سخنراني‌ در ديدار جمع‌ كثيري‌ از بانوان‌ كشور - [سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار جمع‌ کثیری‌ از بانوان‌ کشور] نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار جمع‌ کثیری‌ از بانوان‌ کشور] - نسخه متنی

مقام معظم رهبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخنراني‌ در ديدار جمع‌ كثيري‌ از بانوان‌ كشور

(1368/10/26 )

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم‌

متقابلا اين‌ روز فرخنده‌ و مبارك‌ و اين‌ ميلاد با عظمت‌ را ـ كه‌ هم‌ ولادت‌ با سعادت‌ بانوي‌ بزرگ‌ عالم‌ خلقت‌ در طول‌ تاريخ‌، فاطمه‌ي‌ اطهر و صديقه‌ي‌ طاهره‌ (سلام‌الله‌عليها) و هم‌ روز مولود مسعود فرزند شايسته‌ و عظيم‌الشأن‌ آن‌ بزرگوار، امام‌ امت‌ و رهبر انقلاب‌ اسلامي‌ است‌ ـ به‌ همه‌ي‌ شما خواهران‌ و زنان‌ مؤمن‌، مخصوصا به‌ خانواده‌هاي‌ شهدا، مادران‌ و همسران‌ و خواهران‌ شهيدان‌ عزيزمان‌ تبريك‌ عرض‌ مي‌كنم‌.

شخصيت‌ زهراي‌ اطهر، در ابعاد سياسي‌ و اجتماعي‌ و جهادي‌، شخصيت‌ ممتاز و برجسته‌يي‌ است‌; به‌ طوري‌ كه‌ همه‌ي‌ زنان‌ مبارز و انقلابي‌ و برجسته‌ و سياسي‌ عالم‌ مي‌توانند از زندگي‌ كوتاه‌ و پرمغز او درس‌ بگيرند. زني‌ كه‌ در بيت‌ انقلاب‌ متولد شد و تمام‌ دوران‌ كودكي‌ را در آغوش‌ پدري‌ گذراند كه‌ در حال‌ يك‌ مبارزه‌ي‌ عظيم‌ جهاني‌ فراموش‌ نشدني‌ بود. آن‌ خانمي‌ كه‌ در دوران‌ كودكي‌، سختيهاي‌ مبارزه‌ي‌ دوران‌ مكه‌ را چشيد، به‌ شعب‌ ابي‌طالب‌ برده‌ شد، گرسنگي‌ و سختي‌ و رعب‌ و انواع‌ و اقسام‌ شدتهاي‌ دوران‌ مبارزه‌ي‌ مكه‌ را لمس‌ نمود و بعد هم‌ كه‌ به‌ مدينه‌ هجرت‌ كرد، همسر مردي‌ شد كه‌ تمام‌ زندگيش‌ جهاد في‌سبيل‌الله‌ بود و در تمام‌ قريب‌ به‌ يازده‌ سال‌ زندگي‌ مشترك‌ فاطمه‌ي‌ زهرا و اميرالمؤمنين‌(عليهماالسلام‌)، هيچ‌ سالي‌، بلكه‌ هيچ‌ نيم‌ سالي‌ نگذشت‌ كه‌ اين‌ شوهر، كمر به‌ جهاد في‌سبيل‌الله‌ نبسته‌ و به‌ ميدان‌ جنگ‌ نرفته‌ باشد و اين‌ زن‌ بزرگ‌ و فداكار، همسري‌ شايسته‌ي‌ يك‌ مرد مجاهد و يك‌ سرباز و سردار دايمي‌ ميدان‌ جنگ‌ را نكرده‌ باشد.

پس‌، زندگي‌ فاطمه‌ي‌زهرا(س‌)، اگر چه‌ كوتاه‌ بود و حدود بيست‌ سال‌ بيشتر طول‌ نكشيد; اما اين‌ زندگي‌، از جهت‌ جهاد و مبارزه‌ و تلاش‌ و كار انقلابي‌ و صبر انقلابي‌ و درس‌ و فراگيري‌ و آموزش‌ به‌ اين‌ و آن‌ و سخنراني‌ و دفاع‌ از نبوت‌ و امامت‌ و نظام‌ اسلامي‌، درياي‌ پهناوري‌ از تلاش‌ و مبارزه‌ و كار و در نهايت‌ هم‌ شهادت‌ است‌. اين‌، زندگي‌ جهادي‌ فاطمه‌ي‌زهراست‌ كه‌ بسيار عظيم‌ و فوق‌العاده‌ و حقيقتا بي‌نظير است‌ و يقينا در ذهن‌ بشر ـ چه‌ امروز و چه‌ در آينده‌ ـ يك‌ نقطه‌ي‌ درخشان‌ و استثنايي‌ است‌.

