3 - از بين بردن ترس
انسان به دليل عقل، دريافت كه وجودش و آنچه كه درتصرف اوست، مخلوق و مملوك خداوند جهان آفرين است؛اگر به اطاعت مشغول شود، ميترسد كه در ملك خداوند بدون اذن او تصرف كرده باشد و اگر به طاعت مشغول
نشود، ممكن است بر ترك طاعت كيفر ببيند؛ زيرا خوددارى از تصرّف احياناً مبغوض خداوند است. به
ديگرسخن، اگر بخواهد عملى را انجام دهد، بيمناك است كه مبادا مجاز نباشد و اگر بخواهد همان عمل را
ترک کند، بيمناک است که شايد وظيفه اش را انجام نداده باشد. ازاين رو، در هر دوحال، ازخشم خداوند
بيمناك است؛ اما به وسيله بعثت انبيا و بيان حدود فعاليت انسان، اين ترس و بيم زايل خواهد شد و او
بدون بيم، وظايف خود را انجام ميدهد.
4 - رفع نياز انسان درشناخت حسن و قبح افعال
افعال انسانى، يكسان نيستند؛ زيرا برخى از آن ها زشت و برخى زيباست. عقل در شناخت زيبايى يا زشتىپاره اى از افعال، استقلال دارد و در بعضى از آن ها نيازمند به راهنماست و بعثت انبيا و شريعت آنان
اين نيازمندى را برطرف ميكند. ازاين رو، چيزهاى زيبا و حسن و امور زشت و قبيح جدا خواهد شد.
5 - شناساندن اشياى سودمند و زيان آور به انسان
اشيايى كه در قلمرو طبيعت وجود دارند، برخى خوراكى و دارويى هستند كه براى انسان نافع و سودمندند وبرخى نيز سمي و براى انسان زيان آورند؛ ليكن عقل در صورتى سود و زيان آن ها را درك ميكند كه آن ها را
تجربه و آزمايش كرده باشد و آزمون و تجربه نيز نيازمند به گذشت زمان هاى طولانى و تحمّل زيان هاى
فراوان است. فايده بعثت، آن است كه انسان طبق رهنمود وحى، اشياى نافع و ضارّ را
ميشناسد؛ بدون اين كه ضرر و خطرى متوجه او شود.