بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
، مبتنى است و اگر مبانى فكرى و عقيدتى اسلام را تبيين نكنيم و نتوانيم افراد را به بينش عميق اسلامى مسلّح كنيم ، نخواهيم توانست جامعه را به سوى تعالى سوق دهيم و ناچار محكوم به شكست خواهيم بود.ارائه و تبيين اصول معارف اسلامى بر مبناى استدلال و منطق از اهمّ وظايف دستگاه هاى فرهنگى جامعه است و به همين جهت در اعصار مختلف ، دانشمندان اسلامى با شيوه هاى مختلف ، عقايد اسلامى را تبيين نموده اند.گروه عقايد مركز تحقيقات اسلامى نيز، به نوبه خود، در اين زمينه اقدام نموده و با تهيّه متون مختلف براى تدريس در دوره هاى آموزشى ، به انجام اين مهم همّت گماشته است . نوشته حاضر يك دوره اعتقادات اسلامى است كه سعى شده در عين روان بودن متن ، جنبه استدلالى آن نيز رعايت شود. اميدواريم در تقويت مبانى فكرى و عقيدتى برادران وظيفه مؤ ثر باشد.از برادران مربّى و متربيان عزيز، خواهشمنديم نظرات و پيشنهادات خود را درباره متون اين مركز با ما در ميان بگذارند. توفيق همگان را از خداوند متعال خواستاريم .مركز تحقيقات اسلامى معاونت متون آموزشى و كمك آموزشى
جهان بينى
به برداشت و ديد كلى انسان از جهان و انسان ، جهان بينى گفته مى شود.
نقش جهان بينى
طرز تلقى و برداشت انسان از جهان و حوادث آن ، تاءثير گسترده و عميقى بر رفتار وى مى گذارد. اگر آدمى دنيا را جاى خواب و خوراك بداند و مسكن و خوراك و پوشاك ، شعار و آرمانش ، و در نهايت ، رفاه مادى مقصدش باشد، امورى برايش ارزش مى يابد كه او را بدان مقاصد برساند و همه تلاش و همت او، صرف يافتن خوراك و پوشاك مى گردد. معيار سنجش ارزش وجودى و انسانى هر فردى ، هدف او در زندگى است ، از اين رو حضرت على (ع ) مى فرمايد:(آن كس كه همتش به آن چيزى است كه داخل شكمش مى شود، ارزش او، آن چيزى است كه از او خارج مى شود.)(1)اگر آدمى جهان را عرصه آزمايش براى رشد و تكامل و رسيدن به درجه انسان كامل و مقام لقاى پروردگار بداند، مسائل ديگرى برايش ارزشمند مى شود و تلاش و كوشش او نيز متوجه آن هدف والا مى گردد.بنابراين ، نوع برداشت انسان از جهان و انسان ، تاءثير مستقيمى بر رفتار او دارد.
انواع جهان بينى
الف جهان بينى مادى : بعضى از افراد در تفكر خويش ، وجود را مساوى با ماده مى دانند و بر اين پندارند كه در جهان ، غير از مادّه و حاصل از مادّه چيزى وجود ندارد و در پيدايش جهان ، طرح قبلى ، هدف ، نقشه و حسابى در كار نبوده است و نيازى به آفريننده هم ندارد. تفسير و برداشت اين گروه را از جهان ، (جهان بينى مادى ) مى گويند.ب جهان بينى الهى : بعضى ديگر، جهان را تركيبى از ماده و غير ماده مى يابند كه هدفدار و همراه با طرح و نقشه است كه پديده هاى آن ، نيازمند به پديد آورنده بوده و پديد آورنده اش خداوند بى نياز است ، كه از ويژگى هاى ماده پيراسته است . اين نوع برداشت از جهان را، (جهان بينى الهى ) مى گويند.
جهان بينى مادى و مهمترين مواضع آن
الف در جهان بينى مادى ، جهان آغاز و انجام مشخص و روشنى ندارد و در پيدايش آن ، طرح و نقشه اى در كار نبوده است . از ديدگاه اين گروه آگاهى ، شعور و اراده اى بر هستى حاكميت ندارد و جهان هستى دستخوش تصادفات بى شعور ماده است .ب انسان چون پرِ كاهى ، اسير تندباد حوادث طبيعت و جامعه است و كمترين اراده اى از خود ندارد. سرآغاز خود را در گذشته تاريك مى بيند و هدفى ارزشمند در پهنه گيتى به چشم وى نمى خورد.ج جهان آغاز و فرجامى تاريك دارد كه در ميانه آن هم فروغى وجود ندارد. انسان ، سرزده و بدون هدف ، از ماده به وجود آمده و در اين پهنه تاريك قدم نهاده و ديگر بار بدان باز خواهد گشت . تلاش و كوشش او از مرز ماده فراتر نخواهد رفت و انسان و فرايند زندگى او با همه سعى و تلاشش در محدوده ماده بى شعور و بى