اما مقام‌ معنوي‌ اين‌ بزرگوار، نسبت‌ به‌ مقام‌ جهادي‌ و انقلابي‌ و اجتماعي‌ او، باز به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. فاطمه‌ي‌زهرا(س‌) به‌ صورت‌، يك‌ بشر و يك‌ زن‌، آن‌ هم‌ زني‌ جوان‌ است‌; اما در معنا، يك‌ حقيقت‌ عظيم‌ و يك‌ نور درخشان‌ الهي‌ و يك‌ بنده‌ي‌ صالح‌ و يك‌ انسان‌ ممتاز و برگزيده‌ است‌. كسي‌ است‌ كه‌ رسول‌ اكرم‌ به‌ اميرالمؤمنين‌ (عليهماالسلام‌) فرمود: "يا علي‌ ... انت‌ قائد المؤمنين‌ الي‌ الجنه‌ ... و فاطمه‌ قد اقبلت‌ يوم‌ القيامه‌ ... تقود مؤمنات‌ امتي‌ الي‌ الجنه‌". يعني‌ در روز قيامت‌، اميرالمؤمنين‌(ع‌) مردان‌ مؤمن‌ را و فاطمه‌ي‌زهرا(س‌) زنان‌ مؤمن‌ را به‌ بهشت‌ الهي‌ راهنمايي‌ مي‌كنند. او، عدل‌ و همپايه‌ و همسنگ‌ اميرالمؤمنين‌ است‌. آن‌ كسي‌ كه‌ وقتي‌ در محراب‌ عبادت‌ مي‌ايستاد، هزاران‌ فرشته‌ي‌ مقرب‌ خدا، به‌ او خطاب‌ و سلام‌ مي‌كردند و تهنيت‌ مي‌گفتند و همان‌ سخني‌ را بيان‌ مي‌كردند كه‌ فرشتگان‌، قبلا به‌ مريم‌ اطهر گفته‌ بودند; عرض‌ مي‌كردند: "يا فاطمه‌ ان‌ الله‌ اصطفاك‌ و طهرك‌ و اصطفاك‌ علي‌ نساء العالمين‌". اين‌، مقام‌ معنوي‌ فاطمه‌ي‌ زهراست‌.

زني‌، آن‌ هم‌ در سنين‌ جواني‌، از لحاظ مقام‌ معنوي‌ به‌ جايي‌ مي‌رسد كه‌ بنابر آنچه‌ كه‌ در بعضي‌ از روايات‌ است‌، فرشتگان‌ با او سخن‌ مي‌گويند و حقايق‌ را به‌ او ارايه‌ مي‌دهند. محدثه‌ است‌; يعني‌ كسي‌ است‌ كه‌ فرشتگان‌ با او حديث‌ مي‌كنند و حرف‌ مي‌زنند. اين‌ مقام‌ معنوي‌ و ميدان‌ وسيع‌ و قله‌ي‌ رفيع‌، در مقابل‌ همه‌ي‌ زنهاي‌ آفرينش‌ و عالم‌ است‌. فاطمه‌ي‌زهرا(س‌) در قله‌ي‌ اين‌ بلنداي‌ عظيم‌ ايستاده‌ و به‌ همه‌ي‌ زنان‌ عالم‌ خطاب‌ مي‌كند و آنها را به‌ پيمودن‌ اين‌ راه‌ دعوت‌ مي‌نمايد.

