معنى توحيد
( امن هذا الذى هو جند لكم ينصركم من دون الرحمن ان الكافرون الا فى غرور ). اساس توحيد و اساس دعوتانبيا بر اين است كه انسان يك ديد نافذى پيدا كند و از همه اسباب عبور كند و مسبب همه اسباب را ببيند .گفت :
ديده اى خواهم سبب سوراخ كن
از سبب سازيش من سودائيم
وز سبب سوزيش سوفسطائيم
تا سبب را بركند از بيخ و بن
وز سبب سوزيش سوفسطائيم
وز سبب سوزيش سوفسطائيم
اميرالمومنين زمام همه امور به دست اوست كه تعبير عالى و لطيفى است : ( " علما بان ازمه الامور بيدك "
)( (1) در نظر داشته باشد . " زمام همه امور به دست اوست " يعنى جريانهاى عالم
نظام اسباب و مسببات
كار
خودشان را انجام مى دهند ولى همه اينها حكم يك قافله اى را دارد كه مهار آن قافله به دست يك نفر است .اين تشبيه قهرا نمى تواند تشبيه كاملى باشد : مثل يك هواپيمايى كه حركت مى كند ولى اختيار اين
هواپيما در دست يك نفر است
به راست ببرد
به چپ ببرد
كج كند
راست كند
بالا ببرد
پايين ببرد
خاموش كند
احيانا اگر دلش بخواهد ساقطش كند . زمام و مهار همه اينها در دست اوست . اين است كه انسان
نبايد اعتمادش جز به خدا
باشد .
1. نهج البلاغه فيض الاسلام
خطبه . 218