بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مثل اين است كه بر بدن ما عواملى كه با فرمول رياضى حكمفرماست وجود دارد مثلا قوه ثقل قوه جاذبه . اين قوه جاذبه يك قوه اى است كه طرز عملش نظير طرز عمل امور رياضى است يعنى اگر جرم بدن ما فلان مقدار و فاصله مان تا مركز زمين فلان مقدار باشد حتما ثقل و سنگينى معينى داريم كه از آن حد نه يك ذره بيشتر است نه يك ذره كمتر .از نظر اقتضاى قوه جاذبه زمين ما اگر روى سقف باشيم و پايمان را كنار پشت بام بگذاريم فورا مى افتيم . و اگر در عالم قانونى غير از اين قانون نمى بود همين بود . ولى عوامل ديگرى هم غير از اين قوانين وجود دارد . ساده ترينش قوانين حيات است . ( قوانين حيات را گاهى مى خواستند بر همين اساسهاى مكانيكى توجيه كنند ولى قابل توجيه نيست . ) همين موجودات كه محكوم اين قوانين هستند همين قدر كه نيروى حيات بر اينها مسلط شد نيروى حيات بر اينها حكومت مى كند .( آن قانون به جاى خودش خاصيتش را دارد و تخلف نشده است )يعنى[ نيروى حيات] يك نيروى فوق نيرو است . مثلا وقتى كه شما يك نهال را در زمين مى كاريد بعد مى بينيد چطور اين ريشه هاى ضعيف ماده غذايى سنگين را كه به طبع خودش سنگين است از زير زمين مى كشد و تا سر درخت بالا مى برد چون يك قوه و نيروى ديگر حاكم است .