آنهايي‌ كه‌ در طول‌ تاريخ‌ ـ چه‌ در جاهليت‌ قديم‌ و چه‌ در جاهليت‌ قرن‌ بيستم‌ ـ سعي‌ كرده‌اند كه‌ زن‌ را تحقير و كوچك‌ كنند و او را دلبسته‌ به‌ همين‌ زخارف‌ و زينتهاي‌ ظاهري‌ معرفي‌ نمايند و پايبند مد و لباس‌ و آرايش‌ و طلا و زيور آلات‌ كنند و وسيله‌ و دست‌ مايه‌يي‌ براي‌ خوشگذرانيهاي‌ زندگي‌ وانمود نمايند و عملا در اين‌ راه‌ قدم‌ بردارند، منطق‌ آنها منطقي‌ است‌ كه‌ مثل‌ برف‌ و يخ‌، در مقابل‌ گرماي‌ خورشيد مقام‌ معنوي‌ فاطمه‌ي‌زهرا(عليهاالسلام‌) ذوب‌ مي‌شود و از بين‌ مي‌رود.

اسلام‌، فاطمه‌ ـ آن‌ عنصر برجسته‌ و ممتاز ملكوتي‌ ـ را به‌ عنوان‌ نمونه‌ و اسوه‌ي‌ زن‌ معرفي‌ مي‌كند. آن‌، زندگي‌ ظاهري‌ و جهاد و مبارزه‌ و دانش‌ و سخنوري‌ و فداكاري‌ و شوهرداري‌ و مادري‌ و همسري‌ و مهاجرت‌ و حضور در همه‌ي‌ ميدانهاي‌ سياسي‌ و نظامي‌ و انقلابي‌ و برجستگي‌ همه‌ جانبه‌ي‌ او كه‌ مردهاي‌ بزرگ‌ را در مقابلش‌ به‌ خضوع‌ وادار مي‌كرد، اين‌ هم‌ مقام‌ معنوي‌ و ركوع‌ و سجود و محراب‌ عبادت‌ و دعا و صحيفه‌ و تضرع‌ و ذات‌ ملكوتي‌ و درخشندگي‌ عنصر معنوي‌ و همپايه‌ و هموزن‌ و همسنگ‌ اميرالمؤمنين‌ و پيامبر بودن‌ اوست‌. زن‌، اين‌ است‌. الگوي‌ زني‌ كه‌ اسلام‌ مي‌خواهد بسازد، اين‌ است‌.

همه‌ي‌ ما، بخصوص‌ زنهاي‌ اين‌ جامعه‌، بايد حقگزار و قدردان‌ رسالت‌ و پيام‌ آن‌ رهبر و پيشواي‌ فقيد عظيم‌الشأني‌ ـ يعني‌ امام‌ بزرگوار(ره‌) ـ باشيم‌ كه‌ با قيام‌ و حركت‌ خود و با مطرح‌ كردن‌ ارزشها و عظمتهاي‌ اسلامي‌ و درخشندگيهاي‌ شخصيتهاي‌ صدر اسلام‌ ـ از جمله‌ فاطمه‌ي‌زهرا(عليهاالسلام‌) ـ ما و بيش‌ از همه‌ زنهاي‌ ما را زنده‌ كرد.

زن‌، در جامعه‌ي‌ خود باخته‌ي‌ نظام‌ پليد پادشاهي‌، حقيقتا و از همه‌ي‌ جوانب‌ مظلوم‌ بود. اگر زن‌ مي‌خواست‌ وارد مقوله‌ي‌ علم‌ بشود، بايد قيد دين‌ و تقوا و عفاف‌ را مي‌زد. مگر يك‌ خانم‌ مسلمان‌، در دانشگاهها و محيطهاي‌ آموزشي‌ و مراكز علمي‌ و فرهنگي‌ مي‌توانست‌ به‌ آساني‌ حجاب‌ و متانت‌ و وقار خود را حفظ كند؟ مگر ممكن‌ بود؟ مگر مي‌شد يك‌ زن‌ مسلمان‌، در خيابانهاي‌ تهران‌ و بعضي‌ از شهرهاي‌ ديگر، با متانت‌ و وقار اسلامي‌ يا حتي‌ با حجاب‌ نيمه‌ كاره‌، راحت‌ راه‌ برود و از گزند زبان‌ و حركت‌ هرزگان‌ و دلباختگان‌ به‌ فساد و فحشاي‌ سوغات‌ غرب‌، مصون‌ بماند؟ كاري‌ كرده‌ بودند كه‌ در اين‌ مملكت‌، كسب‌ علم‌ براي‌ زنها غالبا ممكن‌ نمي‌شد. موارد استثنايي‌ را كاري‌ ندارم‌. به‌ طور غالب‌، رفتن‌ زنان‌ به‌ وادي‌ علم‌ ميسر نمي‌شد; مگر با برداشتن‌ حجاب‌ و منصرف‌ شدن‌ از تقوا و وقار اسلامي‌!

