اسلام و کثرت گرایی دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسلام و کثرت گرایی دینی - نسخه متنی

محمد لگنهاوزن؛ ترجمه: نرجس جواندل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حتي به وسيله همين سوء تفاهمي كه مسيحيت را معيوب و مخدوش كرده، مسيحيان را به سوي خود هدايت كند. ولي كمال حقايق معنوي را كه در سطح باطني مسيحيت به جا مانده بايد در باطن اسلام يافت، نه در باطني بي نام و نشان(1) كه مربوط به هيچ ديني نباشد.

وقتي مي بينيم تعارضهاي آموزه ظاهري در جنبه باطني اديان پژواك دارد، بايد به اين نكته نيز توجه داشته باشيم كه تفاوتهاي آموزه اي را نمي توان مانند پوست پرتقال به راحتي دور انداخت. تفاوتهاي ماهوي در پوست پرتقال، ليمو و نارنگي نشانه تفاوت در درون اين ميوه ها است. تعارضهاي آموزه اي دقيقاً به اين خاطر وجود دارند كه هر دين منحصر به يك جامعه نيست. اگر اختلافات به اموري كه از حيث فرهنگي نسبي هستند محدود مي شد، امكان تناقض وجود نمي داشت. همچنان كه بين اين دو ادعا كه فعل در زبان انگليسي معمولاً قبل از مفعول و در زبان فارسي بعد از مفعول قرار مي گيرد تناقضي وجود ندارد. هنگامي كه اختلافات آموزه اي صورت تناقض به خود مي گيرد، مبين اين نکته است که مدعيان هر طرف تناقض با هم اختلاف نظر دارند. هر يك به طور تلويحي ادعا مي کند كه طرف مقابلش در فهم و دريافت امور بر خطاست.

محدود كردن اختلافات اديان به ابعاد ظاهري آنها به اين معني نيست که متوجه اين نکته نشده ايم که اختلافات ظاهري مي تواند استلزام باطني داشته باشد. بايد مد نظر داشته باشيم كه ديدگاه هايي كه در سنتهاي ديني گوناگون جهان ابراز مي شوند، مي توانند ديدگاه هاي عميقي باشند. نسبت دادن همه ي اختلافات آموزه اي به اختلافات فرهنگي يا اجتماعي به منزله محدود ومنحصر کردن آنها در لايه اي سطحي است كه اديان هم در مرحله ظاهري و هم در مرحله باطني آن را انکار مي کند.(1)

1 - Gene ic esote ica

/ 174