بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
دلاورى و شـجـاعـت حـمـزه در مـيـدان هـاى رزم بـى نـظـير بود. او همواره احاطه لازم را بر جريان عـمـليـات در مـيدان نبرد داشت و به موقع ، به يارى همرزمان خود مى شتافت . جريان دفع حمله يكى از مشركان كه با امام على (ع ) درگير بود، گوياى اين موضوع است .(107) در مـيـان هـفـتاد تن از كشته هاى كفار، افرادى چون : عتبة بن ربيعه ، شيبة بن ربيعه ، طعيمة بن عدى ، ابوقيس بن الفاكه ، عمارة بن مخزوم ، عقيل بن الاسود و اسود بن عبدالاسد، توسط حمزه كشته شدند.(108) 5 - غـزوه بـنـى قينقاع :پيروزى مسلمانان در جنگ بدر ، حسادت دشمنان اسلام ، از جمله يهوديان مـديـنه را برانگيخت و دست به پيمان شكنى و اقدامات تحريك آميز عليه مسلمانان زدند. پيامبر اكرم (ص ) آنان را از كارهاى ناروا بر حذر داشت ولى آنان توجهى نكردند.در ايـن مـيـان ، يـك بـانـوى مـسـلمـان در بـازار زرگـران يـهـوديـان مـورد اهـانـت قـرار گرفت و عامل آن توسط يك مسلمان به قتل رسيد. يهوديان نيز شخص مسلمان را به انتقام از پا درآوردند.درنـتـيـجـه يـهـوديان با اين پيمان شكنى ، با مسلمانان وارد جنگ شدند و در دژ خود موضعگيرى كردند.پـيـامبر اكرم (ص ) نيروها را سازماندهى كرد و با پرچمدارى حمزه به آنان يورش برد و پس از مصادره اموال ، آنان را از مدينه تبعيد كرد.(109) 6 - نـبـرد احـد :كـفـار قريش ، پس از تحمل شكست سنگين در جنگ بدر، با هدف انتقامجويى ، به طرحريزى نبردى براى انهدام حكومت نوپاى نبوى پرداختند و آهنگ مدينه كردند، پيامبر اكرم با دريـافـت خـبـر، از يـاران نـظـرخـواهـى كـرد. در حـالى كـه عـده اى مـعـتـقـد بـه جـنـگ دفـاعـى در داخل مدينه بودند، گروهى چون : حمزه ، سعد بن عباده و نعمان بن مالك و برخى از قبيله اوس و خزرج عرض كردند :(يـا رسـول الله ! مـا از آن تـرس داريـم كـه دشـمن تصور كند ما از بيم روبرو شدن با آنان بـيـرون نـرفـتـه ايـم و ايـن سبب گستاخى آنان در برابر ما گردد. در روز بدر سيصد رزمنده داشـتـى ... و امـروز نـيروى بسيارى هستيم . ما آرزوى چنين روزى را داشتيم ... اكنون خداوند آن را به ما ارزانى داشته است .) حمزه با زبان روزه گفت :(سوگند به آنكه قرآن را بر تو نازل كرد! امروز دست به غذا نخواهم زد ، مگر آنكه بيرون از مدينه با شمشير خود بر دشمن بتازم .)(110) جـنگ در دامنه كوه اُحد درگرفت و تعدادى از پرچمداران و نيروهاى دشمن به دست امام على (ع ) و حـمـزه بـه هـلاكـت رسـيـدنـد. حـمـزه نـقـش تـعـيـين كننده اى در صحنه هاى نبرد داشت . او از معدود قـهـرمانانى بود كه در جنگ نشان بر خود مى نهاد. در اين جنگ ، پر عقابى را بر كلاهخود زد و به ميدان آمد.(111) در ميدان رزم ، به چيزى جُز خدا و انجام امر او توجه نداشت و كفار را ، هر چند از خويشاوندان او بودند، از دم تيغ مى گذراند. صفوان بن اميه با مشاهده نبرد شير خدا، حمزه گفت :(تا به امروز مردى را اين چنين نديده بودم كه بر خويشان خود بتازد.)(112) حـمزه شجاعانه به جلو مى تاخت و به پيش روى خود توجهى نداشت . در نتيجه ، هنگامى كه در گرماگرم نبرد پاى او لغزيد، توسط دشمنِ حاضر در كمين ، به شهادت رسيد.مـشـركـان كـه دل پـركـيـنـه اى از سـردار بزرگ سپاه نبوى (ص ) داشتند، پيكر مطهرش را مثله كـردنـد و هـنـد، مـادر مـعـاويـه ، جـگـرش را بـه دنـدان گـرفـت و بـه (آكـلة الاكباد) لقب يافت .(113) شـهـادت حـمـزه ، نـقـطـه اوج شـادى دشـمـن بـود و غـم جـانـكـاهـى بـر دل پـيـامـبـر خدا(ص ) نشاند.حضرت (ص ) با مشاهده پيكر مثله شده حمزه ، ناله اش بلند شد و گفت :(بزرگ تر از اين مصيبت نخواهم ديد.) پـيـامـبـر خـدا قـصـد انـتـقـام و مـقـابـله بـه مـثـل كـرد ولى آيـه نازل شد كه :... اگـر صـبـر كـنـيـد، براى صابران بهتر خواهد بود. پيامبر(ص ) اظهار كرد: (صبر خواهم كرد.)(114)و(115) بـا شـهـادت حـمـزه سـيـد الشـهـداء و سـايـر هـمـرزمـان آن سـردار ايـن آيـه بـر پـيـامـبـر(ص ) نازل شد:( وَ لا تـَحـْسـَبـَنَّ الَّذيـنَ قـُتـِلوُا فـى سـَبـيـلِ اللّهِ اَمـْواتـاً بـَلْ