در ميدان‌ سياست‌ و در زمينه‌ي‌ فعاليتهاي‌ اجتماعي‌ هم‌ همين‌ طور بود. اگر زني‌ مي‌خواست‌ منصبي‌ از مناصب‌ اجتماعي‌ و سياسي‌ را در ايران‌ دوران‌ پادشاهي‌ دارا باشد، بايد قيد حجاب‌ و عفاف‌ و وقار و متانت‌ زن‌ اسلامي‌ را مي‌زد. البته‌، بسته‌ به‌ اين‌ بود كه‌ خود اين‌ زن‌، جوهر و استعدادش‌ چگونه‌ باشد. اگر خيلي‌ سست‌ عنصر بود، بايد تا آن‌ اعماق‌ مي‌لغزيد. اگر خوددار و خويشتندار بود، تا حدودي‌ خود را حفظ مي‌كرد; اما دايما با فشارهاي‌ روزافزون‌ از سوي‌ محيط اجتماعي‌ روبه‌رو بود. جامعه‌ي‌ ما، اين‌ گونه‌ بود.

اسلام‌ و انقلاب‌ و امام‌ آمد و در اين‌ كشور، زن‌ را در مركز فعاليتهاي‌ سياسي‌ قرار دادند و پرچم‌ انقلاب‌ را به‌ دست‌ زنان‌ سپرد; در حالي‌ كه‌ زن‌ در همان‌ حال‌ توانست‌ حجاب‌ و وقار و متانت‌ اسلامي‌ و عفاف‌ و دين‌ و تقواي‌ خود را حفظ كند. كسي‌ حقي‌ از اين‌ بزرگتر بر گردن‌ زن‌ ايراني‌ و مسلمان‌ ندارد.

خواهران‌ من‌! دنياي‌ غرب‌، زن‌ را به‌ ابتذال‌ كشاند. تا شصت‌،هفتاد سال‌ قبل‌ از اين‌، در تمام‌ اروپا و كشورهاي‌ غربي‌، زن‌ فقط در سيطره‌ي‌ مرد ـ يا مرد خود و يا يك‌ مرد ديگر مثل‌ صاحب‌ كارخانه‌ و مزرعه‌ ـ مي‌توانست‌ باشد و هيچ‌ حقي‌ از حقوق‌ اصلي‌ يك‌ انسان‌ در يك‌ جامعه‌ي‌ متمدن‌ را نداشت‌. حق‌ رأي‌ و حق‌ مالكيت‌ و حق‌ معامله‌ نداشت‌. بعد آمدند زن‌ را به‌ ميدان‌ كار و زندگي‌ و فعاليت‌ اجتماعي‌ كشاندند; اما در همان‌ حال‌، تمام‌ وسايل‌ را براي‌ لغزش‌ زن‌ فراهم‌ كردند و او را در متن‌ جامعه‌، رها و بي‌پناه‌ گذاشتند.

سرمايه‌داران‌ بزرگ‌، سياستمداران‌ خبيث‌ و پليد و گردانندگان‌ دستگاههاي‌ مخفي‌، فكر كردند كه‌ مي‌توانند براي‌ كارهاي‌ سياسي‌ و اقتصادي‌، از اين‌ وضعيت‌ بهتر استفاده‌ كنند و زن‌ را به‌ ابتذال‌ بكشانند. بله‌، در آن‌جاها، علم‌ و سياست‌ هم‌ هست‌ و زنها در ميدان‌ علم‌ و سياست‌ هم‌ جلو مي‌روند; اما به‌ چه‌ قيمتي‌؟ همين‌ حالا هم‌ توده‌ وعامه‌ي‌ زنها ـ نه‌ چهار نفر خانم‌ دكتر يا متخصص‌ يا نويسنده‌ و برجستگان‌ و زبدگان‌ ـ در كشورهاي‌ اروپايي‌ و امريكايي‌ كه‌ از تمدن‌ غربي‌ حظ زيادي‌ دارند، در وضعيت‌ سخت‌ و بي‌رحمانه‌يي‌ زندگي‌ مي‌كنند و ستم‌ همسران‌ وستم‌ كاري‌ كه‌ بر آنان‌ تحميل‌ مي‌شود و كارهاي‌ سخت‌ و سنگيني‌ كه‌ بر دوش‌ آنان‌ مي‌گذارند، تحمل‌ مي‌كنند. با اين‌ كار، وانمود مي‌كنند كه‌ زن‌ را وارد ميدان‌ اجتماع‌ كرده‌اند; در حالي‌ كه‌ فرصت‌ انديشيدن‌ و فكر كردن‌ و تصميم‌ گرفتن‌ هم‌ براي‌ آنان‌ وجود ندارد.

