ديدار مسؤولين و گروه كثيري از امت حزب الله در سالروز ولادت حضرت امام زمان (عج) - [سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مسؤولین و گروه کثیری از امت حزب الله در سالروز ولادت حضرت امام زمان (عج)] نسخه متنی
ديدار مسؤولين و گروه كثيري از امت حزب الله در سالروز ولادت حضرت امام زمان (عج)
(1368/12/22 )بسمالله الرحمن الرحيممتقابلا عيد بزرگ و ميلاد تاريخي و فرخندهي حضرت وليعصر(عج) را به شما برادران و خواهران و به همهي ملت بزرگ ايران و مسلمين جهان، بلكه به تمامي مستضعفان سراسر عالم تبريك عرض ميكنم.ارتباط قلبي يكايك مردم مؤمن با مقام ولايت عظمي و وليالله اعظم، يكي از بركاتي است كه از مشخص بودن مهدي موعود(عجلاللهتعاليفرجهالشريف) در عقيدهي مردم ما ناشي ميشود. ما علاوه بر اعتقاد به اصل وجود مهدي و اينكه كسي خواهد آمد و دنيا را از عدل و داد پر خواهدكرد، شخص مهدي را هم ميشناسيم و نام و كنيه و پدر و مادر و تاريخ ولادت و كيفيات غيبت و اصحاب نزديك و حتي بعضي از كيفيات هنگام ظهور او را نيز ميدانيم. اگرچه آن شخصيت درخشان و خورشيد تابان را در بيرون و محيط زندگي خود نميبينيم و او را تطبيق نميكنيم، اما معرفت به حال او داريم.رابطهي بين شيعياني كه اين اعتقاد را دارند، با مقام ولايت و مهدي موعود، يك رابطهي دايمي است و چهقدر خوب و بلكه لازم است كه يكايك ما، قلبا هم اين رابطه را با توجه و توسل و حرف زدن با آن حضرت حفظ كنيم. طبق همين زياراتي كه وارد شده و بعضا مأثور است و به احتمال زياد به خود معصوم(ع) مستند ميباشد، اين رابطهي قلبي و معنوي بين آحاد مردم و امام زمان(عج) يك امر مستحسن، بلكه لازم و داراي آثاري است; زيرا اميد و انتظار را به طور دايم در دل انسان زنده نگه ميدارد.انتظار، يكي از پربركتترين حالات انسان است; آن هم در انتظار دنيايي روشن از نور عدل و داد. "يملا الله به الارض قسطا و عدلا". خداي متعال به دست او، سرزمين بشري و همهي روي زمين را از عدالت و دادگستري پرخواهدكرد. انتظار چنين روزي را بايد داشت. نبايد اجازه داد كه تصرف شيطانها و ظلم و عدوان طواغيت عالم، شعلهي اميد را در دل خاموش كند. بايد انتظار كشيد. انتظار، چيز عجيبي است و داراي ابعاد گوناگوني ميباشد. يكي از ابعاد انتظار، اعتماد و اميدواري به آينده و مأيوس نبودن است. همين روح انتظار است كه به انسان تعليم ميدهد تا در راه خير و صلاح مبارزه كند. اگر انتظار و اميد نباشد، مبارزه معني ندارد و اگر اطمينان به آينده هم نباشد، انتظار معني ندارد. انتظار واقعي، با اطمينان و اعتماد ملازم است. كسي كه شما ميدانيد خواهد آمد، انتظارش را ميكشيد و انتظار كسي كه به آمدنش اعتماد و اطمينان نداريد، انتظاري حقيقي نيست. اعتماد، لازمهي انتظار است و اين هر دو، ملازم با اميد است و امروز اين اميد، امري لازم براي همهي ملتها و مردم دنيا ميباشد.دنيا در طول تاريخ طولاني بشر، ادوار سياه و تاريكي به خود ديده است; اما بدون شك، يكي از تاريكترين ادوار زندگي بشر و تلخترين روزگارهاي عمومي مردم عالم، همين روزگار كنوني است كه در آن هيچ ترديدي نبايد كرد و اين بهخاطر تسلط روزافزون قدرتهاي شيطاني و بزرگ عالم بر زندگي انسانهاست.