سردار نبرد موته - اسوه های نظامی صدر اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسوه های نظامی صدر اسلام - نسخه متنی

محمد عباسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بـازگـشت مهاجران به مدينه شد. با ورود آنان به مدينه ، پيامبر اكرم (ص ) نيز پـيـروزمـنـدانـه و بـا غـنائم بسيار از نبرد خيبر بازگشت . حضرت از شنيدن خبر ورود مهاجران خرسند شد و به استقبال جعفر رفت و او را در آغوش گرفت و پيشانى اش را بوسيد و فرمود :

(نمى دانم به كدام يك خوشحال تر باشم ؟ به فتح خيبر يا رسيدن جعفر؟!)(132) آنـگـاه پس از كمى گفتگو با جعفر، وى را در كنار مسجد اسكان داد و از غنائم فتح خيبر به او و مهاجران سهمى بخشيد.(133)

سردار نبرد موته

بـا گـسـتـرش اسـلام و بـرقـرارى امـنـيـت نـسـبـى در حـجـاز، پـيـامـبـر اكـرم (ص ) در سـال هـشـتـم هـجرى ، حارث بن عمير اَزُدى را با نامه اى براى دعوت پادشاه بصرى اعزام كرد. شـرجـيـل ، فـرمـانـدار مرزى شام حارث را دستگير كرد و به وضع فجيعى به شهادت رساند. پـيـامـبـر(ص ) فـرمـان آمـاده باش داد و سپاهى به استعداد سه هزار نفر براى حركت به سوى مـرزهـاى شـام تـجـهيز كرد. حضرت ابتدا براى سپاه سخنرانى كرد و آنان را به رعايت قوانين اسـلامـى در جنگ سفارش كرد.(134) سپس جعفر را به خاطر لياقت و شجاعت و ايثارش به فرماندهى سپاه منصوب فرمود.(135) و پرچم سفيدى را به او سپرد و فرمود:

تـا هـمـان جـا كـه حـارث شـهيد شد، پيشروى كن و مردم آن سرزمين را به اسلام دعوت نما. اگر قبول نكردند، به يارى خدا با آنان بجنگيد.(136) شـرجـيـل با اطلاع از حركت سپاه اسلام و سلحشورى آنان ، يكصد هزار سرباز را به نوارمرزى اعـزام كـرد.

قيصر نيز يكصد هزار سرباز را به عنوان احتياط از روم در يكى از شهرهاى منطقه مستقر كرد.(137) در ايـن عمليات برون مرزى ، سپاه اسلام با سلاح ايمان و روحيه شهادت طلبى به پيش تاخت و در مـنطقه شارف با دشمن روبرو شد. آنان براى استفاده بهتر از شرايط منطقه نبرد، مقدارى عـقب نشينى كردند و در منطقه موته مستقر شدند. سردار سپاه نبوى به آرايش يگان ها پرداخت و در نبرد با دشمن رشادت هاى فراوانى ابراز كرد و هنگام محاصره و نبرد تن به تن ، اسب خود را پى كرد تا مورد استفاده دشمن قرار نگيرد. او با شجاعت به نبرد با دشمن پرداخت و پس از تحمل جراحات بسيار و قطع شدن دو دستش به شهادت رسيد.(138)

زيد بن حارثه

زيـد بـن حـارثه ، از اصحاب پيامبر اكرم (ص ) و سومين شخصيتى است كه پس از بعثت به آن حـضـرت ايـمـان آورد.(139) او از بـردگـانـى بود كه به دست پيامبر آزاد شد و با تـوجـه بـه عـلاقـه شـديـدش بـه آن حـضـرت ، و نـيـز بـرخـوردارى از مـحـبـت مـتـقـابل ، او را به فرزند خواندگى پذيرفت . از اين رو به زيد بن محمّد نيز شهرت يافت . بـا لغـو فـرزنـد خـوانـدگى از جانب خداوند، از آن پس به نام اصلى ، يعنى : زيد بن حارثه خـوانـده شـد . او از سـردارانى است كه با حمزه عقد اخوت بست .(140) و عاقبت در راه گسترش اهداف پيامبر(ص ) به شهادت رسيد.

زيد در غزوات

زيد در بيشتر جنگ ها شركت داشت و با حماسه و پايمردى موجب تشجيع و نشاط روحى رزمندگان بود. از جمله مى توان به موارد زير اشاره كرد :

1 - جـنگ بدر : در اين جنگ ، هر سه يا چهار نفر از رزمندگان با يك شتر در جبهه حضور يافتند و

/ 92