به‌ بركت‌ انقلاب‌، زن‌ ايراني‌ در راه‌ بسيار خوبي‌ افتاد. امروز، زن‌ ايراني‌ مي‌تواند در ميدان‌ علم‌ وارد بشود و مدارج‌ علمي‌ را طي‌ كند; در حالي‌ كه‌ دين‌ و عفاف‌ و تقوا و وقار و متانت‌ و شخصيت‌ و حرمت‌ زن‌ مسلمان‌ را هم‌ حفظ كرده‌ باشد. الان‌ در بين‌ همين‌ جمع‌ شما، چه‌ قدر دانشجويان‌ و اساتيد و دانشمندان‌ زن‌ وجود دارند؟ همچنين‌ زن‌ مي‌تواند در ميدان‌ علوم‌ و آگاهيهاي‌ ديني‌ وارد بشود; بدون‌ اين‌ كه‌ هيچ‌ مانعي‌ بر سر راهش‌ باشد. الان‌ در بين‌ همين‌ جمع‌ شما، عده‌ي‌ كثيري‌ از طلاب‌ و دانشجويان‌ و مدرسان‌ و اساتيد علوم‌ ديني‌ هستند كه‌ در ميدان‌ فقه‌ اسلامي‌ و بينش‌ ديني‌ تحصيل‌ مي‌كنند. امام‌ بزرگوارمان‌ هم‌ به‌ اين‌ مسأله‌ بسيار اهميت‌ مي‌دادند و به‌ همين‌ خاطر دستور دادند كه‌ اين‌ مؤسسه‌ي‌ قم‌ تأسيس‌ شود.

امروز، زن‌ در كشور ما مي‌تواند در ميدان‌ سياست‌ و فعاليتهاي‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ و جهادي‌ و كمك‌ به‌ مردم‌ و انقلاب‌ و حضور در ميدانهاي‌ گوناگون‌، شخصيت‌ خودش‌ را با حفظ متانت‌ و وقار و حجاب‌ اسلامي‌ نشان‌ بدهد.

تمام‌ دنياي‌ غرب‌ و مطبوعات‌ آنها و اين‌ نويسندگان‌ قلم‌به‌مزد و عامل‌ سرمايه‌داران‌ و صهيونيستهاي‌ بزرگ‌ جهاني‌، دست‌ به‌ دست‌ هم‌ داده‌اند تا جمهوري‌ اسلامي‌ را هو كنند. مسأله‌ي‌ حجاب‌ را مورد تهاجم‌ تبليغاتي‌ قرار دادند تا شايد ما را از ميدان‌ خارج‌ كنند. علي‌رغم‌ تبليغات‌ آنها، ايران‌ اسلامي‌ و زن‌ مسلمان‌، پايبندي‌ خود را به‌ مسأله‌ي‌ حجاب‌ و حيثيت‌ اسلامي‌ زن‌ مسلمان‌ و آموزش‌ اسلام‌ در مورد زن‌، با قدرت‌ و قاطعيت‌ و روح‌ اعتماد و اطمينان‌ به‌ خود حفظ كرد و امروز دنياي‌ غرب‌ است‌ كه‌ تدريجا به‌ سمت‌ حجاب‌ اسلامي‌ متمايل‌ مي‌شود.

