داستان عابد و ملك - آشنایی با قرآن جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با قرآن - جلد 8

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين است كه در حديث آمده است كه خدا مى فرمايد :

" ( ليبلوكم ايكم احسن عملا ) "

و
نفرموده :

" اكثر عملا "
چون " احسن عملا " يعنى " اصوب عملا " آن كه جنبه صواب بودنش بيشتر باشد .

حال
چطور مى شود كه يك عمل از نظر صواب بودن و كيفيت
يعنى از نظر روح و معنا و معرفت خدا و صداقت و اخلاص
درجه اش بالا مى رود ؟

داستان عابد و ملك

اين حديث در اصول كافى است كه بعضى از ملائكه عابدى را در دامنه كوهسارى مى ديدند كه آنى از عبادت
فارغ نيست . بعد آن ملائكه يا آن ملك بر غيب اين شخص يعنى بر آنچه كه ما مى گوييم نامه عمل
بر باطنش
بر حقيقت كارش
بر جزا و پاداش او اطلاع پيدا كرد
ديد او جزا و پاداش بسيار اندكى دارد
و تعجب كرد
آدمى كه جز عبادت كارى ندارد چرا اينقدر پاداشش كم است ؟
!

از خداى متعال سوال كرد :

خدايا اين عابد
چرا اينقدر پاداشش كم است ؟

به او وحى رسيد كه برو او را امتحان كن
به اينكه به صورت يك انسان مجسم شو
مدتى پيش او باش تا از نزديك او را بشناسى
آنوقت ما جوابت را مى دهيم .

او به صورت يك انسان درآمد و
رفت در نزديكى او
او هم شروع كرد به عبادت كردن . مدتى با او هم شكلى كرد تا كم كم با او انس گرفت و
توانست باب سخن را با او باز كند .

يك وقت اين ملك رو كرد به اين عابد
نگاه كرد به آن دره و آن دشت كه
خيلى سبز و خرم بود و سبزه زيادى داشت و گفت :

عجب جاى باصفايى است
چه جاى خوبى است براى عبادت !

عابد
جواب داد :

بله
چه جاى خوبى است
ولى يك غصه
هميشه در دل من هست و از اين غصه خيلى ناراحتم .

/ 327