دوم - نيّت‏ - فقه الاسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فقه الاسلامی - نسخه متنی

محمدتقی مدرسی؛ ترجمه: سرور دانش

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دوم - نيّت‏

نيّت واخلاص در كتاب وسنّت‏

قرآن كريم: -

1 - )قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى‏ شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى‏
سَبِيلاً(39)).

"بگو: هركس طبق روش وخلق وخوى خود عمل مى‏كند، وپروردگارتان‏كسانى را كه راهشان نيكوتر است، بهتر
مى‏شناسد."
كردار مردمان گاهى در ظاهر، متشابه ومثل هم مى‏باشد، اماتفاوت واختلاف در قصد ونيت است كه كردارها
را متناقض‏ومتعارض مى‏گرداند. به عنوان مثال نماز اگر توسط شخص مخلص‏وبانيت پاك گزارده شود،
معراج مؤمن ووسيله صعود او به سوى مقام‏ربوبى خواهد بود، اما اگر توسط شخص ريا كار انجام شود، وبال
اوخواهد شد. پس آنگونه كه در روايات مفسّر اين آيه آمده است،"شاكله" به معناى نيت است يعنى هر شخص طبق
نيت خود عمل‏مى‏كند وچون خداوند داناتر به نيّت‏ها ومقاصد واهداف اشخاص‏مى‏باشد، پس او كسانى را
كه راهشان نيكوتر است ودر مسير هدايت‏گام برمى دارند، بهتر مى‏شناسد.

2 - )صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ(40)).

"رنگ خدايى )بپذيريد؛ رنگ ايمان وتوحيد واسلام( وچه رنگى از رنگ‏خدايى بهتر است؟ وما تنها او را
عبادت مى‏كنيم."
عبادات شخص مؤمن بايد رنگ خدايى به خود بگيرد. رنگ‏خدايى، ظاهر اعمال وآن بخش مكشوف ومحسوس عبادت
نيست،زيرا ظاهر اعمال گاهى مانند هم است، ولى آن نيت پنهان وهدفى كه درپشت عمل وعبادت، نهفته است،
مى‏تواند به عمل، رنگ الهى ببخشد،پس يك عمل در اثر اخلاص وقصد تقرب به حضرت حق وپيوستن به‏او
وبريدن از ماسواى او، الهى وخدايى مى‏شود.ولى گاهى هم، به سبب نيت معكوس، رنگ شيطانى مى‏يابد
وبخاطررياء، شهرت‏طلبى وتظاهر براى مردم، غير الهى مى‏شود.

3 - )وَلاَ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ
رَحْمَتَ‏اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ(41)).

"ودر زمين پس از اصلاح آن فساد نكنيد، واو رابا بيم واميد بخوانيد )بيم ازمسؤوليتها، واميد به رحمتش،
ونيكى كنيد( زيرا رحمت خدا به نيكوكاران‏نزديك است."

4 - )تَتَجَافَى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَطَمَعاً
وَمِمَّارَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ(42)).

"پهلوهايشان از بسترها در دل شب دور مى‏شود )وبه‏پا مى‏خيزند ورو به درگاه‏خدا مى‏آورند(
وپروردگار خود را با بيم واميد مى‏خوانند، واز آنچه به آنان روزى‏داده‏ايم انفاق مى‏كنند."
دراين آيات خداوند متعال به مادستور مى‏دهد كه نيت‏ها واهداف‏خود را در خواندن او خالص گردانيم

وتنها از بيم واميد او، او رابخوانيم؛ بيم از غضب وسلب نعمتش، واميد به خشنودى وقربش. بيم‏از سقوط
در گناه، واميد به نجات به وسيله طاعت وتقوا؛ نه به خاطرترس از مردم يا اميد شهرت يافتن وريا كردن.

پس همه اعمال انسان مخصوصاً عبادات با معيار هدف، نيت‏ومقصدِ مورد نظر شخص، ارزيابى مى‏شود، )وبه
همين معيار است كه‏رنگ الهى ياشيطانى پيدا مى‏كند.(

5 - )قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ
وَادْعُوهُ‏مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ(43)).

"بگو: پروردگارم امر به عدالت كرده است، وتوجه خويش را در هر مسجد)وبه هنگام عبادت( به سوى او كنيد؛
واو را بخوانيد، در حاليكه دين )خود( رابراى او خالص گردانيده‏ايد، )وبدانيد( همانگونه كه در آغاز
شما را آفريد، )بارديگر در رستاخيز( باز مى‏گرديد."

6 - )وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ
وَيُقِيمُوا الصَّلاَةَوَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ(44)).

"وبه آنها دستورى داده نشده بود جز اينكه خدا را بپرستند در حاليكه دين خود رابراى او خالص كنند واز
شرك به توحيد باز گردند ونماز را برپادارند وزكات رابپردازند واين است آيين مستقيم وپايدار."
قرآن مجيد در آيات فوق به مادستور مى‏دهد كه دين خود را براى‏خدا خالص گردانيم، وچنين پيدا است كه
دين به معناى آن شريعت‏يانظامى است كه انسان به انتخاب واراده خود به مقررات آن گردن‏مى‏نهد واز
آن تبعيت مى‏كند، اما خلوص در دين به معنى نفى هرگونه‏دوگانگى در ولايت ووابستگى بين خدا
وپيامبران واولياى او از يك‏سو، وسلطه قواى مادى وقدرتهاى طاغوتى از سوى ديگر،مى‏باشد. پس عبادت
خدا، كه از بارزترين وشاخص‏ترين آن،برپاداشتن نماز وپرداختن زكات است، به صورت پاك وناب
انجام‏نمى‏شود مگر اينكه مؤمن، دينش را براى خداوند خالص گرداند،يعنى باهمه اعضا وجوارح واز عمق
دل ووجدان خود، در برابرخداوند خاضع وخاشع باشد واز ريا وتظاهر واز ترس هر قدرتى‏ماسواى خدا
بپرهيزد.

7 - )وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَاناً فَتُقُبِّلَ
مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ‏يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا
يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ(45)).

"وداستان دو فرزند آدم را بحق برآنها بخوان: هنگامى كه هركدام، كارى براى‏تقرب )به پروردگار( انجام
دادند؛ اما از يكى پذيرفته شد، واز ديگرى پذيرفته‏نشد؛ )آنكه عملش مردود شده بود( گفت: به خدا سوگند
تو را خواهم كشت.)برادر ديگر( گفت: خدا تنها از پرهيز كاران مى‏پذيرد."
پذيرفتن اعمال از سوى خداوند، به حسن ظاهر اعمال وآنچه‏انسان بدان تظاهر مى‏كند، ربطى ندارد بلكه
خداوند تنها از متقيان‏مى‏پذيرد؛ از كسانى كه نيّت وهدف خود را پاك وخالص ساخته‏اند.بنابر اين
تقواى الهى با ظاهر عمل وعامل تحقق نمى‏يابد بلكه ملاك‏تحقق آن، نيّت وهدف عامل است ودر واقع
نيّت‏ها واهدافى كه‏باعث انجام عمل شده‏اند، ميزان پذيرش آن‏ها در درگاه حضرت حق‏مى‏باشند.

/ 106