الف. تبيين چگونگي منبع بودن عقل
عقل که از منابع قوي و غني دين است، گاهي به اين معناست که مصابح و چراغ است که مسائل ديني را خوب ميفهمد؛ يعني آيات و روايات را خوب بررسي مي کند و آن ها را تنظيم و هماهنگ مي نمايد. گاهي نيز خود عقل،
منبع مستقل دين است؛ يعني گاهي عقل پيام مستقل دارد و گاهي با زبان مقال و گاهي با سکوت مطلبي را امضا
کرده، اعتراضي نسبت به آن نمي کند. عقل در صورت استقلال در استدلال، فتوا مي دهد؛ نه اين که محتواي
قرآن يا روايات را مي فهمد و به اصطلاح «اصوليين»، عقل در «مستقلات عقليه»، منبع دين است، از اين رو،
اگر در مواردي عقل احکامي داشت و در آن موارد، نقل هم مطالبي را بيان کرد، نقل مؤيد عقل و حکم او،
امضاي حکم عقل است.
رابطه متقابل عقل و فطرت و شريعت
رابطه متقابل عقل و فطرت و شريعت به سه صورت تصوير مي شود که در آغاز، رابطه عقل و شريعت بيان مي شود:1- عقل، ميزان حق و باطل و صدق و کذب شريعت باشد؛ يعني اگر چيزي را شريعت گفت و به ميزان عقل در نيامد واسرار آن را درک نکرد، عقل فتوا به بطلانش بدهد.