سخنراني در مراسم بيعت اصناف مشهد، مسؤولين بنياد پانزده خرداد، نهضت سواد آموزي و وزارت نيرو
1368/04/08 بسماللهالرحمنالرحيماز همهي برادران و خواهران عزيز متشكر و ممنون هستم. به همهي شما كه از اعماق جانتان داغدار هستيد، صميمانه تسليت عرض ميكنم.حقا امت اسلام در همه جاي عالم احساس يتيمي كرد. اگر ملت ايران همچنان لباس عزا بر تن داشته باشد و دايما از ديدگانش اشك ببارد و مرقد مطهر آن عزيز را رها نكند، حق دارد. شايد اين خلا عظيم، تا سالهاي متمادي در دلها و جانها و محيط زندگي ما و دنياي اسلام پر نشود. شما از راههاي دور و نقاط مختلف كشور به اينجا تشريف آورديد; اما همه احساس و انگيزه و تكليف مشترك داريد، و اين نقطهي قوت است.براي انجام كارهاي عظيم، فقط بايد به كمك و نصرت الهي و ايمان عامهي مردم تكيه كرد. پول و سلاح مدرن و قدرت مادي و سياستبازي و سياسيكاري، تكيهگاه مطمئني براي انجام كارها نيستند. البته آن دو عامل، در عرض يكديگر نيستند; بلكه در طول هم هستند; يعني اگر تكيهگاه ما خدا و كمك الهي بود، دلهاي مردم هم متوجه پروردگار خواهد شد.خداي متعال به رسول گرامي خود ـ كه بزرگترين تكليفها را متناسب با شخصيت او بر دوشش گذاشته بود و در طول تاريخ بشر، هيچ تكليفي بدان پايه نميرسيد ـ فرمود: "هوالذي ايدك بنصره و بالمؤمنين"; يعني همين دو تكيهگاه ـ نصرت الهي و كمك مؤمنين ـ تو را پيش برد. براي همين است كه ما اعتقاد داريم وقتي قدرتهاي مادي با حق سينهبهسينه شوند، پوشالي و توخالي هستند، و وقتي به قدرتهاي باطل اعتنايي نشود و انسانها با ارادهي خود با آنها درنيفتند، هيچ عكسالعملي نخواهند داشت، و هرگاه نيروي پرتوان مردم با قدرتهاي باطل درگير شود، خودبهخود آن قدرتها را به عقبنشيني وادار خواهد كرد.در گذشته و نيمقرن اخير كه قدرتهاي استعماري اروپا و امريكا با ملتها سرستيز داشتند، هرجا ملتها با اين قدرتها درافتادند، آنها مجبور به عقبنشيني شدند. امريكا تا وقتي امريكا بود كه ملت ويتنام با او درگير نشده بود; هنگامي كه درگير شد، اين كشور به ظاهر قدرتمند، به يك نيروي شكست خورده كه ظرف مدت چند ماه مجبور شد پانصد هزار نيروي نظامي خود را از صحنهي نبرد عقب بكشد، تبديل شد!قدرت استعماري فرانسه و انگليس هم خيلي قوي محسوب ميشدند; اما هنگامي كه مردم كشورهاي زير ستم با آنها درافتادند، گويي كوهي از پنبه و پوشال به نابودي گراييد. رژيمهاي استبدادي هم اين طبيعت را دارند و با مشاهدهي هجوم ملتها عقبنشيني ميكنند; ولي اگر احساس كنند كه مردم جرأت مقابله را ندارند، روزبهروز بر فشار و تهديد خود ميافزايند.بايد نيروي ملت منسجم شود و با ايمان حركت كند و به خدا تكيه دهد و از سختيها نترسد و پا عقب نكشد، تا هيچگاه دشمن به خود اجازهي نفوذ ندهد. در گذشته افرادي بودند كه سطحي فكر ميكردند و ظاهربين بودند. هرچند نميشود به آنها اتهام غرضورزي زد، ولي نميتوانستند باور كنند كه توان مقابله با دشمن در ملت وجود دارد. اما آن كسي كه راز حركت تاريخ و سنتهاي الهي را ميدانست، ايستادگي ميكرد و انسجام ميبخشيد و اراده را تقويت ميكرد.در كنار همهي اينها، رهبري پيشاهنگ و قوي لازم بود كه بحمدالله ملت ما از آن بينصيب نبود. اقبال با مردم ايران بود كه خداي متعال گوهر يكدانه و ذخيرهي خودش را به آنها عنايت فرمود. معمولا خداي متعال گوهرهاي ناب خود را براي روزهاي حساس تاريخ بشر ذخيره ميكند، و ما اين افتخار را داشتيم كه خداوند يكي از گوهرهاي گرانبهاي خود را در ميان ما قرار داده بود. خيليها امام(ره) را ميديدند، اما نميشناختند و او را به انسانهاي معمولي تشبيه ميكردند; اما جوهر درخشان و فروزان او به كمك پروردگار و در سايهي عبوديت خدا آشكار شد.