اگر فتواي دين اين است که مسلمان نبايد بگذارد در روي زمين کسي گرسنه يا تشنه بماند، پس هر که نَفَس
مي کشد و مزاحم انسان و اسلام نيست، تحت تکفّل عمومي مسمانان است و مسمانان بايد او را تأمين کنند.
بنابراين، اصل کلّي اين است که هر کس از مسلمان يا کشور اسلامي استمداد کند، حتّي اگر در دورترين
نقطه هاي زمين باشد و نيز استمدادش اعم از کمک سياسي، فکري و فرهنگي، اقتصادي و کمک نظامي باشد،
مسلمانان بايد به کمک آنها بشتابند؛ وگرنه مسلمان واقعي نيستند و هرگز نمي توانند به ناتواني خود
استناد کنند؛ زيرا اين توان، توان و قدرت تحصيلي است؛ نه حصولي؛ يعني مسلمان بايد اين توان را در همه
ابعاد فراهم کند تا بتواند عملاً اقدام نمايد.
اگر کسي بگويد: من نمي دانستم و نمي توانستم، از او مي پرسند که چرا ياد نگرفتي و توانا نشدي؟ و هرگز
علم يا قدرت اقتصادي، خود به خود نصيب کسي نمي شود؛ بلکه شرايط آن تحصيلي است و بايد فراهم شود.
يادسپاري: لزوم کمک نظامي و مانند آن، مي تواند در صورت ميثاق ملّي يا منطقه اي يا بين المللي مشروط و
محدود باشد؛ زيرا رعايت تعهّد نيز از احکام حتمي اسلام است.
توسعه فرهنگي و دين
1 ـ دين به فراگيري علوم سودمند دستور مي دهد؛ حتي اگر لازم باشد بايد براي فرارگيري آن به دورترين
نقاط عالم سفر کرد؛ چنان که پيامبر اسلام صلي الله عليه و اله و سلّم فرمود: «أُطلبوا العلم و لو
بالصّين» . 1 علم در اين روايت، عام است و شامل علوم مختلف انساني، تجربي، رياضي و... مي شود.
1. بحار الانوار، ج 1، ص 177، 180.