تناقض هاي اعتقادي
يكي از بزرگترين مشكلاتي كه در مورد هر صورتي از کثرت گرايي با آن مواجه هستيم، از جمله صورتي از کثرت گرايي مورد توافق قرآن كه بر اساس آن خداوند به وسيله پيامبرانش اديان مختلف را در زمانها و مكانهاي متفاوتي ارسال كرده، اين است كه تناقضهايي را كه ظاهراً بين اديان وجود دارد چگونه بايد تلقي كرد. اين همان مسأله اي است كه قبلاً به عنوان کثرت گرايي ديني حقيقت شناختي بدان اشاره كرديم.راه هاي مختلفي براي حل تناقض در خود قرآن وجود دارد. ادعا شده است كه در وحي هاي اوليه (در اديان پيش از اسلام) چه سهواً و چه عمداً تحريفاتي صورت گرفته است.(1) ادعاي ديگري نيز شده و آن اينکه آنچه كه پيامبران مختلف وحي شده، يكسان بود. بنابراين، تناقض در اعتقادات بايد در چيزي غير از آنچه كه وحي شده، باشد.(2) قرآن تفاوتهاي ديني را به طور كلي ناشي از گناه مي داند، يعني از تكبر و حسد. هر گروهي به لحاظ داشتن جزئي از حقيقت خشنود است و نسبت به گروه ديگر حسد مي ورزد.(3) آنچه كه در قرآن به چشم نمي خورد اين ادعاست كه وجود اختلاف در اعتقادات ديني، و چند دستگي ميان آنها مسأله مهمي نيست، يا اين ادعا كه اختلافات عقيدتي مانند اختلافات زباني ناشي از تقاوتهاي فرهنگي است.هيك تعارضات اعتقادي را ناشي از اين امر مي داند كه راه هاي متفاوتي براي واكنش نسبت به حقيقت نهايي وجود دارد. تناقض ميان ادعاها را بايد با شناخت نسبيت فرهنگي آنها به حداقل كاهش دهيم، و صرفاً صور مطلق اعتقادات است كه ظاهراً با اين نسبيت گرايي كه نياز به اصلاح دارد در1 - نك: بقره: 75، آل عمران، 78، مائده: 41 .2 - نك: بقره: 136، آل عمران، 84، نساء: 150، شوري: 13 -
14 .3 - نك: آل عمران: 19، مؤمنون: 53، روم: 32، شوري
42 .