افرادى كه امر بر آنها مشتبه شده است - آشنایی با قرآن جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با قرآن - جلد 8

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

افرادى كه امر بر آنها مشتبه شده است

بعد مى فرمايد :

" ( و ماويهم جهنم و بئس المصير )"

جايگاهشان جهنم است
و جهنم بد گرديدن گاهى است .

اشاره به يك نكته علاوه اى است
و نكته اين است :

گاهى دو گروه مسلمان ممكن است در اثر سوتفاهم رو در روى يكديگر قرار بگيرند و با
يكديگر بجنگند . اگر گناهى هست مربوط به يك عده از افراد معين مثل سران است . اينها روى اعتقاد اسلامى
با آنها مى جنگند و آنها هم روى اعتقاد اسلامى با اينها مى جنگند .

لازم نيست امر بر هر دو طرف مشتبه
شده باشد
بر يك طرف امر مشتبه شده است و از اشتباه هم نمى شود او را بيرون آورد .

ولى آن طرفى كه آگاه
است چه بايد بكند ؟

آيا آن طرف آگاه بايد بگويد اينها اشتباه كرده اند و تقصيرى ندارند پس بايد آنها
را آزاد بگذاريم ؟
!

به تعبير اميرالمومنين عليه السلام آن وقت مثل سگ هار مى شوند . سگ هار را آزاد
بگذارى اين را مى گيرد هار مى كند
آن را مى گيرد هار مى كند .

اينجا مساله اينكه او مقصر است يا مقصر
نيست مطرح نيست
مساله مصلحت مسلمين مطرح است . اگر به صورت سگ هار درآمده است ولو اينكه منشاش
اشتباهكارى است كلك او را هم بايد كند ولو در آن دنيا خدا او را معذب نكند .

درباره بسيارى از خوارج كه على عليه السلام با آنها جنگيد اين حرف را مى شود زد . اميرالمومنين تصريح
كرد كه اينها جستجوگر حق بودند ولى به اشتباه افتادند .

فرمود : فرق اينها با اصحاب معاويه اين است كه
اصحاب معاويه از اول جستجوگر باطل بودند و به باطلشان رسيدند ولى اينها جستجوگر حق بودند و به حق
نرسيدند .

( فليس من طلب الحق فاخطاه كمن طلب الباطل فادركه ) .(1)

ولى حال كه اين طور شده است تبديل شده
به يك مار " افسون برندار "
جاهلهايى كه روى عقيده كار مى كنند و
در اشتباه هستند
اينها به صورت مارهاى افسون برندارى درمىآيند كه اهل دنيا اگر جمع شوند نمى توانند
آنها را منصرف كنند .


1. نهج البلاغه خطبه . 60


/ 327