3 ـ رابطه انسان با طبيعت - انتظار بشر از دین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انتظار بشر از دین - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی؛ محقق: محمدرضا مصطفی پور؛ ویرایش: سعید بندعلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3 ـ رابطه انسان با طبيعت

رابطه انسان با طبيعت رابطه تسخيري است؛ نه رابطه «قهر و قسر». براي توضيح مطلب، در آغاز بايد قسر و
قهر را از يک سو و تسخير را از سوي ديگر، تعريف کرده، فرق آن ها را بيان کنيم.

قسر و قهر، فشار و شتاب تحميلي از بيرون است و «فاعل بالقسر»، آن است که فعل از او به فشار و تحميلِ
مبدأ خارجي صادر مي شود. به ديگر سخن، فاعلي که فعلش بدون علم و اختيار و برخلاف مقتضاي طبيعش صادر
شود، فاعل بالقسر است؛ مانند حرکت سنگ به طرف بالا با فلاخن که با فشار و تحميل مبدأ خارجي و بدون علم
در اختيار سنگ است و برخلاف اقتضاي طبيعت از او صادر مي شود.

تسخير در جايي است که فعل، ملايم با طبع فاعل است و فاعل مفروض براي انجام آن کار خلق شده است و عامل
بيرون، آنچه را که مقضاي طبيعت اوست، خردمندانه از او طلب مي کند. «فاعل بالتسخير» به فاعلي مي گويند
که تحت تسخير مبدأ ديگر کار مي کند و آن مبدأ، فاعل مُسَخّر را به گونه اي هدايت مي کند که بهره احسن
را از آن ببرد؛ مانند کار باغبان که حرکت بالطبع آب را در مسيري هدايت مي کند که آب به درختان برسد؛
در واقع، باغبان آب باغ را تسخير کرده است؛ اما اگر آب تحت فشار و به صورت فوّاره به بالا برود،
فاعليت آب «بالقسر» است؛ زيرا آب مفروض، برخلاف طبيعت خود با فشار به بالا مي رود.

ذات اقدس خدا رابطه انسان را با جهان آفرينش، رابطه تسخيري مي داند و مي گويد که هر يک از موجودات،
خاصيت و اثر ويژه خود را دارند؛ اگر انسان، آن خاصيت را شناخت و آن را درست تنظيم و رهبري کرد، در
حقيقت، آن موجود را

/ 253