مي‌بينيد كه‌ زنان‌ و مسلمانان‌ در كشورهاي‌ گوناگون‌ ـ چه‌ كشورهاي‌ اسلامي‌ كه‌ در آنها خبري‌ از حجاب‌ نبود و در تعليمات‌ غربي‌ غرق‌ شده‌ بودند و چه‌ حتي‌ كشورهاي‌ اروپايي‌ ـ به‌ سمت‌ حجاب‌ رو مي‌كنند. البته‌، اول‌ مسلمانان‌ گرايش‌ خود را نشان‌ دادند و ما بعد از پيروزي‌ انقلاب‌ ديديم‌ كه‌ كشورهاي‌ دوردستي‌ كه‌ تحت‌ تأثير و مجذوب‌ فرهنگ‌ غربي‌ و اروپايي‌ بودند، حجاب‌ به‌ سبك‌ حجاب‌ شما زنان‌ ايران‌ را در بين‌ خود آزمايش‌ مي‌كردند و به‌ آن‌ رو آورده‌ بودند و آوردند. اين‌، پيشرفت‌ شماست‌.

زنهاي‌ مؤمن‌ در جامعه‌ي‌ ما سعي‌ كنند قدر زن‌ ايراني‌ مسلمان‌ را بدانند. ارزش‌ زن‌ اسلامي‌ و مسلمان‌ را بدانيد. زني‌ كه‌ در اختلاط و معاشرت‌، با مرد قاطي‌ نمي‌شود و خود را وسيله‌يي‌ براي‌ جلب‌ چشم‌ مرد نمي‌داند و خود را بالاتر از اين‌ مي‌داند; زني‌ كه‌ شأنش‌ را عزيزتر از اين‌ مي‌شمارد كه‌ خود را عريان‌ كند و با صورت‌ و موي‌ و بدن‌ خود، چشم‌ روندگان‌ را به‌ سمت‌ خويش‌ جلب‌ كند و هوس‌ آنها را اشباع‌ نمايد; زني‌ كه‌ خود را در دامنه‌ي‌ قله‌يي‌ مي‌داند كه‌ در اوج‌ آن‌، فاطمه‌ي‌زهرا(س‌) ـ بزرگترين‌ زن‌ تاريخ‌ بشر ـ قرار دارد; آن‌ زن‌، زن‌ مسلمان‌ ايراني‌ است‌. اين‌ زن‌ بايد ديگر از اين‌ بازيچه‌هاي‌ فراهم‌ آمده‌ي‌ تمدن‌ غربي‌ و روشهاي‌ توطئه‌آميز آن‌، رو بگرداند و به‌ آن‌ بي‌اعتنايي‌ كند.

در رژيم‌ گذشته‌، با اين‌ كه‌ جمع‌ كثيري‌ از زنها، هم‌ بي‌سواد بودند و هم‌ از مسايل‌ اجتماعي‌ چيزي‌ سرشان‌ نمي‌شد ـ يعني‌ نمي‌گذاشتند چيزي‌ سرشان‌ بشود ـ و هم‌ به‌ سرنوشت‌ كشور بي‌علاقه‌ بودند و اصلا نمي‌دانستند كه‌ زن‌ مي‌تواند در سرنوشت‌ كشور دخالت‌ داشته‌ باشد، با وجود اينها از لحاظ ظاهر، شبه‌ اروپايي‌ و گاهي‌ هم‌ روي‌ دست‌ زنهاي‌ غربي‌ و اروپايي‌ زده‌ بودند و وقتي‌ كسي‌ نگاهشان‌ مي‌كرد، خيال‌ مي‌كرد كه‌ اين‌ زن‌ الان‌ از يك‌ كشور اروپايي‌ و از يك‌ محيط غربي‌ وارد ايران‌ شده‌ است‌; اما اگر با او دو كلمه‌ صحبت‌ مي‌كردي‌، مي‌ديدي‌ كه‌ يك‌ خانم‌ بي‌سواد و يا كم‌ سوادي‌ است‌!

