بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
را اگر بي پوست در زمين كاري بر نيايد چون به پوست در زمين دفن كني برآيد و درختي شود عظيم.(1) به علاوه، آن نوري كه به گفته قرآن در تورات و انجيل وجود دارد، مربوط به كتابهايي است كه خداوند به پيامبرانش در شكل نخستين اش داد نه به شكل تحريف شده امروزين، و نور اديان پيشين مربوط به عقايدي مانند تجسد حضرت مسيح، مسأله تصليب و تثليث كه قرآن صريحاً آنها را مردود اعلام كرده است، نمي شود.مولوي صريحاً و موكداً ادعاي الوهيت حضرت عيسي(ع) را رد مي کند. از نظر او او پذيرش تجسد از سوي برخي از صوفي ها براي انكار ادعاي الجراح ضد عقل است.(2) اين واقعيت كه چراغ هاي بسياري با يك نور وجود دارند مستلزم اين نيست كه فرقي ندارد كه تابع كدام دين باشيم همچنين مستلزم اين نيست كه مي توانيم به آنچه كه از خانواده و فرهنگ به ميراث مي بريم خشنود باشيم. براي رومي نيز مانند همه مسلمانان فقط يك راه وجود دارد و آن صراط مستقيم است.به هر حال، موضوع مشهور در اشعار عرفايي نظير مولوي، عطار و حافظ كه بيانگر تمايل آنها به سوي مسيحيت، زرتشتي و يا بت پرستي است، شايد به اين نتيجه گيري نادرست منتهي گردد كه شعراي مذكور تفاوت بين اسلام و اديان ديگر را مهم تلقي نمي كردند. ولي آنچه كه واقعاً در شعر آنها به چشم مي خورد، مذمت رياكاري كساني است كه بدون داشتن ايمان باطني اظهار مسلماني مي کند. پذيرفتن آييني نادرست از روي تقوي و خلوص و رعايت دستورات آن براي دستيابي به هدايت و رشد معنوي، بهتر از دين منافقي است كه ظاهراً مدعي اسلام است و باطناً پرستنده طاغوت. قرآن، نفاق را به روشني مذموم شمرده است:إِنَّ الْمُنَافِقِينَ في الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا 1 - همان.2 - همان.