بصائر احياي امر به امر معروف و نهي از منکر
بصائر ـ ش19، سال سوم شفيعي مازندرانياحياي امر به امر معروف و نهي از منکر
امنيت جامعه يکي از اهداف اساسي حکومت است که بايد در تأمين آن همواره در تلاش بود. ولي با توجه به ابعاد مختلف امنيت از جمله، امنيت اقتصادي (حفظ مال)، جاني، فرهنگي و اخلاقي، حقوقي، فکري، سياسي و... حکومت به تنهايي نمي تواند از عهده اين مهم برآيد. از اين رو بر طبق دستور قرآن، بايد همگان همسو با حکومت دست به کار شوند. و با انجام اين مهم در تحقق امنيت همه جانبه در جامعه بکوشند و از آنجا که اين دو يکي از واجبات عقلي و شرعي(2) و بلکه از ضروريات دين است(1) و همگان بر آن حق نظارت دارند نيازمند اذن حکومت و ولي فقيه نيست.(3)قرآن در اين باره مي فرمايد: 1-الّذين ان مکّناهم في الارض اقاموا الصّلوة و آتوا الزکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبه الامور. (حج -41) «مؤمنان راستيــن کساني هستند که هنگـامي که آنــان را در زمين اقتدار و تمکن بخشيم، نماز را برپا مي دارند، زکات را اداء مي کنند، به انجــام نيکي ها فـــرمان مي دهند و از ارتکاب به منکرات پيشگيري مي نمايند. و سرانجام امور با خداست.» رسول خدا صلياللهعليهوآله فرمود: «امت من همواره در پيروزي و موفقيت به سر مي برند مادامي که نسبت به انجام نيکي ها اهتمام ورزند و نسبت به پيشگيري از منکرات احساس مسئوليت کرده، به ميدان آيند و در کارهاي شايسته نسبت به يکديگر همکاري و همياري داشته باشند. ولي اگربه وظيفه سنگين خود (نظارت همگاني) جامه عمل نپوشانند، بعضي از آنان بر بعضي ديگر غلبه کرده و يار و ياوري در زمين و آسمان براي آنان نخواهد بود.(4)» از آيه و روايات فوق استفاده مي شود که پرداختن به موضوع امر به معروف و نهي از منکر نيازمند قدرت و توان لازم است؛ که در صورت نبود آن، وجوبش نيز ساقط خواهد بود.(5) همچنين بدست مي آيد همگان از ملت و دولت در اين باره مسؤلند(6) و بايد به مسئوليت سنگين خويش عمل کنند. اين امر چنان عظيم و مهم است که ساير اعمال نيک در مقابل آن چندان مهم به حساب نمي آيند.(7) زيرا اقامه همه فرايض مرهون وجود آن بوده(8) و قوام وجودي شريعت به آن بستگي دارد(9) واهميت آن را از چگونگي کيفر ترک کنندگان آن در پيشگاه خدا نيز مي توان به دست آورد.(10) رسول خدا صلياللهعليهوآله نسبت به بي توجهي به اين مهم در جوامع اسلامي هشدارها داده و از جمله فرموده است: «چگونه ايد آن روزي که زنانتان فاسد و جوانانتان فاسق شوند و حال آنکه شما به امر به معروف و نهي از منکر نمي پردازيد؟ ياران با تعجب پرسيدند آيا چنين وضعي پيش خواهد آمد؟ رسول خدا صلياللهعليهوآله فرمود: آري، بلکه بدتر از آن، روزي است که امر به منکر و نهي از معروف کنيد! گفته شد آيا واقعاً چنين وضعي روي خواهد داد؟ پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله پاسخ داد: آري، بدتر از آن وقتي است که معروف منکر به حساب آيد و منکر، معروف پديدار گردد».(11) اميرالمؤمنين عليه السّلام نيز پيوسته در اين باره هشدار مي داد و مي فرمود: امر به معروف و نهي از منکر باعث مرگ زودرس شما نگشته، مايه کاهش رزق و روزي شما نمي شود، بلکه پاداش الهي شما را دو چندان مي کند.(12)شهداي فخ (امر به معروف)
در ميان سرداران شهيد اسلام، حسين بن علي از نوادگان امام حسن مجتبي عليه السّلام از جمله ناموراني است که پيامبر و يارانش برايشان گريستند. شهيدان فخ رادمرداني بسيار با فضيلت اند که در راه امر به معروف و نهي از منکر در فخ(13) به رهبري يکي از نوه هاي امام حسن مجتبي عليه السّلام به فوز عظيم شهادت نايل آمدند. شهداي فخ در نزد اهل بيت عليه السّلام از شأن و منزلت خاصي برخوردارند. تا آنجا که «بخاري» روايتي را از امام جواد عليه السّلام به اين مضمون نقل مي کند: لم يکن لنابعد الطف مصرع اعظم من فخ. «در پيش ما (اهل بيت) بعد از کربلا قتلگاهي گرانبارتر و دلخراش تر و عظيمتر از فخ، وجود ندارد.» ترديدي نسبت که گرانمايگي فخ، به سبب وجود شهداي گرانمايه اي است که در آن آرميده اند. آنان در زمان امام موسي بن جعفر عليه السّلام خروج کردند. مي گفتند: ما خرجنا حتي شاورنا موسي بن جعفر فامرنا بالخروج، «ما جز عليه ستم خروج نکرديم و جز با مشورت و راهنمايي امام موسي بن جعفر عليه السّلام اقدام ننموديم.» در عظمت اين شهدا توجه به اين نکته کافي است که پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله و اصحاب او در حال نماز، براي آنان گريستند. امام پنجم عليه السّلام فرمود: «رسول خدا عليه السّلام با اصحاب خود از فخ عبور مي کردند، پيامبر از مرکب فرو آمد و به نماز ايستاد و در رکعت دوم نماز گريست و همراهان نيز گريستند. پس از نماز، راز آن را جويا شدند، پيامبر صلياللهعليهوآله پاسخ داد: جبرئيل بر من نازل شد و گفت فرزندي از فرزندانت در اين مکان به قتل خواهد رسيد که پاداش يک شهيد کنار او همسنگ پاداش دو شهيد است.