او براي خودش عنوان و بهرهيي قايل نبود. آن دستي كه توانسته بود تمام سياستهاي دنيا را با قدرت خويش تغيير دهد و جابهجا كند، آن زبان گويايي كه كلامش مثل بمب در دنيا منفجر ميشد و اثر ميگذاشت، آن ارادهي نيرومندي كه كوههاي بزرگ در مقابلش كوچك بودند، هر وقت از مردم صحبت ميشد، خودش را كوچكتر ميانگاشت و در مقابل احساسات و ايمان و شجاعت و عظمت و فداكاري مردم سر تعظيم فرود ميآورد و خاضعانه ميگفت: مردم از ما بهترند. انسانهاي بزرگ همينگونهاند. آنها چيزهايي را ميبينند كه ديگران نميتوانند و يا نميخواهند رؤيت كنند.گاهي در مقابل كارهايي كه به نظر مردم معمولي ميآيد، آن روح بزرگ و آن كوه ستبر تكان ميخورد و ميلرزيد. هنگام جنگ، بچههاي مدرسه در نماز جمعهي تهران قلكهاي خود را شكسته بودند و پولهايش را براي جنگ هديه كرده بودند. فرداي آن روز كه خدمت امام(ره) رسيده بودم، ايشان را در حالي كه چشمهاي خدابينش از اشك پر شده بود، ديدم; به من فرمودند: كار اين بچهها را ديدي؟ به قدري اين كار به نظرش عظيم آمدهبود كه او را متأثر ساخته بود.او خوب ميفهميد و درست تشخيص ميداد. او از همهي انسانهايي كه ما تاكنون ديدهايم و وصف آنها را شنيدهايم ـ غير از انبيا و اوليا و ائمه(ع) ـ يك سر و گردن بالاتر بود. افراد بزرگي كه ما در تاريخ گذشته و معاصر زندگي آنها را مطالعه كردهايم، هيچكدامشان به لحاظ عظمت، اصلا قابل مقايسه با شخصيت عظيم او نبودند; اما همين امام در مقابل مردم ميگفت: من در برابر شما احساس حقارت ميكنم.خداي متعال آنقدر عظمت در اجتماع يك ملت مؤمن گنجانده، كه آن را با نصرت خود مقايسه كرده است; "هوالذي ايدك بنصره و بالمؤمنين". اين روحيه را نگهداريد. تا شما ملت ايران، اين اتحاد و آمادگي براي انجام كارهاي بزرگ را داريد، همهي آرزوهاي انبيا و اوليا(ع) به دست شما قابل عمل است. آمال بزرگ آنان، استقرار عدل جهاني و نجات مستضعفان و نابودي ظلم در سطح عالم بود. البته وعدهي الهي حق است و استقرار عدل جهاني فقط در دوران ظهور حضرت بقيهالله(ارواحنالهالفداء) انجام خواهد گرفت; اما يك ملت مؤمن و مبارز ميتواند زمينه را براي تشكيل آن حكومت فراهم كند; همچنان كه ملت ايران تاكنون توانسته و بر خيلي از مشكلات فايق آمده است.ما امروز در مقابل قدرتهاي جهاني، احساس كوچكترين ضعفي نميكنيم; احساس قدرت ما بالاست. ما به قدرتهاي جهاني ميگوييم، اگر شما محبت ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي را ميخواهيد، بايد شرايط ما را بپذيريد. اولين شرط اين است كه دست از زورگويي و گردنكلفتي و افزونطلبي خودتان برداريد. شرط ديگر اين است كه دفاع از تروريستها و مفسدان و بدكاراني را كه عليه اين انقلاب يا انقلابهاي ديگر مشغول توطئه هستند، رها كنيد.چرا قدرتهاي بزرگ از قبيل امريكا به خودشان حق ميدهند كه هرجا ملتي قيام كرد و انقلابي به راه انداخت و حكومتي مردمي تشكيل داد، فورا در ادارهي آن كشورها اخلال كنند و به مخالفان آن حكومتها، سلاح و تجهيزات و پول و راديو دهند و به نفع آنها تبليغات كنند و هزاران خباثت ديگر را مرتكب شوند، تا شايد بتوانند آن حكومتي را كه مستقل است ـ هرچند بهطور نسبي ـ از پا درآورند؟! امريكا بايد به خاطر حمايت خود از ضد انقلابيون و منافقان و قاتلان مردم توبه كند. مادامي كه اين توبههاي سياسي انجام نگيرد، دشمني و خشم ملت ايران نسبت به ابرقدرتها ـ خصوصا شيطان بزرگ امريكا ـ بههيچوجه كم نخواهد شد.ما احساس ميكنيم بحمدالله از درون قوي هستيم. قوت ما، نه به خاطر تكيه به كسي يا به سياستي يا به روشي از سياستها و روشهاي معمول دنياست; بلكه به خاطر اين است كه با خدا رابطه داريم و ميدانيم براي او كار ميكنيم و كمك او شامل حال ماست.