زيد در سرايا
شـجـاعـت و دلاورى زيـد و ليـاقـت و كـاردانـى او در انـجـام مـاءمـوريـت هـاى نـظـامـى مـوجـب شـد رسـول خـدا او را بـه نـُه سـريـه اعـزام كـنـد و در هـمـه آنـهـا، فـرمـاندهى رزمندگان را به وى سپارد.(145) آخرين و مهم ترين آنها، نبرد موته بود كه منجر به شهادت او گرديد.(146)شهادت سردار نبوى (ص )
در نـبـرد مـوتـه ، پـيـامـبـر اكـرم (ص )، زيـد را بـه جـانـشـيـن اول فرمانده سپاه منصوب فرمود.(147) پس از شهادت جعفر، زيد فرماندهى سپاه را بـه عـهـده گـرفت و با خشم بسيار در پيشاپيش سپاه توحيد به دشمن حمله كرد. رزمندگان با مشاهده رشادت سردار، تكبيرگويان به دشمن حمله ور شدند و تعداد زيادى از آنان را كشتند. در گـرمـاگـرم نـبرد، يكى از سران دشمن ، به كمين سردار سپاه نشست و با يك ضربه او را به شهادت رساند.عبد اللّه بن رواحه
عـبـدالله از اصـحـاب رسـول خـدا(ص ) و اسـوه هـاى نـظـامـى حكومت نبوى است كه در بسيارى از صـحـنـه هـا و حـوادث تـاريـخـى صـدر اسـلام حـضـور فـعـال داشـت . او از شـاعـران مـعـروف و نـويـسـنـدگـان مـعـدود آن عـصـر بـود. در پيمان عقبه حضور داشت و يكى از نقيبان دوزاده گانه بـود.(148) و در جـريـان اخـوت ، پـيـامـبـر(ص ) بـيـن او و مـقـداد عـقـد بـرادرى بـست .(149) افـزون بـر ايـنـهـا، مـقـام اطـاعـت و تـسـليـم عـبـدالله در بـرابـر اوامـر رسـول الله (150) ، بـيـزارى او از شـرك و بت پرستى (151) ، عبادت و پايبندى او به نوافل و مستحبات (152) ترس او از دوزخ (153) و بالاخره عـشـق او بـه شهادت درصحنه هاى نبردبادشمن ،(154)ازبرجستگى هاى بارزعبدالله بود.1 - عبدالله در صحنه هاى مختلف1 - در سـال دوم هـجـرت ، در جـنـگ بـدر شـركت كرد و پيامبر او را به همراه زيد بن حارثه به عنوان (مبشّر بدر) به مدينه فرستاد.(155) 2 - در سال چهارم ، در غزوه بدر الموعد، رسول خدا(ص )، او را در مدينه جانشين خود قرار داد تا در غياب او بر اوضاع مدينه نظارت و كنترل نمايد.(156) 3 - از مـاءمـوريـت هـاى عـبـدالله ، بـرآورد و وصـول مـاليات خرماى يهوديان خيبر بود. يك بار عبدالله ميزان خرماى پرداختى آنان را برآورد كرد. يهوديان خواستند او را با مقدارى زيورآلات تـطـمـيـع كـنـنـد تـا مـاليات كمترى بپردازند ولى عبدالله با صراحت آن را ردّ كرد و ماءموريت خويش را به خوبى انجام داد.(157) 4 - درسـال شـشـم هـجـرت ، پـيـامـبـر اكـرم (ص ) ، عـبـدالله را بـه فرماندهى سريّه اى براى سركوبى اُسَيْر بن زارم يهودى به خيبر فرستاد. عبدالله پس از مذاكره با اُسير، حاضر شد بـا چـنـد تـن از