(14) آري پاداش شهيدان يکسان نيست و آن که در راه امر به معروف جان باخته باشد اجري دو چندان دارد. از همين روست که پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله افراد شهيد در رزم دريايي را بر سايرين ترجيح مي داد.(15) قرآن کريم در تأکيد بر امر به معروف و نهي از منکر مي فرمايد: «يا ايهاالذين آمنوا عليکم انفسکم.» (مائده-105) اين آيه داراي معاني گوناگون است: 1-« اي کساني که ايمان آورده ايد مواظب باشيد که هواي نفس باعث انحطاط و سقوط شما نگردد.» 2-مراد از نفس، هواي نفس نيست، بلکه به معني جانهاست، همچنانکه آمده است «و خلقکم من نفس واحدة». پس معني آن اين است که يکديگر را مواظب باشيد، تا انسانهاي مؤمن در صراط ايمان پايدار بمانند و افراد فاسق، مؤمنان را گمراه نسازند. بر اين اساس مسئله امر به معروف و نهي از منکر، بهترين موضوع مورد نظر اين آيه خواهد بود. صاحب تفسير معروف مجمع البيان در ذيل آيه ذکر شده (مائده-105) مي نويسد: «اين آيه مؤکدترين آيه اي است که در باره وجوب امر به معروف و نهي از منکر وجود دارد. چون خداوند با اين آيه به مؤمنان خطاب کرده است که «عليکم انفسکم» يعني بر شما باد مواظبت از اهل دينتان.»(16)تأکيد پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله
راوي نقل مي کند: «سمعت عن رسول الله صلياللهعليهوآله يقول: من رأي منکم منکراً فليغّير بيده فان لم يستطع فبلسانه فان لم يستطع فبقلبه و ذالک اضعف الايمان».(17) از رسول الله صلياللهعليهوآله شنيدم که مي فرمود: هر کس از شما منکري را ديد، بايد آن را تغيير دهد. اگر توانست با زبانش و اگر نتوانست با قلبش اين کار را انجام دهد و اين پايين ترين مرحله ايمان است. قال ابن عباس: «کانوا بنوا اسرائيل ثلاث فرق: فرقة اعتدوا في السبت و فرقة نهو هم و لکن لم يدعوا مجالستهم و لاموا کلتهم- و فرقه لمارأ و هم يعتدون ارتحلو عنهم و بقية الفرقتان المعتدية و الناهية المخالط فلعنوا جميعاً». ابن عباس گفت: بني اسرائيل سه فرقه بودند: يکي از فرقه ها در روز شنبه نافرماني مي کردند؛ و فرقه اي بودند که ايشان را نهي مي کردند اما در مجالس آنها شرکت مي کردند و با آنها مي خوردند؛ و فرقـه اي بودند که وقتي فرقه اول را مي ديــدند از آنها دوري مي جستند. از فرمايشات حضرت علي عليه السّلام: «الناس ابناء مايحسنون»:(18) مردم بنده احسانند. «جهل المرء بعيوبه من اکبر ذنوبه».(19) جهل و ناآگاهي شخص به عيوبش از گناهنانش بزرگتر است.1. ر.ک: امام خميني (ره)، تحريرالوسيله، ج1، ص 363. 2. همان. 3. ر.ک: شيخ طوسي، المختلف، ج1، ص 339. «وکان المرتضي يقول يجوز ذالک بغير اذن الامام و الأقرب ما قاله السيد.» 4. ر.ک: حرعاملي، وسايل الشيعه، ج 11، ص 398 و 399، رساله عمليه، در همين موضوع. 5. همان. 6. ر.ک: المعجم المفهرس لألفاظ الحديث النبوي، ماده رعي. 7. اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود: همه اعمال نيک حتي جهاد در راه خدا در برابر عظمت امر به معروف و نهي از منکر همانند کميت و مقدار آب دهان در مقابل درياي پهناورند! (نهج البلاغه، حکمت 376). 8. امام باقر عليه السّلام فرمود: ان الامر بالمعروف و النهي عن المنکر فريضة عظيمة بها تقام الفرايض. «امر به معروف و نهي از منکر فريضه بزرگي است که در پرتو آن ساير فريضه ها اقامه مي شوند.» (ر.ک: تفسير صافي، ذيل آيه 105). 9. غرر الحکم: قوام الشريعة، الامر بالمعروف و النهي عن المنکر و اقامة الحدود. 10. ر.ک: تفسير صافي، ذيل آيه 105 آل عمران، تفسير نمونه، ج3، ص 37 و وسائل الشيعه، ج 11، ص 398. 11. ر.ک: وسايل الشيعه، ج11، ص 396 و 397. 12. غررالحکم. 13. منطقه اي در حوالي مکه. 14. قاموس الرجال، علامه تستري رحمه الله، ج3، ص303. 15. ر.ک: ابن اثير، النهايه، ج5، ماده وکف. 16. مجمع البيان، ج3، ص 392. 17. رياض الصالحين، حيث 184، ص 153. 18. بحارالانوار، ج 77، ص420. 19. همان، ص419.