نتيجه گيري
دكتر نصر تفاوت بين نگاه متجددانه به دين و نگرش داخلي خود اديان را متذكر مي گردد. از منظر نگاه متجددانه نسبيت دعاوي ديني مطرح مي شود. اينجا بين ديدگاه هاي متجدادانه و ديدگاه هاي ديني تعارض پيدا مي شود. مدعاي هر يك از آنها اين است كه خود حرف آخر را مي زنند. شالوده ديدگاه نويني كه نصر از آن دفاع مي کند بصيرت نسبت به ابعاد باطني اديان(1) جهان است ولي اين بصيرت هنوز بصيرت و عقيده اي انساني است. از سوي ديگر، مبناي درون ديني اسلام، وحي الهي است. اين ادعا كه پاسخ به مسائل جديد درباره اديان را بايد در تفكر نظري انسان يافت نه در وحي، به معناي تضعيف حجيت مطلق وحي الهي است، به نحوي كه اين اعتقاد كه ارشاد و هدايت الهي از منبع وحي الهي قابل دستيابي است، به مخاطره مي افتد. قرآن تكبر، حسد، دلبستگي و تعلق خاطر لجوجانه نسبت به سنت و انحراف از حقايق وحياني سابق را از دلايل انكار اسلام برشمرده است. در هيچ جايي از قرآن نمي توانيم اين فكر را بيابيم كه خداوند به عدم پذيريش اسلام به اين منظور كه جوامع را از امت اسلامي جدا نگهدارد، امر كرده باشد.ديدگاه سنتي تفكر اسلامي كه نصر از آن تمجيد مي کند، براي بزرگداشت امور سنتي از آن جهت كه سنتي است، هيچ دليلي ارائه نمي کند. توصيف يك1 - Esote ic dimension