اگر شما به وضع دنيا نگاه كنيد، قضيه روشن ميشود. در دنيا، قدرتها عالم را بين خودشان تقسيم كرده بودند و روزبهروز تسلط و تصرف قدرتهاي بزرگ نسبت به مناطق گوناگون عالم، سختتر و سنگينتر شده است. مثلا امروز دخالت قدرت شيطاني و طاغوتي امريكا در زندگي ملتها، از هميشه بيشتر است. در همهي شؤون عمده و اساسي ملتها دخالت ميكنند و اين دخالت، منحصر به مسايل اقتصادي ملتها نيست; بلكه در فرهنگ و سياست و ادارهي امور و تعيين مديران امور كشورها نيز دخالت ميكنند. اگر كساني در جوامع گوناگون اوضاع را نفهمند و ندانند، راحت زندگي ميكنند; اما صاحبان فكر و افراد هوشمند و روشنفكر و كساني كه ميفهمند قدرتهاي طاغوتي با زندگي و سرنوشت آنها چه ميكنند، حقيقتا دنيا براي آنها تيره و تار است و زنداني بيش نيست. "ضاقت عليهمالارض بما رحبت". حقيقتا انسانهاي هوشمند در بسياري از مناطق دنيا، اينگونه زندگي ميكنند. اگر در دلها اميد به روزگار روشن باشد، مبارزه ممكن است و اگر اميد بميرد، مبارزه و حركت به سمت صلاح هم خواهد مرد.واقعيت ديگر آن است كه امروز ما در دنيا شاهد بيداري ملتها هم هستيم. درست است كه با پيشرفت وسايل جديد و تلويزيون و راديو و تبليغات و پول و امكانات صنعتي و غيره، تسلط قدرتهاي استكباري بر ملتها و بر شؤون آنها روزبهروز بيشتر شده است; اما سنت الهي بر اين قرار گرفته كه ملتها هم بيدار بشوند و ما امروز ميبينيم كه ملتها هم روزبهروز بيدار ميشوند و اين به خاطر اميدي است كه آنها به آينده پيدا كردهاند.اميد، در حال بيدار كردن ملتهاست. بدون شك، مهمترين وسيلهي اميد براي ملتها در ده سال اخير، پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، تشكيل حكومت مردم، تأسيس حكومت "نه شرقي و نه غربي" و پيشرفت سياست مقاومت در مقابل قدرتهاي استكباري بود. اين وقايع، به مردم دنيا ـ خصوصا مسلمانان ـ اميد بخشيد و آنها را بيدار كرد. اين، صنع الهي و قدرت خدا بود.چهقدر تبليغات جهاني اين جملهي امام عزيز و فقيدمان را كوبيدند كه فرموده بودند: "ما انقلابمان را به همهي عالم صادر خواهيم كرد". صدور انقلاب به معناي اين نبود كه ما برميخيزيم و با قوت و قدرت به اين طرف و آن طرف ميرويم و جنگ راه مياندازيم و مردم را به شورش و انقلاب وادار ميكنيم; مقصود امام به هيچوجه اين نبود. اين كار جزو سياستها و اصول ما نيست; بلكه مردود است. آنها اين جمله را اينگونه معنا كردند و آن را كوبيدند.معناي صدور انقلاب اين است كه ملتهاي دنيا ببينند يك ملت، با قدرت خود و با اتكاء به اراده و عزم خويش و با توكل به خدا ميتواند ايستادگي كند و تسليم نشود. اگر ملتها اين پايداري را ديدند، باور خواهند كرد و تشويق خواهند شد كه خودشان را از زير بار ظلم نجات بدهند. امروز شما واضحترين حركات مسلمين را در جاهايي ميبينيد كه سالهاي متمادي مسلمانهاي آنجا زير فشار بودند; مثل كشمير و ساير كشورهايي كه امروز مسلمانها سر بلندكردهاند. البته، بر اينها فشار خواهند آورد و فشار آوردند و ظلم كردند; اما فشار به معناي از بين بردن نتيجهي كار نيست. فشار قادر نيست كه يك حركت مستمر و متوكل بر خدا را متوقف بكند; بلكه گاهي فشار، آن حركت را وسيعتر هم خواهد كرد.