بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مـعـقل در همه شرايط مدافع خاندان عصمت و طهارت بود او هميشه براى حضور در جبهه پيشقدم و آمـاده شـهـادت بود. سرانجام در سال 43 هجرى ، به همراه سه هزار تن به نبرد با مستورد بن عـُلفـه خـارجى و مزدورانش شتافت و در جنگى تن به تن ، مستور سركرده خوارج را از پاى در آورد و خود نيز به شهادت رسيد.(421)
زياد بن خصفه
زياد بن خصفه تميمى ، از فرماندهان شايسته سپاه علوى بود كه از خالص ترين ياران اميرمؤ منان (ع ) و امام حسن (ع ) به شمار مى رفت .(422)
نبرد با قاسطين
زياد از فرماندهان لايق و پرچمدار سپاه علوى بود. توان رزمى و موقعيت زياد در سـپـاه بـه گونه اى بود كه اميرمومنان (ع ) يك بار مالك اشتر و بار ديگر زياد بن خصفه را بـه مـيـدان نـبـرد مـى فـرسـتـاد.(423) او در سـمـت فـرمـانـدهـى قـبـيـله بـكـر بـن وائل ، بـا قـوى تـريـن فـرمـانـده دشـمـن ، يـعـنـى ذوالكـلاع حميرى نبرد كرد كه در نتيجه به قتل حميرى و همقطار او عبيد الله بن عمر انجاميد.(424) دلاورى سردار سپاه و نيروهاى او در قتل دو تن از سركردگان قاسطين ، موجب تحقير و تضعيف نيروهاى دشمن شد.اميرمؤ منان (ع ) در يكى از مراحل نبرد با قاسطين ، هياءتى را كه زياد عضو آن بود جهت گفتگو نزد معاويه فرستاد. معاويه در صدد تطميع زياد برآمد زياد طى سخنان كوبنده اى به او گفت :... من از پروردگارم داراى بينشى استوارم و آنچه او به من ارزانى فرموده به آن آگاهم ....معاويه رو به عمروعاص كرد و گفت :(نشده است كه مردى از ما با مردى از آنان سخن بگويد و پاسخ خوب نشنود!...دل هاى همه آنان ، مانند دل يك مرد است .)(425) پس از اين نبرد، زياد نقش مهمى در اجراى فرمان اميرمؤ منان (ع ) در جذب و سـازمـانـدهـى نـيـروهـاى رزمـنـده داشـت . بـه طـورى كـه همدوش با ساير سرداران سپاه علوى ، چـهـل هزار رزمنده و شانزده هزار نفر از همپيمانان و بردگان آنان را سازماندهى و آماده اعزام به جبهه كرد.(426)
نبرد با مارقين
از اقدامات مهم زياد در نبرد با مارقين ، اجراى ماءموريت تعقيب خريت بن راشد اسـت . او دشـمـن را در مدائن غافلگيركرد. ابتدا با زيركى استعداد دشمن را به دست آورد و پس از بـه نـتـيجه نرسيدن مذاكره ، جنگ سختى بين آنان درگرفت كه تا شب ادامه داشت و منجر به هزيمت بقاياى دشمن از منطقه گرديد.زيـاد گـزارش مـاءمـوريت را براى اميرمؤ منان (ع ) فرستاد وخواستار تعقيب دشمن شد. امام (ع )، مـعـقـل و نـيـروهـايش را به تعقيب دشمن فرستاد و طى نامه اى ، زياد و رزمندگانش را ستود و از نبرد آنان به نيكى ياد كرد.(427) سـردار سـپـاه ، علاوه بر ابراز رشادت در ميدان نبرد، مشاور امام على (ع ) در بعضى امور بود.هـمـچـنـيـن در عصر امام حسن (ع ) با اعلام آمادگى براى جهاد با دشمن مراتب تعهد و وفادارى اش به امام (ع ) را ابراز كرد و موجب تصديق و دعاى خير آن حضرت شد.(428)
خلاصه درس
احـنـف بـن قـيـس و مـعـقـل بن قيس ، دو تن از سرداران عصر امامت بودند كه در مكتب اميرمؤ منان (ع ) تربيت شدند و كمالات بسيارى را كسب كردند و توانستند در طريق حق استوار بمانند. آن دو، در عـصـر خـلفـا بـه صـلاحديد امام (ع ) در فتوحات اسلامى شركت كردند و پس از استقرار حكومت عـلوى ، بـا نـاكـثـيـن ، قـاسـطـيـن و مـارقـين جنگيدند و در دفاع از نظام اسلامى كمترين ترديدى نداشتند. آن دو از فرماندهان برجسته و ياران برگزيده و شيفتگان اميرمؤ منان (ع ) بودند كه هـر كـدام مـسـؤ وليـت هـاى مهم نظامى در سپاه علوى به عهده داشتند. از ويژگى هاى بارز احنف و مـعـقـل ، شـنـاخـت و آگـاهـى