بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
در مدينه هم پيغمبر همان چهره يك انسان كامل و جامع[ را داشت ] يعنى قرآن هم تكيه دارد روى كتاب و دعوت و هم روى عدالت و هم [ مى گويد] در آنجا كه كتاب و دعوت عدالت را برقرار نمى كند بايد دست به شمشير برد. ( و انزلنا الحديد فيه باس شديد و منافع للناس ) .(1) حال يكى از آن ادله را عرض مى كنم . اگر كسى در آيات مكى دقت كند ( اينها اعجاز قرآن است كه قرآن چگونه هميشه پيشاپيش طورى حرف مى زند كه جواب اين حرفها داده شود ) مى فهمد كه يك آينده دست به سوى قدرت و شمشير بردن وجود دارد يعنى اين طور نيست كه پيغمبر در مكه يك راه را مى رفت بعد به مدينه آمد راهش را عوض كرد نشان مى دهد همان راهى را كه در مدينه رفت در مكه بيان مى كند . يكى همين جاست . در مكه مى گويد : " ( سنسمه على الخرطوم )" اينها چاره اى ندارند جز اينكه بايد اين دماغهاى مانند خرطوم اينها به خاك ماليده شود . در سوره طور هم كه آن نيز مكى است آياتى است كه چنين اشاراتى در آن هست . از همه صريحتر سوره مباركه والعاديات است آن خيلى عجيب است . سوره والعاديات از سوره هاى كوچك مكى است و آهنگ مكى هم دارد چون سوره هاى مكى همه با آيات كوتاه و حماسى است . مسلم در همان زمان كه اين سوره در مكه نازل شده بسيارى از مسلمين بوده اند كه مى دانسته اند رو به چه جهتى دارند مى روند و شايد از كفار قريش هم فهميدند . قرآن مى گويد : ( و العاديات ضبحا فالموريات قدحا فالمغيرات صبحا فاثرن به نقعا فوسطن به جمعا ان الانسان لربه لكنود و إنه على ذلك لشهيد و إنه لحب الخير لشديد افلا يعلم اذا بعثر ما فى القبور و حصل ما فى الصدور إن ربهم بهم يومئذ لخبير ) .(2) 1 . حديد . 25 2 . مقدار كمى از آخر بحث روى نوار ضبط نشده است .