العاده است . فىء يعنى رجوع . چيزى كه رفته و بازگشته
حالت بازگشتش ((فىء )) مى گويند سايه را تا وقتى
كه آفتاب رو به بلندى است ( تا ظهر ) كه به تدريج سايه كوچك مى شود
((ظل )) مى گويند
از آن به بعد كه باز
سايه بر مى گردد و رو به درازى مى رود آن را ((فىء )) قرآن مالى را كه از كفار حربى گرفته مى شود اسمش را
مى گذارد ((فىء )) يعنى آن كه به جاى اصلى خودش برگشته است
يعنى او را غاصب مى شمارد . با فلسفه قرآن
مطلب كامل و روشن است
چون هر چه هست از آن خداست
همه چيز مال خداست و خدا در اين عالم بشر را براى
مقصدى خلق كرده است كه آن مقصد توحيد است و استفاده از سفره الهى آن قدر براى انسان جايز است كه با
هدف صاحب اصلى موافق و هماهنگ باشد . از نظر اسلام كسى كه كافر بالله العظيم است مالك حقيقى نيست
در
واقع آنچه را كه مى خورد مثل كسى است كه از نظر قانونى مال غصبى را دارد مى خورد اين مال وقتى كه به
مسلم بر مى گردد ((فىء )) است .
سخن پيغمبر اكرم صلي الله عليه و سلم درباره حكمت و علم
اينجا من دو تعبير دارميكى از قرآن يكى از حديث
خيلى جالب است ! اين تعبير راجع به مال است
يك
تعبير هم راجع به علم داريم . آن تعبير راجع به علم خيلى عجيب است ! جمله معروفى است كه پيغمبر اكرم
فرموده و مكرر از ايشان روايت شده و از امير المؤمنين با تعبيرات مختلف مكرر روايت شده
كه خلاصه همه
آنها اين است :((الحكمة ضالة المؤمن يأخذها اينما وجدها )) حكمت - يعنى علم
علمى كه محكم باشد
ينى
علمى كه تخيل و واهى نباشد
حقيقت
مطابق واقع باشد
علم درست - گمشده مؤمن است . مؤمن هر جا كه حكمت
را پيدا كند گمشده خود را پيدا كرده ((و لو عند مشرك )) و لو نزد يك مشرك .