1 ـ عامل پديد آمدن بيماري کوري
بايد توجه کرد که خداوند هر انساني را بينا آفريد: فألهمهما فجورها وتقواها 1 و هر کسي به مقتضاي فطرت و فطنت از فکرت معتدلي برخوردار است که با آن ، درون امور را همانند
بيرون آن مي بيند و تنها سبب کوري شخص، ابتلا به آلودگي دنيا، رغبت به گناه و تباهي است که رفته رفته
بينايي را از باصره دل مي گيرد و او را سطحي نگر و ظاهربين مي کند: «من أبصر بها و بصّرتـْه و من أبصر
إليها أعمـته» ؛ 2 هر کس فقط دنيا را بخواهد و حلال و حرام، زشت و زيبا و حق و باطل براي وي يکسان
باشد، دنيا او را کور مي کند؛ زيرا تمرين ظاهربيني، تکرّر سطحي نگري، تداوم طبيعت زدگي، فروغ دل را
مي ميراند؛ چنان که نگاه به دنيا از منظر ابزار و نه هدف و نيز از ديدگاه عبرت و نه تماشا، مايه
افزايش بينايي و فروزش دروني است و انسان بيناي فطري را بيناتر مي کند؛ زيرا اوج و حضيض دنيا، شرح
همان متن اجمالي است که خداوند با قلم تکوين، در لوح زرين دل تدوين فرمود.
2 ـ عامل درمان پديده کوري
بايد اهتمام ورزيد که هم رِيـْم دنيازدگي و رَين طبيعت گرايي را شست وشوکرد و هم دفينه عقلي دل را اِثاره و شکوفا نمود تا با تقويت نهادِ روشن و درونِ حق طلب، هر گونه
بيماري کوري و مانند آن، دفع يا رفع گردد: «الحکمة التي هي حياة للقلب الميت وبصر للـعين العَمياء و
سمعٌ للأُذن الصّمّاء... کتاب الله تبصرون به و تنطقون به و تسمعون به وينطق بعضه ببعض ويشهد بعضه علي
بعض...» . 3 شنيدن معارف بلند قرآني و نگاه به معالي رفيع نبوي
1. سوره شمس، آيه 8.2. نهج البلاغه، خطبه 82.3. همان، خطبه 133.