بخش دوم:
روش هاى تبيين
انتظار بشر از دين
فصل يكم:
تبيين انتظار بشر از دين،
از راه بررسي ادلّه ضرورت بعثت انبياء
روش عقلى، سابقه ديرينه اى در علم كلام دارد و جايگاه آن، در بحث نبوّت است؛ بدين صورت كه در بحث نبوّت، اصل ضرورت نبوّت و نياز انسان به وحى با دلايل عقلى اثبات ميشود و در پى آن، فوايد بعثت مطرح
ميگردد؛ آن گاه به اشكالات مرتبط به نبوّت و حلّ آن پرداخته ميشود.اثبات ضرورت نزول وحى و بعثت، براى رساندن انسان به سعادت واقعى و حقيقى خود او با اين مقدّمات تبيين
ميشود.الف : آفريدگار انسان، خداي عليم و حكيم است كه او را براى مقصد و هدفى عالى آفريده است.ب : انسان، حقيقتى جاودانه است و بايد در «صراط مستقيم» به سوى ابديت حركت كند تا از اين راه، سعادت
ابدى خود را تأمين كند و اگر در اين راه مرتكب خطا شود، دچار شقاوت و محروميت از سعادت ابدى خواهد شد.ج : چون انسان مخلوق خداى عليم و حكيم است، فقط خداوند به حقيقت انسان و ابعاد وجودى او و نيازهاى وى
واقف است و جز او از حقيقت انسان و
نيازها و انتظارات واقعي انسان، آگاهي ندارد.