پاها كشف مى شود . اين جمله در زبان عربى همين طور كه كشاف و ديگران گفته اند كنايه است
يعنى روزى كه
كار در نهايت درجه شدت پيدا مى كند . مثل آنچه ما مى گوييم " آن روزى كه پاچه ها را بايد بالا زد " كه
وقتى انسان پاچه را بالا مى زند ساق پا معلوم است . آن روزى كه پاچه هاى پاها بايد بالا زده شود
كنايه
از اين است : روزى كه هر كسى جز با نيروى عمل خودش كارى نمى تواند انجام دهد
روزى كه اين خيالات و
اوهام بايد دور ريخته شود .
قيامت
نتيجه ملكات انسان
و در آن روز مردم خوانده مى شوند به سجده كردن ولى اينها ديگر قدرت سجده كردن ندارند . مكرر گفته ايم آنچه در قيامت ظهور مى كند نتيجه ملكاتى است كه انسانها در دنيا كسب مى كنند
با اين تفاوت كه ملكاتى
كه انسان در دنيا كسب مى كند اگرچه عمل به خلافش خيلى دشوار است ولى انسان تا در دنيا هست باز امكان
اينكه برخلاف ملكات خودش عمل كند برايش وجود دارد
چون دار
دار عمل است
دار قوه و استعداد است
دار
فعليت محض نيست . به هر اندازه كه ملكات خوب انسان در اين دنيا فعليت پيدا كند امكان اينكه كار بد از
انسان سر بزند ضعيفتر است ولى امر ناممكنى نيست . آن عادلترين عادلها هم امكان اينكه يك معصيت از او
سر بزند هست .فقط مقام عصمت يك مقام بالاترى است كه ديگر روى آن نمى شود حرف زد و الا عادلترين عادلها هم امكان
لغزش در آنها هست .