احکام روابط زن و شوهر
انسان مدنى بالطبع است و به زندگى اجتماعى تمايل دارد. اگر به هر دليل، تنها و دور از جتماع بيفتد،ديرى نخواهد پاييد كه فشارهاى روحى و روانى، وى را، يا به دامان اجتماع باز مىگرداند و يا راهى
ورطه جنونش مىكند.بنابراين تأمين برخى از نيازها و خواستههاى انسان و در نهايت رشد و شكوفايى بعضى از استعدادهاى
بالقوه آدمى، متوقف بر روابط اجتماعى خواهد بود.از طرف ديگر، تشكيل اجتماع، به معناى برقرارى رابطه متقابل بين افراد آن جامعه است ؛ زيرا هويت
واقعى يك اجتماع، چيزى جز همن مناسبتها و روابط بين افراد تشكيل دهنده آن نيست ؛ به گونهاى كه اگر
ميان افراد يك گروه، هيچگونه رابطهاى برقرار نباشد در واقع، آن گروه هيچ اجتماعى را تشكيل
ندادهاند. و با توجه به اينكه، چگونگى و تنظيم اين روابط در بازدهى و تأمين نيازهاى آن جامعه نقش
غير قابل انكارى دارد، به گونهاى كه گاه رابطه خاصى در اجتماع، موجب شكوفايى استعدادهايى
مىگردد، در حالى كه ممكن است رابطه ديگر، مانع به ثمر رسيدن اين ستعدادها گردد. بنابراين تشخيص و
تنظيم اين مناسبتها براى انسان هدفمند امرى ضرورى و اجتنابناپذير خواهد بود.با توجه با آنچه گفته شد، چنين به نظر مىرسد كه قدم اول در بر پايى اجتماع هدفمند، تدوين قوانينى
است كه حدود و چگونگى اين روابط را تعيين و تبيين كند.شكى نيست كه دين تنها مرجع مطمئن و ممكن، در تدوين و تبيين اين مناسبتها است. از آنجا كه انسان از
زمان انعقاد نطفه خواسته يا ناخواسته، در ارتباط با افراد، و محيط قرار مىگيرد، لذا بايد دين از
همان ابتداى انعقاد نطفه انسان، و بعد از تولد و برقرارى ارتباطهاى اختيارى با ديگران و سپس بلوغ و
تا نهايت، پايان عمرش قوانينى را براى تنظيم اين روابط بيان كند.حال با عنايت به مطالب فوق، در خواهيم يافت كه نخستين اجتماعى كه هر كس براى اولين بار آن را تجربه
مىكند خانواده است، زيرا نطفه انسان در بستر همين اجتماع خانوده منعقد مىگردد، سپس رشد مىكند،
و فرزند در بدو تولد به اولين اجتماع يعنى دامان پر مهر مادر و پدر قدم مىگذارد؛ و تا زمان بلوغ و
كمى بعد از آن نيز در همين اجتماع رشد و نمو مىكند و سپس خود با ازدوج، تشكيل دهنده اجتماعى ديگر
خواهد بود. و اين تقديرى است الهى، كه هيچ كسى را از آن گريزى نيست .مجموعهاى كه پيش روى شماست، روابط بين فرزندان و پدر و مادر از يك طرف، و روابط مختلف بين زن و شوهر
از طرف ديگر، را از ديدگاه فقه و فقاهت بازگو مىنمايد. سعى ما بر آن بوده است كه با دسته بندى و
تبويت مطالب و فتاواى موجود و همچنين استفتاء موارد لازم از دفاتر آيات عظام بتوانيم نمودى جامع و
حتى المقدور كامل، از روابط خانواده، به خوانندگان گرامى عرضه بداريم، تا در اين راه علاوه بر دست
يابى آسان به مطالب، حقوقى را كه در لابلاى كتب فقهى، عموماً از ديد خانوادههاى محترم پوشيده
مىماند، به آنها بشناسانيم .طبيعى است كه تنها با رعايت و به كاگيرى اين حقوق از طرف كليه افراد خانواده مىتوان علاوه بر ايجاد
فضاى روحانى و صميمى در خانه، جامعه را به سوى هدفهاى متعالى رهنمون شد.در اين ميان، اگر چه ما حقوقى را براى هر يك از اعضاى خانواده به صورتى مضبوط ذكر كردهايم، لكن بر
اساس آيه شريفه ((و من آياته أن خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودة و رحمة))
(روم / 21) هدف همه اين قوانين ايجاد مودت و محبت و ايثار و گذشت در راه رشد خانوادهبه سوى اهداف الهى
مىباشد. و اگر چه آميزش لطيف اخلاق و حقوق خانواده در اسلام، خود به خوبى تأمين كننده زمينههاى
تحقق هدف مذكور است، لكن مقدم داشتن خواستههاى ديگران و چشم پوشى از برخى حقوق خويش در راستاى
تقويت صميميت و ايجاد محبت در خانواده، مورد وفاق و توصيه كليه مراجع عظام مىباشد.حال كه بالطف و عنايت حضرت بقيةالله الاعظم - روحى و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء - و همت والاى
امام راحل - قدس سره - وامت سلحشور و خداجوى اسلاميمان، نظام مقدس ولايت در اين سرزمين بر پا گشته است
و امت ما از نعمت وجود رهبر انقلاب حضرت آيت الله العظمى خامنهاى - دامت بركاته - و مراجع عظام ديگر