شما اگر امروز به مردم فلسطين در داخل سرزمينهاي اشغالي نگاه كنيد، ميبينيد كه حقيقتا مردم با فشار مبارزه كردند. اين مبارزه در شرايط سختي در فلسطين انجام ميگيرد; اما مردم اين مبارزه را ادامه دادند. همين ملت افغانستان كه با سختيهاي بسيار مواجه شدند و در سرتاسر دنيا هيچكس نبود كه حتي يك روز به داد اينها برسد و به آنها كمك كند، تنها و مظلومانه جنگيدند و ايستادند و ادامه دادند. بقيهي ملتها هم همينگونهاند و اين از الگوي اسلام و جمهوري اسلامي در ايران ناشي ميشود. انقلاب، اينطور صادر ميشود و درس و تعليم و سرمشق براي ملتها به وجود ميآورد.آنچه كه امروز دستگاه استعماري امريكا و اذناب او و ساير دشمنان اسلام و انقلاب به دنبال آن هستند، اين است كه چهرهي مقاومت ملت ايران را در سطح جهان مخدوش كنند. مردم دنيا از مقاومت شما اميدوار شدند; چون ديدند شما ايستادگي كرديد و در مقابل فشار زانو نزديد. اگر دشمن بخواهد اميد را از مردم دنيا بگيرد، چهكار بايد كند؟ بايد به مردم دنيا وانمود كند كه ملت ايران نتوانستند پايداري كنند و مقاومتشان تمام شد. اگر ـ العياذ بالله امريكا و تبليغات غرب و استكبار بتوانند اين حرف را در دنيا به كرسي بنشانند كه ملت ايران هم با اين همه ادعا و هياهو، بالاخره نتوانست طاقت بياورد و به زانو درآمد، در اين صورت به مقصود خود رسيدهاند و در نتيجه همان اميدي كه در دلهاي مسلمانها و ملتها و مستضعفان بهوجود آمده بود، به يأس مبدل خواهد شد.اگر به تبليغات استكباري و امريكايي و غربي و صهيونيستي نگاه كنيد، خواهيد ديد كه تمام كارهاي آنها، روي همين يك نقطه متمركز است. به عبارت ديگر، هر چيزي كه نشاندهندهي اميد و مقاومت ملت ايران است، آن را منعكس نميكنند. آنها وحدت و شور و حماسهي مردم و حضور گستردهي ملت ما را در راهپيماييهاي عظيم 22 بهمن و ساير مناسبتها، عمدا منعكس نميكنند و خبر فعاليتها و پيشرفتها و تلاشهاي دولت جمهوري اسلامي را منتشر نميسازند و از وفاداري بينظير ملت ما نسبت به دستگاههاي مسؤول حرفي نميزنند و حتي خبر پيروزي ايران در مقابل كساني كه ادعاهاي حقوق بشري داشتند و پس از سفر نمايندهي سازمان ملل به ايران، ادعاهاي دشمنان انقلاب و منافقان را تأييد نكردند و آنها را در گزارش خود رسوا ساختند، در رسانههاي استكباري درست منعكس نشد.آنها كمال خباثت را در انعكاس حقايق روشن ملت ايران اعمال ميكنند; چون اگر مردم دنيا بفهمند كه در بيست و دوم بهمن بعد از رحلت امام، چنين حركت عظيمي انجام گرفت، اميدشان بيشتر خواهد شد. آنها نشانهي مقاومت ملت ايران را منعكس نميكنند. در دوران جنگ هم پيروزيهاي ملت ما را منعكس نميكردند. آن روزي كه رزمندگان سلحشور ما خرمشهر را پس گرفته بودند، خبر آنرا منعكس نكردند.به طور كلي، هر چيزي كه نشاندهندهي مقاومت و اميد و ايستادگي ملت ايران در مقابل قدرتهاست و به ملتهاي ديگر اميد ميدهد، آن را مكتوم نگه ميدارند و پخش نميكنند; اما بعكس، اگر چيزي موجب نااميدي ميشود، آن را منتشر ميكنند !فرض كنيد ناطقي در يك جا حرفي بزند و آماري به راست يا دروغ بدهد كه حكايت از يك نارسايي و نابساماني كند، ميبينيد تمام راديوهاي بيگانه آنرا پخش ميكنند !اگر كسي ادعا كند كه اختلاف و تفرقه هست، يا حرفي بزند كه بوي اختلاف و تفرقه در آن باشد، اين حرف و ادعا را با صدها زبان منعكس ميكنند تا نشان دهند كه در ايران اختلاف و تفرقه وجود دارد!