پاداش زن صبور
( من صبرت على سوء خلق زوجها اعطاها مثل ثواب آسيه بنت مزاحم . )
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هر زنى كه بر بداخلاقى شوهرش صبر كند مانند پاداش آسيه به
او عطا مى كند (آسيه همسر فرعون بود كه ايمان آورد و زير شكنجهاى هولناك شوهرش جان داد.) (23)
چو از گلبنى ديده باشى خوشى
درختى كه پيوسته بارش خورى
تحمل كن آنگه كه خارش خورى
روا باشد از بار خارش كشى
تحمل كن آنگه كه خارش خورى
تحمل كن آنگه كه خارش خورى
زن و رضايت شوهر
( ويل لامراة اغضبت زوحها و طوبى لامراة رضى عنها زوجها )
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: واى بر زنى كه شوهر خويش را به خشم آورد، خوشا به حال زنى كه
شوهر از وى خوشنود باشد.(24)
علاقه به شوهر
امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبر اكرم از جنگى كه در آنها عده بسيارى از مسلمانان آسيب ديده
بودند برمى گشت ، عده اى از زنها به استقبال آمده از شهداى خود مى پرسيدند، زنى نزديك شد و گفت يا
رسول الله فلانى چه شد؟ حضرت فرمود با تو چه نسبتى دارد؟ گفت برادرم است حضرت فرمود: خداى را سپاس گوى
(بخاطر توفيق شهادت برادرت ) و استرجاع كن (بگو انا الله و انا اليه راجعون يعنى ما همه براى خدائيم و
به سوى او بر مى گرديم ) همانا او شهيد شد، آن زن نيز سپاس گفت و استرجاع كرد، سپس عرض كرد: يا رسول
الله فلانى چه شد؟ حضرت فرمود با تو چه نسبتى دارد، عرض كرد: شوهرم است . حضرت فرمود: خداى را سپاس گوى
و استرجاع كن كه او شهيد شد، زن (كه به شدت ناراحت شده بود) عرض كرد واى از ذلت ، پيامبر اكرم صلى الله
عليه و آله فرمود: گمان نمى كردم زنى اينقدر راجع به شوهرش غصه دار شود تا اين زن را ديدم .(25)
وضع اقتصادى و شوهردارى حضرت زهرا عليه السلام
امام باقر عليه السلام روايت كند كه حضرت فاطمه عليه السلام كارهاى خانه و خمير كردن و نان پختن و
جاروب كردن را به عهده گرفت ، حضرت امير عهده دار شد كه كارهاى بيرون از خانه مثل آوردن هيزم و غذا را
انجام دهد.
روزى حضرت امير عليه السلام به حضرت فاطمه (س ) فرمود: آيا چيزى (از غذا و خوراكى ) نزد شما هست ؟ حضرت
زهرا گفت : سوگند به آنكه حق ، تو را گرامى داشت ، سه روز است كه چيزى نداريم تا بياورم . حضرت امير
عليه السلام فرمود: چرا به من نگفتى ؟ عرض كرد: پيامبر مرا نهى فرموده از اينكه از شما چيزى بخواهم و
به من فرمود: از پسر عمويت چيزى مخواه ، اگر چيزى آورد كه خوب وگرنه از او درخواست مكن ، و در روايتى
آمده است كه فرمود: از خدايم حيا مى كنم كه شما را وادار كنم به چيزى كه در توان ندارى ، اميرالمؤ منين
از خانه بيرون آمد، از شخصى دينارى قرض گرفت تا چيزى تهيه كند، وقتى برمى گشت هوا تاريك بود، در
ميان راه مقداد ابن اسود (از ياران با وفاى پيامبر صلى الله عليه و آله ) را ديد (كه شب هنگام در كوچه
سر گردان بود) حضرت از او پرسيد: چرا اين وقت بيرون آمده اى ؟ مقداد گفت : اى اميرالمؤ منين سوگند به
آنكه حق تو را بزرگ داشته است به خاطر گرسنگى بيرون آمدم ، از امام باقر عليه السلام سؤ ال شد آيا آن
زمان پيامبر زنده بود؟ فرمود: آرى .
حضرت امير به مقداد فرمود: من نيز بخاطر همين بيرون آمده ام ، و يك دينار قرض كرده ام ولى تو را بر خود
مقدم مى دارم ، آن پول را به مقداد داد و برگشت ، همينكه به خانه آمد، ديد كه پيامبر اكرم صلى الله
عليه و آله نشسته اند و حضرت فاطمه (س ) نماز مى خواند و در مقابل ايشان ظرفى سرپوشيده قرار دارد: حضرت
فاطمه بعد از نماز سرپوش را از ظرف برداشت ، ظرف آبگوشتى بود كه نان و گوشت در آن بود. حضرت امير عليه
السلام پرسيد: اى فاطمه اين را از كجا آورده اى ؟ حضرت زهرا عرض كرد: از نزد خداست ، خداوند به هر كه
بخواه بى حساب روزى مى دهد!
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به حضرت امير عليه السلام فرمود: مى خواهى راجع به همانند تو و او
بگويم ؟ عرض كرد: آرى ، پيامبر فرمود مثل تو همانند زكريا است كه چون نزد مريم در محراب عبادت رفت ،
ديد غذايى نزد مريم است ، پرسيد اى مريم اين غذا از كجاست ؟ مريم گفت : اين از نزد خداست ، خداوند هر كه
را بخواهد بى حساب روزى مى دهد. امام باقر عليه السلام فرمود: سپس همگى تا يك ماه از آن مى خوردند و
اين همان ظرف است كه حضرت قائم عليه السلام از آن غذا مى خورد و اكنون نزد ماست (26).
اى گرامى دخت سالار امم
از تو جسته سكه عصمت رواج
با وجود چون زن در احترام
كوه مس را مى كند كان (27)طلا
آبروى مريم از خاك درت
گر توئى زن اى سرفراز زمن
آنچه قدرت داشت ذات كردگار
بيش از اينم نى به وصفت دست رس
گر بود در خانه كس يك حرف بس
همسر و همخوابه حبل المتين
عصمتت بگرفته از عفت خراج
ديگر از مردان نبايد برد نام
خاك پاى فضه ات چون كيميا
ساره و هاجر به خدمت دربرت
كاش مردان جهان بودند زن
حمله را بردست در ذاتت بكار
گر بود در خانه كس يك حرف بس
گر بود در خانه كس يك حرف بس