شهادت محمد - اسوه های نظامی صدر اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسوه های نظامی صدر اسلام - نسخه متنی

محمد عباسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مـعـاويـه فـرسـتـاد كـه در آن فضائل اميرمؤ منان را ذكر كرد و ماهيت پليد معاويه را افشاء نمود.(184) نبرد با مخالفان : طرفداران عثمان در مصر و مخالفان داخلى ، در هنگام جنگ صفين ، از محمد مى تـرسـيدند و جراءت رويارويى و توطئه عليه او را نداشتند ولى پس از آنكه نتيجه به حكميت انجاميد ، آنان بر محمد جراءت يافتند و با او اعلام جنگ كردند.(185) مـحـمـد لشـگـرى را سـازمـانـدهى كرد و فرماندهى آن را به ابن جمهان بلوى و يزيد بن حارث كـنـانـى سـپـرد. آنـان بـه نبرد با مخالفان در منطقه (خربتا) پرداختند كه پس ‍ از درگيرى سـخـتـى ، آن دو به شهادت رسيدند. محمد مردى از بنى كلب را به فرماندهى برگزيد كه او نـيـز به شهادت رسيد. در نتيجه نيروهاى محمد شكست خوردند. معاويه با شنيدن آن ، عمروعاص را بـه سـركـردگـى شـامـيـان بـرگـزيـد و آنـان را بـه سـوى مـصـر گسيل كرد.(186) عـمـروعـاص در نـزديـكـى مصر مستقر شد. به تدريج هواداران عثمان به او پيوستند. سپس طى نـامـه اى از مـحـمـد خـواسـت كـه از مـصـر خـارج شـود و هـمراه با آن نامه معاويه را نيز براى او فرستاد. محمد آخرين وضعيت منطقه را به امام (ع ) گزارش ‍ كرد و دو نامه مذكور (نامه معاويه و عمروعاص ) را به حضور امام (ع ) فرستاد.

اميرمؤ منان (ع ) در پاسخ نوشت :

(... منطقه ات را محكم و استوار نگهدار. نيروهايت را گرد هم جمع كن . پاسداران و ديده بانانى بـر لشـگـرت بـگـمـار... در بـرابـر دشـمـنـت شـكـيـبـابـاش و بـا بـصـيـرت پـيـش بـرو. از دل با آنان نبرد كن ... پس رعد و برق آن دو [معاويه و عمروعاص ] و شوكتشان ترانشكند و به نـامـه هـاى آنـان پـاسـخ بـده ... زيـرا تـو هـمـه گـونـه گـفـتـارى بـراى پـاسـخ آنـان دارى .)(187) مـحـمـد پاسخى كوبنده به نامه هاى عمروعاص و معاويه داد. عمروعاص نبرد را آغاز كرد و وارد مـصـر شـد.

مـحـمد پس از سخنرانى براى مردم ، يگانى به استعداد دو هزار نفر به فرماندهى (كنانه ) به جنگ با عمروعاص فرستاد و خودش نيز فرماندهى دو هزار نفر باقيمانده را به عهده گرفت . نيروهاى كنانه به عنوان يگان پيشرو با عمروعاص درگير شد. عمروعاص چون دلاورى نـيـروهاى محمد را مشاهده كرد، از معاوية بن حديج [يكى ازسركردگان شاميان ] درخواست كـمـك كـرد. كـنـانـه در نـبردى نابرابر با انبوه شاميان دلاورانه جنگيد و سرانجام به شهادت رسيد.(188)

شهادت محمد

پـس از شهادت كنانه ، دشمن به سوى محمد حركت كرد. نيروهاى محمد از اطراف او پراكنده شده بـودنـد.

سـرانـجـام دشـمـن او را در حـالى كـه تشنگى بر او غالب شده بود در خرابه اى به اسـارت گـرفـت .

سنگدلى و بيرحمى شاميان موجب شد كه حتى از دادن آب به محمد امتناع كنند. محمد به معاوية بن حديج گفت :

اى پـسـر زن يـهـودى بـافنده ! ... خداوند است كه دوستان خود را سيراب و دشمنان را تشنه مى گـذارد... به خدا سوگند! اگر شمشيرم در دستم بود، نمى توانستيد اين گونه با من روبرو شويد.

دشـمـنـان شـقـى ، مـحـمـد را به طرز فجيعى به شهادت رسانده ،(189) سر او را از پيكرش جدا كردند و نزد معاويه به شام فرستادند.(190) شهادت محمد، امام على (ع ) را سخت غمگين كرد. حجاج بن غزيه انصارى از همراهان محمد و عبدالله بـن مـسـيـّب فـزارى بـازرس امـام (ع ) در شام به حضور آن حضرت رسيدند. انصارى گزارش شهادت محمد را به عرض رساند و فزارى ضمن گزارش خود گفت :

(اى امـيرمؤ منان ! من تاكنون سرور و خوشحالى مانند سرور شاميان از شنيدن خبر شهادت محمد نديده ام .) امام (ع ) فرمود :

(ولى انـدوه مـا در شـهـادت او، بـه انـدازه خـوشـحـالى آنـان ، بـلكـه چـنـد بـرابـر آن اسـت .(191)) امام (ع ) طى نامه اى خبر شهادت محمد را براى عبدالله بن عباس چنين نوشت :

مـصـر بـه دسـت دشـمـنان فتح شد و محمد بن ابى بكر (رحمة الله عليه ) به شهادت رسيد. ما بـراى رضـاى خـدا در ايـن شـهـادت صـبر پيشه خواهيم كرد. او فرزندى خيرخواه و كارگزارى سخت كوش و شمشيرى برّنده و پشتيبانى استوار و مدافع بود.(192)

/ 92