بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
پيش فرض بودن اعتبار استدلال عقلي يا بالذات بودن آن با توجّه به اين که علوم نقلي به برهان عقلي بستگي دارد و علوم عقل نظري نيز به بديهي وابسته است، لازم است تأمل شود که اعتبار و حجيت بديهي به چه امري است؛ آيا ذاتي است يا به جايي وابسته است؟ با توجه به تحليل گذشته، حجيت بديهي به جايي اتّکا ندارد؛ يعني بديهي يک پيش فرض نيست؛ زيرا اگر پيش فرض باشد و به جايي تکيه نداشته باشد، چيزي غير از سفسطه و شک نخواهد بود.به بيان ديگر، ما قضيه بديهي را «مفروض الحجة» در نظر مي گيريم و قضيه نظري را به آن « مفروض الحجة» ارجاع مي دهيم. پس، حجيت بديهي به چيست؟ و به ديگر سخن، ما وحي را به پشتوانه عقل اثبات مي کنيم يعني مي گوييم که جهان خدايي دارد و آن خدا اسماي حسنايي دارد و يکي از از اسماي حسناي خدا حکيم و هادي است و خداي حکيم و هادي، بشر را بدون راهنما رها نمي کند و آن راهنما نيز بايد نشانه يعني معجزه داشته باشد و معجزه نيز با علوم غريبه فرق دارد و همچنين بين اعطاي اعجاز و صدق دعوت، ربط ضروري وجود دارد.همه اين ها فتواي عقل نظري است که بايد به بديهي برگردد و از سويي، حجيت بديهي مفروض است و وقتي مفروض شد، يقين پيدا نمي شود و وقتي يقين حاصل نشد، ايمان پيدا نمي شود. بنابراين، بايد بدانيم که حجيت بديهي به چيست؟در جواب مي گوييم: حجيت قضيه عقلي بديهي، بالذات است؛ نه اين که «مفروض الحجة» باشد؛ زيرا عقل معتبر، اعتبارش به بين بالذات بودن او است و بَين و معلوم بالذات، حجّـت بالذات است و چيزي که حجيت او بالذات باشد، مي تواند اساس و پايه بسياري از مسائل قرار گيرد؛ نه اين که در معرفت شناسي اصلاً اساس و پايه اي وجود نداشته باشد.