اصل استخدام متقابل
وجود استعدادهاي متفاوت و همّت هاي گوناگون و سليقه هاي مختلف که موجب پديد آمدن شغل هاي متنوّع ميشود، براساس حکمت الهي و لازمه خلقت و ضرورت ادامه حيات جوامع بشري است. از اين رو، خداوند در قرآن مي
فرمايد: نحن قسمنا بينهم معيشتهم و رفعنا بعضهم فوق بعضٍ درجاتٍ ليتّخذ بعضهم بعضاً
سخرياً؛ 1 ما خود، معاش و روزي بندگان را در دنيا بين ايشان تقسيم کرديم و بعضي را بر بعضي برتري
داديم تا بعضي از آنان برخي ديگر را ـ به نحو متقابل و متعامل ـ به خدمت گيرند.بنابراين، دست آفرينش براي چرخش اين نظام، در وجود هر فردي تواني مخصوص و استعدادي ويژه به وديعت
نهاده، به گونه اي که فرد به تنهايي نمي تواند همه نيازهاي خود را بر طرف سازد و ناچار بايد افراد
گوناگون و استعدادهاي مختلف را در جهت رفع نيازهاي خود، به خدمت گيرد. از اين رو، اصل استخدام امري
طبيعي است؛ ولي چگونگي آن بايد در چارچوب ضوابط شرعي و اخلاقي قرار گيرد. اسلام براي رعايت حقوق
کارگر و حفظ کرامت وي و کارفرما، نکات حقوقي ظريف و دستورهاي اخلاقي دارد که پس از بيان ارزش و مقام
کارگر به آن مي پردازيم.
کرامت کار گر در اسلام
کرامت ويژه اي که اسلام براي کارگر قائل است، با هيچ ارزش مادي قابل مقايسه نيست؛ زيرا پيامبر اسلامصلي الله عليه و اله و سلّم که انسان کامل و سرآمد همه انبيا و نيز معلم فرشتگان است، متواضعانه کف
دست کارگري را مي بوسد!
هنگام بازگشت رسول خدا صلي الله عليه و اله و سلّم از جنگ تبوک، «سعد انصاري» به استقبال آن حضرت رفت
و پس از مصافحه، حضرت رسول صلي الله عليه و اله و سلّم از خطوط کف دست وي پرسيد که در اثر چيست؟ سعد
گفت: با ريسمان و بيل کار مي کنم تا مخارج عاليه ام را تأمين کنم. حضرت رسول صلي الله عليه و اله وسلّم
کف دست وي را بوسيد و فرمود: «هذه يدٌ لا تمسّها النّار» ؛ 2 اين دستي است که آتش جهنم با آن تماس نمي
گيرد.
1. سوره زخرف، آيه 32.2. اُسـْدالغابة، ج 2، ص 420.