ما انگيزهيي جز رضاي خدا و پياده كردن احكام الهي نداريم. اين، هدف ما و تمام زندگي ماست. عمرمان را در اين راه گذراندهايم و همهي ملت ايران نيز همين احساس را دارند. بنابراين، هم به كمك الهي اعتماد و اطمينان داريم، و هم به آگاهي و ايمان و انگيزهي قوي مردم متكي هستيم. بايد اين دو نيروي قوي را حفظ كنيد.نگذاريد در انگيزهها و ايمانتان، كوچكترين سستي و اختلال به وجود آيد. دشمن خيلي كار ميكند، تا با بزرگ جلوه دادن مشكلات، ايمان و حرارت و انگيزهي مردم را كم كند. البته طبيعي است ملتي كه ده سال است انقلاب كرده و در طول اين مدت دايما با دشمن درگير بوده است، مقداري از مشكلات را تحمل كند. ملتي كه هشت سال درگير جنگ بوده و در تمام سالهاي آن، با تلاش و تدبيري كه به كار بسته، خودش را در مقابل دولتهاي ديگر مقروض نكرده و درعينحال توان رزمش هم پايين نيامده است، بناچار تا حدودي در مضيقه و تنگنا قرار خواهد گرفت.وقتي ما دست نياز به سوي كشورهاي ديگر دراز نكرديم و عزت و استقلال خود را حفظ كرديم، طبيعي است كه در داخل به ما سخت بگذرد. اگر ملت رشيد و قدرتمند ما تلاش كند، اين سختيها و دشواريها برطرف خواهد شد. ترفند خصمانهي دشمن اين است كه مشكلات را بزرگ جلوه دهد و موفقيتها را كوچك بشمارد و روي كمبودها انگشت بگذارد و آنها را مشكلات اصلي جامعه وانمود كند. مردم بايد بر اين ترفندها و تبليغات فايق آيند.توطئه و ترفند ديگر دشمن اين است كه القا كند بين مسؤولان و يا مردم، جناحبندي حاد خصمانه وجود دارد! مردم نبايد اين تبليغات را جدي تلقي كنند. البته از لحاظ سياسي، اختلاف سليقه وجود دارد، كه طبيعي است و وجود آن خطري را ايجاد نميكند. بارها امام(ره) ميفرمودند: من از اين بحثها نگران نميشوم; نگراني ما زماني است كه اينها را عمده كنيم. نبايد تصور كنيم كه به خاطر اين مباحثات، آحاد ملت از هم جدا ميشوند. اگر مسؤولان و يا مردم، اختلاف سياسي و سليقههاي مختلف داشته باشند، باز هم دوشبهدوش و دست در دست يكديگر، براي كشور و نظام كار ميكنند. اگرچه در حال حاضر اختلافات سليقهيي كمرنگ شده است، ولي مسؤولان و مردم نگذارند زمينههاي اختلاف در جامعه به وجود آيد.من از همهي آحاد ملت ميخواهم كه به خاطر دوستي و علاقهي به من، هيچكس را مورد تهاجم يا اهانت قرار ندهند; اين كار هيچ وجهي ندارند. معنا ندارد كه يك نفر بگويد من با فلاني بيشتر دوست هستم، يا از لحاظ فكري به فلاني نزديكترم و ديگران دورتر هستند! بايد همه در خط اسلام و انقلاب و دنبال هدفهاي اسلامي باشيم و با همان شعارها و آرمانهايي كه امام عزيزمان ما را پيش برد و در مقابل دشمنان ايستادگي كرد، راه گذشته را ادامه دهيم.خباثت و خصومت دشمنهاي ما كه تغيير نكرده و ماهيت آنها كه عوض نشدهاست; بنابراين بايد با اتكال به خدا و پافشاري بر همان اصول، در صف واحد حركت كنيم. افراد را طرد نكنيد، به ديگران تهمت نزنيد و به كسي اهانت نكنيد. همه با يكديگر برادرند و در خط امام(ره) هستند و تصميم منتخبان مردم را با همهي وجود تأييد ميكنند. ما تكليف سنگيني بر دوش داريم و بايستي اين راه را با قوت و قدرت ادامه بدهيم.من آينده را بسيار روشن ميبينم و مشكلات را قابل رفع ميدانم. احساس ميكنم نيروي عظيم مردمي و انقلابي خواهد توانست كوهها را از سر راه بردارد. ما از بيشترين مشكلات عبور كردهايم. البته نميگويم هيچ مشكلي وجود ندارد. هيچ انسان و جامعهيي نيست كه براي انجام كارهاي بزرگ، با مشكلات مواجه نشود. آنچه در مقابل ماست، مشكلاتي است كه در مقابل همت ملت ايران و اراده و قدرت دروني آنها، و بالاتر از همه لطف پروردگار، چيزي به حساب نميآيد.خداوند انشاءالله همهي شما را موفق و مؤيد بدارد; توجهات و دعاي حضرت وليعصر(ارواحنافداه) را شامل حال ما كند و به شما توفيق دهد تا بتوانيد به بهترين وجه رضاي آن بزرگوار را كسب كنيد.والسلام عليكم و رحمهالله و برکاته