با وجود ابتكار و پيشرفت در كارهاي شما و ورودتان در زمينههاي جديد علمي و عملي، راديوهاي بيگانه درصدد اين نيستند كه پيشرفتهاي جمهوري اسلامي در زمينههاي مختلف را به جهانيان منعكس نمايند; بلكه اگر نقاط ضعفي پيدا كنند، آن را ده برابر جلوه ميدهند; چون وضعيت شما مردم براي قدرتها دردسر خواهد داشت و در روحيهي ملتهاي ديگر اثر ميگذارد و قدرتهاي استكباري نميخواهند مقاومت و ادامهي حيات قدرتمندانهي شما، به ديگران اميد بدهد.البته، خداي متعال با ماست. در تمام مراحل اين دوران يازده سال، خداوند به ما كمك كرده و باز هم كمك او شامل حال ملت ايران خواهد بود ـ در اين ترديدي نيست ـ شرطش اين است كه در كارهاي خودمان، خدا را در نظر داشته باشيم; خصوصا ما مسؤولان و كساني كه كاري در اختيار آنهاست، سعي كنند كار را براي خدا و صلاح ملت، خوب انجام بدهند.ما كه منتظر امام زمان هستيم، بايد در جهتي كه حكومت امام زمان(عليهالاف التحيهوالثناءوعجلاللهتعاليفرجه) تشكيل خواهد شد، زندگي امروز را در همان جهت بسازيم و بنا كنيم. البته، ما كوچكتر از آن هستيم كه بتوانيم آن گونه بنايي را كه اولياي الهي ساختند يا خواهند ساخت، بنا كنيم; اما بايد در آن جهت تلاش و كار كنيم.مظهر عدل پروردگار، امام زمان(عج) است و ميدانيم كه بزرگترين خصوصيت امام زمان(عليهالصلاهوالسلام) ـ كه در دعاها و زيارات و روايات آمده است ـ عدالت ميباشد: "يملا الله به الارض قسطا و عدلا". ما بايد امروز جامعه را جامعهي عدالت بكنيم. در بناي يك جامعه، عدالت از همه چيز مهمتر است. عدالت، به معناي عدم تبعيض در حقوق و حدود و احكام است. عدالت، يعني كمك به مردم محروم و ضعيف. عدالت، يعني اين كه برنامهها و حركت كلي كشور، در جهت تأمين زندگي مستضعفان باشد. عدالت، به معناي اين است كه كساني كه در زير سايهي سنگين نظام طاغوتي، از حقوق خود محروم ماندند، به حقوقشان برسند. عدالت، يعني اينكه عدهي خاصي براي خودشان حق ويژهيي قايل نباشند. عدالت، يعني اينكه حقوق انساني و اجتماعي و عمومي و حدود الهي، يكسان بر مردم اجرا شود. اگر جلوي كساني كه با تكيه بر فريب و زور و يا بر اساس كارهاي ناصحيح و مبتني بر عقلهاي مادي و منحرف از معنويت، توانستند به چيزهايي كه حق آنها نبوده است، دست پيدا كنند، گرفته شود تا فرصتي براي ادامهي كار خود پيدا نكنند، عدالت تحقق پيدا كرده است.البته، كمك به مظلومان و محرومان، شامل كمكهاي فردي هم ميشود، اما قضيه بالاتر از اينهاست; زيرا تحقق زندگي عادلانه به اين است كه كمك نظام و تشكيلات و حركت آن، در جهت كمك به مستضعفان باشد. ما اگر در اين جهت، زندگي خود را پيش برديم و حركت كرديم، مطمئنا خداي متعال كمك خواهد كرد و قدرتهاي مادي نخواهند توانست با اين ترفندها و فريبها، ملت ما را از راه پرافتخار خود منصرف كنند و مقاومتش را بگيرند. انشاءالله روزبهروز مقاومت مردم بيشتر خواهد شد.اميدواريم به بركت دعاي وليعصر(ارواحنافداه) و با لطف و توجهات الهي، ملت ايران اين راه را با سلامت به آخرين گامهاي خود برسانند و دلهاي خانوادههاي محترم شهدا و جانبازان عزيزمان و بقيهي كساني كه در راه اين انقلاب آسيبهايي را متحمل شدهاند; شاد بشود و انشاءالله چشمهاي همه به زيارت وليعصر (ارواحنا فداه) روشن گردد.والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته