باقى مى ماند كه براى تشبيه كردن زمين به يك امر ساكن و آرام
آيا چيز ديگرى نبود كه بيايند به شتر رام و راهوار تشبيه كنند ؟
. . . ( 1 ) خداست كه اين زمين را براى شما
يك مركب سائر و در حال حركت قرار داد
اما رام و هموار
مثل يك قطار ( البته در مقايسه با مركوبهاى
ديگر خودمان ) كه در حالى كه دارد حركت مى كند
شما در آن حركت مى كنيد . يك هواپيما در يك شرايط خاصى
وقتى كه روى خط افقى حركت مى كند
انسان حس نمى كند كه اصلا حركت مى كند
شما در آن حركت مى كنيد در
حالى كه آن هم حركت خودش را دارد انجام مى دهد . گفته اند اين ( تشبيه زمين به ذلول ) اشاره به حركت زمين
است . ( امنتم من فى السماء ان يخسف بكم الارض فاذا هى تمور. ام امنتم من فى السماء ان يرسل عليكم
حاصبا فستعلمون كيف نذير ).
نيروى حيات
حاكم بر قوانين عالم
بعضى ها خيال مى كنند كه وضع موجود در طبيعت يك وضع صددرصد مكانيكى و صددرصد رياضى است
يعنى يك
امرى است كه خلاف آنچه الان وجود دارد ممكن نيست و محال است
همين طور كه " پنج پنج تا بيست و پنج تا " و
فرض اينكه پنج پنج تا بيست و شش تا يا بيست و چهارتا باشد
فرض يك امر محال است .ولى اين فلسفه يك فلسفه مردودى است . خير
عوامل مكانيكى بر جهان حكمفرما هست ولى عوامل ديگرى هم بر
جهان حكومت مى كند .
[1. چند ثانيه اى از سخنان استاد روى نوار ضبط نشده است] .