاق خـلع ، بـاين و غير قابل برگشت است ، مگر اينكه زن نسبت به آنچه كه به شوهر بخشيده ، باز گردد
وزن تا زمانى كه در عده به سر مى برد حق رجوع و بازگشت دارد، وقتى زن برگشت ، مرد هم مى تواند به او
رجوع كند.(همان ، ج 2، ص 352، م 16)

طلاق مُبارات

مبارات به معناى از يكديگر برى و بيزار شدن است .(41)

اگر زن و شوهر يكديگر رانخواهند و زن مالى به مرد بدهد كه او را طلاق دهد آن طلاق را مبارات گويند.(م
2531)

در طـلاق مـبـارات پـس از آنـكـه زن مهر يا مال را به شوهر بخشيد، شوهر بگويد: (اَنْتِ طالِقٌ عَلى ما
بَذَلْتِ)
(تو در برابر آنچه كه بخشيده اى مطلّقه هستى)  و طلاق باگفتن لفظ (بارَاءتُكِ) به تنهايى
واقع نمى شود.(ت ، ج 2، ص 353، م 18)

طـلاق مـبـارات ، بـايـن بـوده و شـوهـر حـق رجـوع كـردن در آن را نـدارد، مـگـر ايـنكه زن ، قـبـل
از تـمـام شـدن عـده از بـخـشـش خود برگردد كه دراين صورت شوهر مى تواند به هـمـسرش رجوع كند و بدون
عقد، دو باره او را زن خود قرار دهد.(م 2534 و ت ، ج 2، ص ‍ 353، م 20)

3 ـ اگر زنى را دو بار طلاق دهد و به او رجوع كند، يادو بار او را طلاق دهد و بعداز هر طلاق عقدش كند،
بعداز طلاق سوّم آن زن براو حرام است ، ولى اگر بعداز طلاق سوّم به ديگرى شوهر كند با چهار شرط به
شوهر اوّل حلال مى شود يعنى ؛ مى تواند آن زن را دو باره عقد كند:

اوّل

عـقـد شـوهـر دوّم هـمـيشگى باشد و بطور مثال اگر يك ماهه يا يك ساله او را صيغه كند، بعدا ز
آنكه از او جدا شده شوهر اوّل نمى تواند او را عقد كند.

دوّم

شـوهـر دوّم بـالغ بـاشـد و بـا او نـزديـكـى كـنـد و بـنـابـه احـتـيـاط واجـب انزال
نمايد.(42)

سوّم

شوهر دوّم طلاقش دهد يا بميرد.

چهارم

عده طلاق يا عده وفات شوهر دوّم تمام شود.(م 2527)

طلاق رجعى و احكام آن

طلاق رجعى آن است كه مرد در عدّه زن مى تواند به او رجوع كند.

1 ـ در طلاق رجعى مرد به دو قسم مى تواند به زن خود رجوع كند:

/ 27