زن‌ را وادار مي‌كردند كه‌ به‌ وسيله‌ي‌ جلوه‌گري‌ و جلب‌ چشمها به‌ سمت‌ خود، براي‌ خويش‌ يك‌ شخصيت‌ كاذب‌ درست‌ كند. اين‌، براي‌ زن‌ انحطاط بود و پيشرفت‌ نبود. آيا جنايتي‌ بزرگتر از اين‌ نسبت‌ به‌ زن‌ وجود دارد كه‌ بيايند سر او را با آرايش‌ و مد و جلوه‌گري‌ و لباس‌ و طلا و زيورآلات‌ بند كنند و از او به‌ عنوان‌ يك‌ ابزار و وسيله‌، در راه‌ مقاصد گوناگون‌ استفاده‌ كنند و نگذارند در ميدان‌ سياست‌ و اخلاق‌ و تربيت‌ وارد بشود؟ اين‌، آن‌ كاري‌ است‌ كه‌ در رژيم‌ گذشته‌، دقيقا و با برنامه‌ انجام‌ مي‌گرفت‌.

انقلاب‌ آمد و رفتار خانمها و جهت‌ حركت‌ زنهاي‌ كشور ما را صد و هشتاد درجه‌ عوض‌ كرد; يعني‌ پشت‌ به‌ آن‌ سمت‌ و رو به‌ سمت‌ نور و رشد و فهم‌ علمي‌ و اخلاقي‌ و سياسي‌ و حضور در ميدانها و رشد شخصيتهاي‌ بشري‌ و فايده‌ بخشيدن‌ براي‌ جامعه‌ به‌ معناي‌ واقعي‌. مواظب‌ باشيد از اين‌ راه‌ برنگرديد. زنها مواظب‌ باشند اين‌ راه‌ مبارك‌ انقلاب‌ را گم‌ نكنند. امروز، سرگرم‌ شدن‌ به‌ زر و زيور، براي‌ زن‌ مسلمان‌ ايراني‌ انقلابي‌ عيب‌ است‌. امروز، پر كردن‌ سر و سينه‌ و دست‌ از زيورآلات‌ و بت‌ قرار دادن‌ زيور و آرايش‌ و مد و لباس‌، براي‌ زن‌ انقلابي‌ مسلمان‌ ايراني‌ ننگ‌ است‌. آن‌ كسي‌ كه‌ در پي‌ اين‌ گونه‌ چيزهاست‌، ارزشش‌ پايين‌ است‌. طلا، براي‌ زن‌ ارزش‌ آفرين‌ نيست‌; بي‌اعتنايي‌ به‌ طلا، ارزش‌ آفرين‌ است‌. مد، براي‌ زن‌ ارزش‌ آفرين‌ نيست‌; بي‌اعتنايي‌ نسبت‌ به‌ مدهاي‌ دام‌گونه‌ي‌ ساخته‌ و پرداخته‌ي‌ دشمنان‌، براي‌ زن‌ ارزش‌ است‌.

زن‌ مسلمان‌، شخصيت‌ خودش‌ را پيدا كرده‌ است‌. مواظب‌ باشيد اين‌ شخصيت‌ را گم‌ نكند. ازدواجها در دوران‌ انقلاب‌ و به‌ بركت‌ آن‌ آسان‌ شد; چون‌ تشريفات‌ و سختگيريها كم‌ شد. نگذاريد دوباره‌ به‌ خانه‌ي‌ اول‌ برگرديم‌. پدران‌ و مادران‌، نسبت‌ به‌ مقدمات‌ غير لازم‌ ازدواج‌ سختگيري‌ نكنند; جوانان‌ كه‌ سختگيري‌يي‌ ندارند. بگذارند ازدواج‌ اسلامي‌ انجام‌ بگيرد. بگذارند ازدواج‌ براي‌ دختر مسلمان‌ و زن‌ جواني‌ كه‌ در محيط اسلامي‌ است‌، مثل‌ ازدواج‌ فاطمه‌ي‌ زهرا(س‌) باشد; ازدواجي‌ با پيوند عشقي‌ معنوي‌ و الهي‌ و جوششي‌ بي‌نظير ميان‌ زن‌ و مرد مؤمن‌ و مسلمان‌ و همكاري‌ و همسري‌ به‌ معناي‌ واقعي‌ بين‌ دو عنصر الهي‌ و شريف‌، اما بيگانه‌ از همه‌ي‌ تشريفات‌ و زر و زيورهاي‌ پوچ‌ و بي‌محتواي‌ ظاهري‌. اين‌ است‌ ازدواج‌ درست‌ زن‌ مسلمان‌ و تربيت‌ فرزند و اداره‌ي‌ محيط خانه‌ و البته‌ انديشيدن‌ و پرداختن‌ به‌ همه‌ چيز جامعه‌ و دين‌ و دانش‌ و فعاليت‌ اجتماعي‌ و سياسي‌. اسلام‌، اين‌ است‌.

