تمرين عملي طبق رهنمود عقل و نقل، سهم مؤثري اولاً در حيات دل و ثانياً در بيداري آن و ثالثاً در
بينايي و شنوايي آن خواهد داشت. چنين انسان حکمت نوشِ خردورز، واژه آزادي را در ادبيات علوي مي آموزد
و مي پذيرد و مي آزمايد تا سرانجام، چنان سرايد:
زير بارند درختان که تعلق دارند
اي خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
اي خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
اي خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
7 ـ رفتار با صبغه ملکوتي
رفتاري زمينه اقتدار ملّي را فراهم مي کند که با کيمياي دين، تمام شؤون فردي و اجتماعي يک ملتِمتدين، صبغه ملکوتي پيدا کند و چيزي مـُلکي، جامد، راکد و سرد و متحجّر نباشد؛ زيرا موجود مادّي،
بدون روح ملکوتي هرگز مظهر خداي مقتدر نخواهد شد تا بتواند قدرت مرکزي خود را بعد از سازمان دهي به
جا اِعمال کند و از فاجعه افراط و ضايعه تفريط بپرهيزد و عفو را به جاي انتقام قرار ندهد و انتقام را
به جاي صَفح جا ندهد. مقتدر، کسي است که قدرت تعديل شده، در اختيار او باشد و اراده عاقلانه او رهبري
اِعمال قدرت را عادلانه به عهده داشته باشد؛ چنين فرد يا امّتي مي تواند بگويد: إنّ صلاتي و نسکي و
محياي و مماتي لله ربّ العالمين.2 در تبيين اين که دين کيمياي معنوي است و قدرت تبديل و تحويل جوهري اشيا و اشخاص را دارد، مي توان چنين
گفت: دين فتوا مي دهد که انسان در تمام احوال ظاهري و باطني خود، در مَشْهد و منظر الهي است و تمام
کارهاي کوچک و بزرگ او در ديوان عمل وي ثبت است و در محکمه محکم و متقن عدل و داد، آن را
1. ديوان حافظ، ص 71.2. سوره انعام، آيه 162.