بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ولى جمله اى گفت كه : امان از نقاش در حساب . اين شخص بازارى بوده و معناى اين كلمه را نفهميده بود . يك وقت هست انسان معنى يك كلمه را قبلا مى داند . او اصلا معناى اين جمله را كه در خواب به او گفته بودند نفهميده بود بعد در بيدارى آمده بود پرسيده بود كه نقاش در حساب يعنى چه ؟يعنى حساب را دقيق رسيدن . يك حسابهايى را دقيق به انسان مى رسند كه آدم خودش توجه ندارد و با خودش خيال مى كند كه يك انبار عمل صالح فرستاده ايم و ديگر كار ما درست است . نمى داند وقتى كه تفتيش بشود و نقاش بشود همه اينها مثل كالايى است كه اين كالا را مثلا بيد يا سن زده باشد .مرحوم آقاى بروجردى ( رضوان الله عليه ) در همان مرض فوتشان عده اى از اطرافيانشان حضور داشتند آنها گفتند يك حالت غمناكى به خود گرفته بود و بعد گفت : رفتيم و عملى انجام نداديم رفتيم و دست خالى رفتيم . يكى از اصحاب گفته بود : آقا شما اين حرف را مى زنيد ؟ !شما ديگر چرا ؟ !شما الحمدلله كسى هستيد كه حوزه علميه را احيا كرديد شما چقدر مسجد ساختيد چقدر مدرسه ساختيد چنين كرديد چنان كرديد .ايشان حرفى نزد جز يك جمله اى كه در حديث است فرمود : ( " خلص العمل فان الناقد بصير بصير " ) عمل را خالص كن كه نقد كن آن نقاش آن مناقش بسيار دقيق و بيناست . و چه اشتباه بزرگى است كه انسان چنين توهمى در خيالش پيدا بشود و بگويد : من از مغفرت خداى متعال بى نيازم ما كه كار بدى نكرديم كه بخواهد ما را بيامرزد حالا طلبهايمان را مى خواهيم از او وصول كنيم . اين احمقانه ترين حرفى است كه يك بنده در مسائل الهى و در رابطه اش با پروردگار بگويد .