خواهران‌ من‌ بدانند كه‌ امروز دنيا به‌ سمت‌ اسلام‌ حركت‌ مي‌كند. اينها شعار نيست‌. اين‌، واقعيت‌ است‌. امروز مي‌بينيد كه‌ برادران‌ ما در همين‌ منطقه‌ي‌ آذربايجان‌ مربوط به‌ شوروي‌، چه‌ علاقه‌ي‌ اسلامي‌يي‌ از خود نشان‌ مي‌دهند. اگر كسي‌ تصور كند يا قلمداد نمايد كه‌ انگيزه‌ي‌ اين‌ حركتها، احساسات‌ قومي‌ و ملي‌ است‌، به‌ شدت‌ اشتباه‌ كرده‌ است‌. احساسات‌، احساسات‌ اسلامي‌ است‌ و رهبران‌ كشور شوروي‌ هم‌ بايد با واقع‌بيني‌ به‌ اين‌ مطلب‌ توجه‌ كنند كه‌ اين‌ احساسات‌، احساسات‌ اسلامي‌ است‌ و لذا براي‌ يك‌ ميليارد مسلمان‌ جاذبه‌ دارد. مبادا برخورد با اين‌ احساسات‌، برخورد غلط و ناشيانه‌يي‌ باشد.

رهبري‌ شوروي‌، با تجديد نظر در روشهاي‌ قديمي‌، شجاعت‌ قابل‌ تحسيني‌ از خود نشان‌ داد و ملتها امروز مي‌توانند عقايد و ايمان‌ و بطون‌ روحي‌ و قلبي‌ و ايماني‌ خود را بروز بدهند. ما احساسات‌ اسلامي‌ برادران‌ مسلماني‌ كه‌ بيش‌ از هفتاد سال‌، به‌ زور از اسلام‌ دور مانده‌ بودند و دوباره‌ به‌ اسلام‌ گرايش‌ پيدا كرده‌اند و احساسات‌ خود را نشان‌ مي‌دهند، قدر مي‌شناسيم‌ و ارج‌ مي‌گذاريم‌. مبادا رهبران‌ شوروي‌، با تحليل‌ غلط نسبت‌ به‌ اين‌ احساسات‌ اسلامي‌، برخورد خشن‌ و نادرستي‌ بكنند. اين‌، اسلام‌ است‌. اسلام‌، خاموش‌ شدني‌ كه‌ نيست‌. اسلام‌، متجاوز و ظالم‌ هم‌ نيست‌. اسلام‌، امر به‌ عدل‌ و انصاف‌ مي‌كند و جامعه‌ي‌ اسلامي‌ در سراسر دنيا، عاشق‌ عدل‌ و انصاف‌ است‌. راه‌ برخورد با مسلمانان‌ در همه‌ جاي‌ دنيا، عدل‌ و انصاف‌ مي‌باشد و اين‌، هدف‌ بزرگ‌ اسلامي‌ است‌.

امروز بحمدالله‌ اسلام‌ و همه‌ي‌ افكار اسلامي‌ ـ از جمله‌ آنچه‌ كه‌ مربوط به‌ زن‌ است‌ ـ در دنيا درخشنده‌ است‌. اميدواريم‌ كه‌ خداي‌ متعال‌ به‌ ما توفيق‌ بدهد تا بتوانيم‌ اين‌ اسلام‌ را درست‌ بشناسيم‌. من‌ به‌ شما بانوان‌ مسلمان‌ و انقلابي‌ سفارش‌ مي‌كنم‌ كه‌ هر چه‌ مي‌توانيد و در هر كجا كه‌ هستيد، ايمان‌ و معرفت‌ اسلامي‌ خود را رشد و عمق‌ بدهيد و روزبه‌روز آگاهي‌ خودتان‌ را بيشتر كنيد. اين‌، ان‌شاءالله‌ پشتوانه‌يي‌ براي‌ بقاي‌ عزت‌ دايمي‌ اسلام‌ خواهد بود.

والسلام‌ عليكم‌ و رحمه‌الله‌ و برکاته

/ 1