بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مي گردد و بازگشت سنت هم به وحي تشريعي الهي است که بر قلب پيامبر نازل شده است و از آن حضرت صلي الله عليه و اله و سلّم بر ائمّه عليهم لسّلام ظهور کرده است؛ در نتيجه، قرآن و سنّـت معصومين عليهم السّلام به وحي تشريعي بر مي گردد؛ ليکن قرآن، وحي اصيل است و سنـّت، الهاماتي است که خداوند به پيامبر و به دست آن حضرت صلي الله و عليه و اله و سلّم به ائمّه عليهم السّلام آموخت.امّا برهان عقلي واجد نصاب حجّيت که از آسيب تمثيل منطقي ( قياس فقهي) مصون و از گزند استقراي ناقص محفوظ باشد، چنين عقلي يکي از منابع اثباتي اراده تشريعي خداوند است. پس ، منبع دين عبارت از عقل و وحي است.با بررسي عقل و وحي نيز مي يابيم که اين دو نيز بيگانه از هم نيستند؛ زيرا وحي، پيام الهي به صورت خاص است و عقل، هاتف غيب است؛ نه مباين کلام و وحي خدا؛ زيرا خداوند به حکم آيه و نفس و ما سوّيها - فألهمها فجورها و تقويها 1 و به حکم آيه ميثاق: و إذا أخذ ربّک من بي ادم من ظهورهم ذرّيتهم و أشهدهم علي أنفسهم ألست بربّکم قالوا بلي 2 هم مسائل حکمت نظري و هم مسائل حکمت عملي را به انسان الهام کرده و در نهان او به وديعت نهاده است و انبيا را نيز فرستاده تا اين دفينه و گنجينه هاي الهي را شکوفا سازند: «و يثيروا لهم دفائن العقول» .3 بنابراين، عقل شعبه اي از الهام مستتر الهي در فطرت و نهاد و نهان انسان است که خدا آن را به وديعت نهاده است. پس، عقل نيز با خصوصيات ياد شده اش، هاتف غيبي و پيام آور الهي است. با توجّه به نکات ياد شده، در واقع منبع دين، فقط وحي و الهام الهي است.1. سوره شمس، آيات 8 ـ 7.2. سوره اعراف، آيه 172 3. نهج البلاغه، خطبه 1.