هفتم - سجود
قرآن كريم: -1 - )يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا
الْخَيْرَلَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(169))."اى كسانى كه ايمان آوردهايد، ركوع كنيد وسجود بجا آوريد وپروردگار خودرا عبادت نماييد وكارخير
انجام دهيد، شايد رستگار شويد."
سجده، تعبير وبيانى از منتهاى خضوع، فرمانبردارى ومطيع بودناست. هنگاميكه انسان به سجده
مىافتد، اين حالت، باحقيقت ذاتوهستى او كاملاً هماهنگى دارد زيرا حقيقت وجود انسان، عين
فقر،ناتوانى ونياز به پروردگار عزيز ومقتدر است واز اين رو، انسانِ درحالسجده، بسيار نزديكتر به
مقام عبوديت است تاحالات ديگر. شخصمؤمن باسجده خود، حقيقت ايمان وتسليم بودن خود در برابر ذاتحق
را به نمايش مىگذارد.2 - )فَاسْجُدُوا للَّهِِ وَاعْبُدُوا(170))."براى خدا سجده كنيد واو را عبادت نمائيد."
زيرا سجده، مظهر تعبّد وتسليم بودن وپرستش خداوند است پسبايد خالصانه براى رضاى او انجام شود.3 - )مُحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ
بَيْنَهُمْتَرَاهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً
سِيَماهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِنْ أَثَرِالسُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ
وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُفَاسْتَغْلَظَ
فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ
الَّذِينَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً(171))."محمدصلى الله عليه وآله فرستاده خدا است وكسانى كه بااو هستند، دربرابر كفارسرسخت وشديد ودر ميان
خود مهربانند، پيوسته آنها را درحال ركوع وسجودمىبينى در حاليكه همواره فضل ورضاى خدا را
مىطلبند. نشانه آنها در صورتشاناز اثر سجده نمايان است. اين توصيف آنها در تورات وتوصيف آنان در
انجيل استهمانند زراعتى كه جوانههاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تامحكم شده
وبرپاى خود ايستاده است وبه قدرى نمو ورشد كرده كه زارعان را بهشگفتى وامى دارد. اين براى آن است كه
كافران را به خشم آورد ولى كسانى ازآنهارا كه ايمان آورده وكارهاى شايسته انجام دادهاند، خداوند
وعده آمرزش واجرعظيمى داده است."
سجود، زبان ايمان وهمتاى ركوع است، وچنين پيدا است كه اگرركوع وقيام را در كنار سجود بگذارى، معناى
كامل نماز بدستخواهد آمد زيرا نماز مركب از دو بعد است: شكل ومحتوا. شكلوهيئت نماز، همين سه يعنى
"قيام وركوع وسجود" است ومحتواى آنهم ذكر خدا وطلب فضل ورضوان او.سجده ميعادگاه بشر براى سخن گفتن باخدا از طريق تسبيحوستايش اوست، زيرا هنگاميكه ما خدارا تسبيح
مىكنيم، اين در پرتوقدرت وقوت او وهمه نعمتهايى است كه موجب حمد وستايش اواست. پس تسبيح هم باحمد
وستايش خداوند است.4 - )فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ(172))."به جهت ستايش پروردگار خود، او را تسبيح كن واز سجده كنندگان باش."
از اين جمله مبارك الهام مىگيريم كه سجده براى خدا، انسان رادرزمره فرشتگان وهمه صالحانى كه خدا
را سجده مىكنند قرارمىدهد. وشايد هم اين جمله، امر به سجده در نماز جماعت باشد كههم اهميت سجده
وهم اهميت جماعت وسجده دسته جمعى را بيانمىكند.اما حقيقت سجده چيست؟سجده، افتادن به زمين است براى تعظيم خداوند وسپس تسبيحوتنزيه او وستايش او وگريه وخشوع وزارى
والتماس به درگاه او.قرآن سجده كامل را باشرايط وذكرهاى آن به تفصيل براى ما بيان كردهاست:5 - )قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لاَ تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا
يُتْلَى عَلَيْهِمْيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّداً وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن
كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولاً وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ
خُشُوعاً(173))."بگو: خواه به آن ايمان بياوريد وخواه ايمان نياوريد، كسانى كه پيش از آنبه آنها دانش داده شده،
هنگاميكه )اين آيات( برآنان خوانده مىشود، سجده كنانبه خاك مىافتند؛ ومىگويند: منزه است
پروردگار ما كه وعدههايش به يقين، انجامشدنى است. آنها )بى اختيار( به زمين مىافتند وگريه
مىكنند؛ و)تلاوت اينآيات، همواره( بر خشوعشان مىافزايد."
اگر سجده در شبانگاهان ودقيقاً درهنگام غروب ستارهها يعنىسحرگاهان انجام شود وسجده گزار با
حالت خشوع وانقطاع به ذاتحق وبيم واميد داشتن از او به خاك بيفتد، اسباب هدايت او فراهم شدهونور
حق بردل اوخواهد تابيد، وبه خداوند سبحان تقرب پيدا خواهدكرد. گوش بدهيم به سخن خداوند كه خطاب به
مامىگويد:6 - )أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِداً وَقَائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ
وَيَرْجُوارَحْمَةَ رَبِّهِ...(174))."آيا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است ودر حال سجده وقيام،از عذاب آخرت مىترسد وبه رحمت
پروردگارش اميدوار است..."