موارد تدليس - فقه خانواده نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فقه خانواده - نسخه متنی

ع‍ل‍ی‌اص‍غ‍ر ال‍ه‍ام‍ی ‌ن‍ی‍ا؛ ت‍ه‍ی‍ه‌ک‍ن‍ن‍ده‌: پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ اس‍لام‍ی‌ ن‍م‍ای‍ن‍دگ‍ی‌ ول‍ی‌ ف‍ق‍ی‍ه‌ در س‍پ‍اه‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نـزديـكـى نـمـايـد) يـا خـواجـه اسـت مـى تـوانـد عـقـد را بـه هـم بـزنـد.(م 2382)(10)

2 ـ اگـر مـرد يا زن به واسطه يكى از عيبهايى كه گفته شد عقد را به هم بزند، بايد بدون طلاق از هم جدا
شوند.(م 2382)

3 ـ اگـر بـه واسـطـه آنـكـه مـرد عـنـّين است و نمى تواند نزديكى كند، زن عقد را به هم بـزنـد شـوهـر
بـايد نصف مهر را بدهد، ولى اگر به واسطه يكى از عيبهاى ديگرى كه گـفته شد، مرد يا زن عقد را به هم
بزند، چنانچه مرد با زن نزديكى نكرده باشد چيزى بر او نيست و اگر نزديكى كرده ، بايد تمام مهر را
بدهد.(م 2380)

4 ـ اگـر مـرد بعداز عقد بفهمد كه زن يكى از عيبهاى هفتگانه را دارد مى تواند عقد را به هم بزند.(م .238)

5 ـ وقـتـى عـقـد بـا عـيـبـهـاى زن فـسـخ مـى شـود كـه مـعـلوم شـود قـبـل از عـقـد وجـود داشـتـه
انـد و امـا آنـچـه بـعـداز عـقـد پـيـدا مـى شـود اعـتـبار ندارد، چه قبل از آميزش باشد يا بعد از
آن .(ت ، ج 2، ص 293، م 1)

توضيح

1 ـ خـيـار فـسـخ در هـريـك از زن و مـرد، فورى است ؛ بنابراين اگر هر يك از آنها عيب را بـدانـنـد و
مـبـادرت بـه فـسـخ نـنـمـايـنـد عـقـد، لازم مـى شـود. البـتـه ظـاهـر آن اسـت كه جـهـل بـه
خـيـار فـسخ ، بلكه جهل به فوريت آن ، عذر به حساب مى آيد، پس در صورت جهل به يكى از آنها ـ در صورتى كه
مبادرت به آن بجويد ـ خيار فسخ ساقط نمى شود (ت ، ج 2، ص 293، م 4)

2 ـ مـرد مـى تـوانـد به خاطر عيبى كه در زن است ، بدون اذن حاكم ، عقد را فسخ كند. زن نـيـز در مورد عيب
مرد چنين حقّى دارد؛ البته با ثبوت ناتوانى جنسى مرد، احتياج به حاكم مـى بـاشـد؛ ليـكـن نـيـاز بـه
حـاكـم بـراى تـعـيـيـن ضـرب الاجـل (11)اسـت نـه از جـهـت نـفـوذ فـسـخ او، بـنـابـرايـن زن بعد از
تعيين ضرب الاجـل مـى تـوانـد پـس از انـقضاى آن مدت و توانا نشدن مرد بدون مراجعه به حاكم ، به
تنهايى عقد را فسخ كند.(همان ، ص 294، م 8)

3 ـ اگـر مـرد بـه واسـطـه يـكـى از عـيـبـهـاى زن ، عـقـد را فـسـخ كـنـد، چـنـانـچـه قـبـل از
آمـيـزش بـاشـد بـراى زن مهرى نيست و اگر بعد از آميزش باشد مهر مسمّى بر او مـسـتـقـر مـى شود و
همچنين در موردى كه زن به وسيله عيب مرد، آن را فسخ كند اگر بعداز آمـيـزش بـاشـد، زن تـمـام مـهـر
را اسـتـحـقـاق دارد و چـنـانـچـه قبل از آميزش باشد زن چيزى از مهررا استحقاق ندارد، مگر در صورت
ناتوانى جنسى مرد كه نصف مهر مسمى بايد به زن پرداخت شود.(همان ، م 9)

يك نكته

يكى ازامورى كه موجب به هم خوردن عقد مى شود (تدليس و فريبكارى) است .

تدليس چنين صورت مى گيرد كه زن را براى ازدواج ، پيش مرد، صحيح و سالم توصيف كنند، بطورى كه سبب فريب
خوردن او شود و يا هنگام ذكر عيب زن سكوت كنند و با اينكه مى دانند معيوب است آن را از داماد پنهان
دارند و داماد باور دارد كه زن
عيبى ندارد.(ت ، ج 2، ص 295، م 11)

موارد تدليس

1 ـ عـيـبـهـاى مـوجـب اخـتيار فسخ مثل ديوانگى ، كورى و غير اينها؛ تدليس دراين مورد اثر ندارد، مگر
اينكه شوهر به مهر خود بر تدليس كننده رجوع كند و اما خيار فسخ به خاطر خود وجود عيب است نه به خاطر
تدليس .

2 ـ مطلق نقصها مانند يك چشمى بودن و مانند آن در صورتى كه آن را مخفى كنند.

3 ـ صـفـات كمال ؛ مانند شرف ، حسب و نسب ، جمال ، بكارت و غير اينها، در صورتى كه زن را به آن صفات
توصيف كنند و فاقد آنها باشد
گفتنى است كه تدليس در دو مورد اخير در صورتى موجب خيار فسخ است كه نداشتن نقص يـا وجـود صـفـت كمال
در عقد، شرط شود، يا در هنگام عقد، زن را به آن توصيف كنند، گر چه بصورت شرط ضمن عقد نباشد مثل اينكه
بگويد:

/ 27